دانلود رایگان ترجمه مقاله سرمایه انسانی در کارآفرینی اجتماعی و تجاری – الزویر ۲۰۱۶

دانلود رایگان مقاله انگلیسی سرمایه انسانی در کارآفرینی اجتماعی و تجاری به همراه ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی مقاله سرمایه انسانی در کارآفرینی اجتماعی و تجاری
عنوان انگلیسی مقاله Human capital in social and commercial entrepreneurship
رشته های مرتبط مدیریت،  کارآفرینی و مدیریت منابع انسانی
کلمات کلیدی سرمایه انسانی، تحصیلات، کارآفرینی تجاری، کارآفرینی اجتماعی، موسسات، حاکمیت قانون، حقوق مالکیت، مانیتور کارآفرینی جهانی، مدل چند سطحی
فرمت مقالات رایگان

مقالات انگلیسی و ترجمه های فارسی رایگان با فرمت PDF آماده دانلود رایگان میباشند

همچنین ترجمه مقاله با فرمت ورد نیز قابل خریداری و دانلود میباشد

کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 
نشریه الزویر – Elsevier
مجله  مجله مشارکت تجاری – Journal of Business Venturing
سال انتشار ۲۰۱۶
کد محصول F692

مقاله انگلیسی رایگان (PDF)

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

ترجمه فارسی رایگان (PDF)

دانلود رایگان ترجمه مقاله

خرید ترجمه با فرمت ورد

خرید ترجمه مقاله با فرمت ورد
جستجوی ترجمه مقالات جستجوی ترجمه مقالات مدیریت

  

فهرست مقاله:

چکیده

۱- خلاصه اجرایی

۲- مقدمه

۳- چهارچوب نظری

۱-۳- کارافرینی

۲-۳ سرمایه انسانی و کارافرینی

۱-۲-۳- سرمایه انسانی عمومی و کارافرینی

۲-۲-۳- سرمایه انسانی خاص در کارافرینی

۳-۳- حاکمیت قانونی، سرمایه انسانی و کارافرینی

۴- روش ها

۱-۴- نمونه گیری ،اندازه و مدل سازی استراتژیکی

۱-۱-۴- کارافرینی اجتماعی و تجاری

۲-۱-۴- پیش بینی در سطح فردی (۱H): سرمایه انسانی

۳-۱-۴- متغیرها، کنترل در سطح فردی

۴-۱-۴- پیش بینی در سطح کشوری: حاکمیت قانون (۲H)

۵-۱-۴- دیگر متغیرهای کنترل در سطح کشور

۲-۴- برآورد

۵- نتایج

۱-۵- آموزش و ورود به کارافرینی اجتماعی و تجاری (فرضیه ۱H الف و فرضیه ۱H ب)

۲-۵- اثر تعدیل کننده بر مبنای کیفیت و سازمان ( فرضیه ۲H الف و فرضیه ۲H ب)

۳-۵- نتایج دیگر

۴-۵- آزمون پایداری

۶- بحث

۱-۶- نقاط قوت و ضعیف

۲-۶- سیاست و پیامدهای عملی

۳-۶- نتیجه گیری

 

بخشی از ترجمه فارسی مقاله:

