این مقاله انگلیسی ISI در 12 صفحه در سال 2013 منتشر شده و ترجمه آن 17 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی | |
عنوان فارسی مقاله: |
اشتراک دانش در میان آکادمی های مالزی: تاثیر تعهد عاطفی و اعتماد |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Knowledge Sharing Among Malaysian Academics: Influence of Affective Commitment and Trust |
|
مشخصات مقاله انگلیسی (PDF) | |
سال انتشار | 2013 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 12 صفحه با فرمت pdf |
رشته های مرتبط با این مقاله | مدیریت |
گرایش های مرتبط با این مقاله | مدیریت کسب و کار، مدیریت بازرگانی و مدیریت دانش |
چاپ شده در مجله (ژورنال) | مجله الکترونیکی مدیریت دانش – The Electronic Journal of Knowledge Management |
کلمات کلیدی | تسهیم دانش، تئوری رفتار برنامه ریزی شده، تعهد عاطفی و اعتماد |
ارائه شده از دانشگاه | دانشکده بازرگانی تیلور، دانشگاه تیلور، مالزی |
رفرنس | دارد ✓ |
کد محصول | F1254 |
مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word) | |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | 17 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
ترجمه عناوین تصاویر و جداول | ترجمه شده است ✓ |
ترجمه متون داخل تصاویر | ترجمه شده است ✓ |
ترجمه متون داخل جداول | ترجمه شده است ✓ |
درج تصاویر در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
درج جداول در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
منابع داخل متن | به صورت فارسی درج شده است ✓ |
کیفیت ترجمه | کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد |
فهرست مطالب |
چکیده |
بخشی از ترجمه |
چکیده
دانش در نهاد انسان وجود داشته و انتقال آن به سایرین سخت است. عدم تمایل به تسهیم دانش یکی از موانع اصلی پیش روی آن است. در یک دانشگاه، این وضعیت نیز می تواند هشدار دهنده باشد زیرا دانشگاه یک سازمان دانش محور است. تسهیم دانش به دانشگاه ها در تقویت فعالیت های پژوهشی و آموزشی کمک می کند. علی رغم اهمیت تسهیم دانش، بسیاری از دانشگاهیان دارای دانش عظیمی می باشند. هدف این مقاله به صورت زیر است :1-ارزیابی اثر این دو عامل عاطفی در قصد تسهیم دانش 2- بررسی تفاوت ادراک از تسهیم دانش در دانشگاه های دولتی از خصوصی. مدل تحقیق شامل تئوری رفتار برنامه ریزی شده و دو مولفه عاطفی است. به منظور بررسی مدل تحقیق، یک نظر سنجی با تعداد 545 دانشگاهی از 30 دانشگاه در مالزی انجام شد. رگرسیون خطی چندگانه برای بررسی مدل تحقیق استفاده شد. از سوی دیگر، آزمون تی برای بررسی تفاوت بین دانشگاه های خصوصی و دولتی استفاده شد. به طور کلی یافته ها نشان داد که اثر عاطفی برای رفتار تسهیم دانش بسیار مهم است. تجزیه تحلیل آزمون t نشان می دهد که تفاوت های معنی داری بین دانشگاه های دولتی و خصوصی وجود دارد. این مقاله با ارزیابی اثر عوامل عاطفی( تعهد عاطفی و اعتماد عاطفی) در قصد تسهیم دانش به غنای مطالب علمی کمک شایانی می کند. این مقاله هم چنین درک و دانش قوی از تفاوت های تسهیم دانش در دانشگاه دولتی و خصوصی ارایه می کند. مدیران دانشگاه ها باید سیاست ها و فعالیت هایی را برای تقویت پیوند عاطفی بین دانشگاهیان به منظور تسهیل تسهیم دانش در دانشگاه های مالزی اجرا کنند. این موضوع از اهمیت زیادی برای دانشگاه های خصوصی برخوردار است زیرا نتایج نشان می دهد که قصد تسهیم دانش در دانشگاه های خصوصی کم تر از دانشگاه های دولتی است.
1- مقدمه
دانش یکی از راهبرد ترین منابعی است که سازمان ها آن را در اختیار دارند( گرانت 1996، صفحه 276). داونپورت و پراساک 1998، خاطر نشان کردند که دارایی های دانش به دلیل ناملموس بودن خود به سختی قابل کپی برداری می باشند و از این روی مهم تر از منابع ملموس هستند. مالکیت دارایی های دانش امروزه به عنوان منبع مزیت رقابتی پایدار بلند مدت محسوب می شود. دانشگاه ها در زمینه آموزش عالی، به عنوان سازمان های دانش بنیان به دلیل نقش خود در توسعه و مدیریت دانش محسوب می شوند. یک مثال شفاف در این زمینه تسهیم دانش میان کارکنان دانشگاهی است که موجب بهبود قابلیت و کیفیت تحقیقات انجام شده توسط دانشگاه می شود. یک فرهنگ و هنجار در موسسه آکادمیکی این است که کارکنان ارشد دانشگاهی، دانش و تخصص را با همکاران خود برای بهبود فرایند های هم افزایی یادگیری و آموزش تسهیم می کنند. در طی سال های اخیر، محققان مدیریت دانش، توجه خود را از عوامل فناوری و سازمانی به عوامل انسانی تغییر داده اند. دلیل این است که عوامل انسانی و اجتماعی برای تمایل افراد در تسهیم دانش بسیار کلیدی است. به طور طبعی، انسان ها تمایل بالایی برای تسهیم دانش خود ندارند: مدیریت موثر دانش در صورتی که افراد تمایل به تسهیم دانسته های خود نداشته باشند رخ نخواهد داد. تمایل به شدت بستگی خود فرد دارد. کارمان و همکاران 2011 بیان کردند که کارکنان باید در سازمان اجتماعی خاص برای تسهیم دانش مشارکت کنند. به عبارت دیگر هر چه میزان شناخت و احساس فرد قوی تر باشد، تمایل برای تسهیم دانش بیشتر خواهد بود. در واقع اثر عاطفی بر روی تسهیم دانش مهم است. از دیدگاه محیط کار، مولفه عاطفی باید از دو بعد ذیل ارزیابی شود:1- اثر عاطفی در سازمان و 2- اثر عاطفی در همکاران. بر اساس این ابعاد، در این مطالعه تعهد عاطفی در سازمان اعتماد مبتنی بر عاطفه در میان کارکنان به عنوان دو ساختار اساسی در نظر گرفته شد.