۱- خلاصه اجرایی
ایجاد ارزش در کارآفرینان اجتماعی همواره وجود دارد اما این با عنوان کارآفرینی تجاری مطرح نمی باشد. آنها کالاها و خدمات ارائه شده برای عرضه در بازار در دستور کار دارند و توسط دولت حمایت می شوند. و در انجام این کار، ایجاد رفاه اجتماعی را مد نظر دارند. در حالی که حفظ سرمایه گذاری خود را از عوامل کلیدی به شمار می آورند. در مقابل، کارآفرینان تجاری به دنبال به حداکثر رساندن رفاه خصوصی و به دست آوردن حاشیه سود برای خودشان می باشند. برخی از ارزش ها در کارآفرینی اجتماعی ایجاد شده است. بنابراین در معاملات بازار به طور مستقیم ثبت نمی شود و به جای هدف نمایی خود به دنبال تولید اثرات خارجی مثبت برای جامعه خود از فعالیت هایشان هستند. از آنجا که کارآفرینی اجتماعی و تجاری اهداف متفاوتی را دنبال می کنند و در این مسیر ارزش های متفاوتی ایجاد می شود، برخی از مهارت های لازم باید وجود داشته باشد، اما مهارت ها و توانایی های دیگر نیز ممکن است مورد نیاز برای موفقیت در کارآفرینی اجتماعی و تجاری وجود داشته باشد. از این رو این دو نوع کارآفرینی ممکن است دقیقا یک سری از استعدادهای مشترک را داشته باشند که دلالت بر رابطه آموزشی و سرمایه انسانی و انتخاب کارآفرین اجتماعی در برابر کارآفرینی تجاری بوده و همچنین زمینه ای برای ایجاد سرمایه گذاری های جدید رخ دهد و این مسائل به صورت سیستماتیک در تحقیقات ارائه نشده است و قصد ما مطالعه این شکاف می باشد و ما با تمایز بین سرمایه انسانی به طور کلی که می تواند در سراسر انواع مشاغل و صنایع و سرمایه انسانی خاص وجود داشته باشد. می توانیم بازگشت به زمینه شغلی با یک فرد خاصی را داشته باشیم که به آن یک شغل و کار گفته می شود. ما استدلال می کنیم که ارزیابی تصمیم به تبدیل شدن در کارآفرینی تجاری و اجتماعی دارای یک پارامتر مهم است و آن این است که چگونه سرمایه های انسانی خاص به وجود بیایند و به صورت کلی با هم ترکیب شوند. هر دو نوع از کارافرینان تکیه بر مهارت ها و دانش خاصی را دارند. با این حال به دلیل اهداف متفاوت و پیچیده سازمان و توانایی های اضافی ممکن است، کارافرین اجتماعی مورد نیاز باشد. به طور خاص می توان گفت کارافرین اجتماعی باید شناسایی و بهره برداری از فرصت ها را در دستور کار خود داشته باشد که هم از نظر مالی قابل دوام باشد و هم بتواند اثرات خارجی مثبت را تولید کند. بنابرابن آنها نیاز به حضور همزمان منطق اجتماعی و اقتصادی متضاد بالقوه در شرکت خود را دارند که علاوه بر این توسعه قابلیت هایی برای یک مجموعه گسترده از ذینفعان به کار می رود. علاوه بر این اقدامات آنها ممکن است به شدت برای جوامع محلی تعبیه شود که به منظور بسیج منافع بود و برای تحریک تاثیر گسترده تر اجتماعی است از این رو ما استدلال می کنیم که سرمایه انسانی به طور کلی با یک دیدگاه شناختی متنوع تر همراه است که ممکن است اهمیت نسبتا بیشتری برای کارآفرینان اجتماعی داشته باشد. علاوه بر این یکی از نیازها با در نظر گرفتن جنبه های انگیزش آموزشی است که فراتر از محاسبات عقلانی انسان در نظریه سرمایه گذاری می باشد. دقیقا همان ویژگی های سرمایه انسانی است که موجب افزایش توانایی های فردی برای تحقق بخشیدن به اثرات جانبی مثبت می شود که ممکن است مردم را در وحله اول به جست و جوی فرصت ها وادار کند. این یک نمونه از اثرات اجتماعی آموزشی است که هوشیاری شناختی یک فرد را در رابطه با درک آن تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان مثال ما در مورد رابطه بین سرمایه گذاری فرض بر این را داریم که ورود به کارافرینی تجاری در برابر کارافرینی اجتماعی بوده و هر دو با افزایش توانایی هایی مانند رویکرد تضادی و اثرات انگیزه به روش های روانی در سرمایه انسانی قابل انجام است. تعادل در اثرات این عوامل توسط ماهیت محیط سازمانی تعدیل می شود که در آن کارافرینان به کار گرفته می شوند. اقتصاددانان نهادی حکومت به عنوان جنبه های اساسی به حساب می آید. ساختارهای نهادی با نفوذ در بازده سرمایه انسانی در برابر گزینه های مختلف شغلی به دست می آید. برای مثال، یک ضعف حاکمیت قانون می تواند منجر به سلب مالکیت در بازده کارافرینی شده و افزایش اشتغال را بیش از درآمد خواهد داشت و این تغییر توازن به نفع اشتغال خواهد بود. از این رو هر دو کارافرینان تجاری و اجتماعی تحت تاثیر نهادهای قانونی قرار دارند. علاوه براین، بازده با انواع مختلف با سرمایه انسانی در کارافرینی تجاری و در برابر کارافرینی اجتماعی ممکن است به زمبنه های نهادی حساس باشد. پس از این مشاهده، با کشف این که آیا حاکمیت تعدیل اثر خود را در انواع مختلف کارآفرینی را چگونه انجام می دهد و چگونه سرمایه انسانی را تحت تاثیر انتخاب شغلی در مقایسه بین کارافرین اجتماعی و کارافرین تجاری قرار می دهد. بنابراینن سوالات تحقیق ما با ویژگی های فردی و زمینه های عمومی است که نشان می دهد یک مدل چند سطحی به وجود آمده است. ما آزمون فرضیه ها را با استفاده از داده های به دست آمده از سازمان جهانی کارافرینی که یک مجموعه داده فردی است و با شاخص های حکومت قانونی و سایر داده های کلان اقتصادی ترکیب شده است، ارائه می کنیم. این مطالعه به تحقیق در هر دو سرمایه انسانی و کارافرینی به ویژه کارافرینی اجتماعی می پردازد. این گسترش درک ما از نقش سرمایه انسانی در کارافرینی با در نظر گرفتن اثرات سرمایه اجتماعی عمومی در کنار اثرات توانایی های سرمایه انسانی است. تجزیه و تحلیل سرمایه انسانی در رابطه با کارافرینی اجتماعی با یک بینشی وسیع تری برجسته شده است یعنی نیاز به اذعان تفاوت میان کارافرینان و نرجیحات آن ها داشته و بازده متفاوت آنها را دنبال می کند. علاوه بر این ما به دنبال درک درستی از نقش سرمایه انسانی با در نظر گرفتن زمینه ترکیب نظریه سرمایه انسانی و نظریه نهادی می پردازیم. تحقیقات به ما کمک می کند تا پاسخ به این سوال که آیا رقابت در بین کارافرینی اجتماعی و تجاری همان کشف استعداد است یا نه، ما میبینیم که آنها تنها در یک محدوده مشخصی قرار دارند. در واقع این تایید کننده اثر تراکم در کارافرینی اجتماعی است که به موجب آن جذب استعدادها تا حدودی متفاوت نسبت به فرایند کارافرینی است. بنابراین کارافرینی اجتماعی دارای ارزش نه تنها به عنوان راه مقابله با مشکلات اجتماعی است، بلکه به عنوان یک مسیر در کارافرینی در افراد است که در غیر این صورت فقط در حالت اشتغال باقی می ماند. کار ما الزاماتی برای سیاست گذاران نیز به همراه دارد. همچنین برای محققین که ممکن است به دنبال پیدا کردن ارزش هایی از نظر کارافرینی هستند که سهم نسبی خود را در استعداد کارافرینی و فعالیت های دیگر ایفا می کند.