اولین هدف این مقاله، بررسی اثر تعهد عاطفی و اعتماد مبتنی بر عاطفه بر قصد تسهیم دانش است. تئوری رفتار برنامه ریزی شده به عنوان مدل پیش بینی قصد تسهیم دانش استفاده می شود. در عین حال دو ساختار تاثیر عاطفی، پیش نیاز اصلی قصد تسهیم دانش است. دومین هدف این مقاله، ارزیابی تفاوت قصد تسهیم دانش می باشد. دو سوال تحقیق به صورت زیر می باشند: • آیا تعهد عاطفی و اعتماد مبتنی بر عاطفه اثر مثبتی بر روی قصد تسهیم دانش دارند یا نه. • ایا نگرش، هنجار های ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، تعهد عاطفی، قصت تسهیم دانش و اعتماد مبتنی بر عاطفه در بین دانشکاه های خصوصی و دولتی متفاوت هستند؟ |
بخشی از مقاله انگلیسی |
Abstract Knowledge resides within a human being and it is hard to be transferred to others. Unwillingness to share is one of the main impediments of knowledge sharing. In a university setting, this situation could be more alarming as universities are knowledge centric organisation. Knowledge sharing will help universities to strengthen its research and teaching activities. Despite the importance of knowledge sharing, many academics still hoard their knowledge. The aims for this paper are (1) to evaluate the influence of these two emotional factors towards knowledge sharing intention; (2) to examine whether the perception of knowledge sharing in public universities differs from private universities. The research model includes the theory of planned behaviour (TPB) and the two affective components. In order to examine the research model, a survey was conducted with a total respondent of 545 academics from 30 universities in Malaysia. Multiple linear regression was used to examine the research model. On the other hand, t-test was used to examine the differences between public and private universities. In general, the findings revealed that emotional influence is crucial for knowledge sharing behaviour. The t-test analysis shows that there are significant differences between public and private universities. This paper contributes to the existing literature by evaluating the impact of emotional factors (affective commitment and affective trust) towards knowledge sharing behaviour. It also provides a greater depth of understanding on how knowledge sharing in public universities deviate from private universities. University administrators need to implement policies and activities to strengthen the emotional bonding between academics in order to facilitate knowledge sharing in Malaysian universities. This is exceptionally crucial for private universities as the results shows that knowledge sharing intention is lower than the public universities. 1 Introduction Knowledge is today seen as one of the ‘most strategically important resource’ that organisations own (Grant, 1996: , p.376). Davenport and Prusak(1998) went one step further by reiterating that knowledge assets due to their intangibility are difficult to imitate and replicate and are therefore more important than tangible resources. Ownership of knowledge assets are thus seen as a source of long term sustainable competitive advantage. In the context of higher education, universities are considered as knowledge based organisations due to their role as the epitome of knowledge development and management. A clear example would be the sharing of knowledge among academic staff, which would enhance the capability and quality of research undertaken by the universities. It is a norm and culture in an academic institution that senior academic staffs share knowledge and expertise with junior academics to improve the symbiotic processes of learning and teaching respectively. In recent years, knowledge management (KM) researchers have shifted their attention from organisational and technological factors to human factors. This is because social and human factors serve as the key to the willingness of an individual to share his or her knowledge. Naturally, humans have high reluctance to share their knowledge; an effective knowledge management process will never take place if individuals are not willing to share what they know. Willingness relies heavily on each individual. Carmen et al.(2011) stated that employees need to feel, identified with, and involved in the particular social organisation for them to share their knowledge. In other words, the stronger the feeling or identification, the higher the willingness to share knowledge. As such, emotional influence on knowledge sharing is important. From the perspective of the workplace, the emotional component should be evaluated from two dimensions of (1) emotional influence towards the organisation, and (2) emotional influence towards other colleagues. Based on these dimensions, the authors proposed to adopt affective commitment towards the organisation and affect-based trust among colleagues as the two central constructs in this study. The first objective of this paper is to examine the influence of affective commitment and affectivebased trust towards knowledge sharing intention. The theory of planned behaviour (TPB) would be used as the anchor model to predict knowledge sharing intention. Meanwhile the two constructs of emotional influence serve as the antecedents for knowledge sharing intention. The second objective of this paper is to evaluate whether knowledge sharing intention differ between public universities and private universities in Malaysia. Two research questions are addressed as follows: Do affective commitment and affect-based trust positively influence knowledge sharing intention? Do attitude, subjective norms, perceived behavioural control, affective commitment, affect-based trust and knowledge sharing intention differ between public and private universities? |