بخشی از مقاله انگلیسی:

۱٫ Executive summary

Social entrepreneurs create value, but not in the same way as commercial entrepreneurs; they provide goods and services that are neither supplied on the market nor addressed by the government. In so doing, they create social welfare while the financial viability of their venture is their key constraint. In contrast, commercial entrepreneurs maximise private welfare and capture the residual for themselves. Some of the value that social entrepreneurs create is therefore not incorporated in market transactions directly: instead their objective is to generate positive external effects for the community from their activities. Because social and commercial entrepreneurs differ in their goals and in the way that value is created, some of the necessary skills are common but other skills and abilities may need to be different to succeed in social and commercial entrepreneurship respectively. Hence the two types of entrepreneur may not be drawn from exactly the same pool of talent, which has implications for the relationship between education, human capital and the choice of social as against commercial entrepreneurship as well as the context in which the new venture creation occurs. These issues have not been systematically tackled in the literature and it is our intention to address this gap. We start with distinguishing between general human capital, which can be employed across a variety of occupations and industries, and specific human capital, for which the return to the individual is specific to an occupational context; say a job, sector, or occupation. We argue that, in evaluating the decision to become either a social or a commercial entrepreneur, it is important to consider how specific and general human capitals are combined. Both types of entrepreneurs will rely on entrepreneurshipspecific skills and knowledge. However, because the goals of the organisation are different, and more complex, additional abilities may be needed for social entrepreneurship. In particular, social entrepreneurs must identify and exploit opportunities that are both financially viable and can generate positive external effects. They therefore need to attend simultaneously to potentially con- flicting social and economic logics in their enterprise in addition to developing capabilities for relating to a wide set of stakeholders. Furthermore, their actions may need to be strongly embedded in local communities, in order to mobilise resources and to stimulate the wider social impact. Hence, we argue that general human capital, which is associated with a more diverse cognitive perspective, may have relatively greater significance for social entrepreneurs. Moreover, one needs to consider the motivational aspects of education which reach beyond the rational calculations of human capital theory. Precisely those human capital characteristics that enhance individual capacities to realise positive externalities may also be those that motivate people to search for those opportunities in the first place. This is an example of the socialising effects of education; values will influence an individual’s cognitive alertness, and in turn, those values will be affected by what we are able to notice and understand. As a result, we hypothesise about the relationship between specific versus general human capital and entry into commercial as against social entrepreneurship, based on both the ability-enhancing (economic approaches) and the motivation-shaping effects (psychological approaches) of human capital. The balance of the effects of these factors will be moderated by the nature of the institutional environment in which entrepreneurs operate. Institutional economists highlight the rule of law as the fundamental aspect of institutions. Institutional structures influence the returns to be obtained from human capital across different occupational choices. For example, a weak rule of law increases the risk of expropriation of entrepreneurial returns, more so than of income from employment, shifting the balance of incentives in favour of employment. Hence, both commercial and social entrepreneurs are more common under strong constitutional-level institutions. Furthermore, the returns to different types of human capital in commercial as against social entrepreneurship may be sensitive to institutional contexts. Following this observation, we explore whether the rule of law has a moderating effect on how different types of human capital affect the occupational choice of entrepreneurship comparing its social and commercial forms. Our research questions therefore span personal characteristics and national contexts, which suggests multi-level modelling as the appropriate methodology. We test our hypotheses utilising data from the Global Entrepreneurship Monitor, a cross-national individual data set, which we combine with indicators of the rule of law and other macro-economic data. This study contributes to research on both human capital and on entrepreneurship, especially social entrepreneurship. It broadens our understanding of the role of human capital in entrepreneurship by newly considering socialisation effects of general human capital alongside the well-established ability effects of human capital. Analysing human capital in relation to social entrepreneurship highlights a broader insight, namely the need to acknowledge differences among entrepreneurs, their preferences, and the varying returns they seek. Moreover, we broaden the understanding of the role of human capital by considering context: combining human capital theory and institutional theory. Our research helps to answer whether social and commercial entrepreneurship compete for the same entrepreneurial talent; we find that they do so only to a limited extent. In fact, we further corroborate a ‘crowding in’ effect whereby social entrepreneurship attracts somewhat different talents into the entrepreneurial process. Thus, social entrepreneurship has value not only as a way of addressing social problems, but also as a route into entrepreneurship for those who otherwise would remain in employment. Our work has implications for policy makers, but also for practitioners, who may find it valuable to consider entrepreneurial teams in terms of their relative contributions of entrepreneurial talent and other skills.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا