دانلود رایگان مقاله انگلیسی رهبری در خلق دانش سازمانی: نقد و بررسی و چارچوب کار به همراه ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله: | رهبری در خلق دانش سازمانی: نقد و بررسی و چارچوب کار |
عنوان انگلیسی مقاله: | Leadership in Organizational Knowledge Creation: A Review and Framework |
رشته های مرتبط: | مدیریت، مدیریت منابع انسانی، مدیریت استراتژیک، مدیریت عملکرد، تحقیق در عملیات |
فرمت مقالات رایگان | مقالات انگلیسی و ترجمه های فارسی رایگان با فرمت PDF میباشند |
کیفیت ترجمه | کیفیت ترجمه این مقاله خوب میباشد |
توضیحات | ترجمه صفحات پایانی مقاله موجود نیست و ترجمه به صورت خلاصه انجام شده است. |
نشریه | وایلی – wiley |
کد محصول | f166 |
مقاله انگلیسی رایگان |
دانلود رایگان مقاله انگلیسی |
ترجمه فارسی رایگان |
دانلود رایگان ترجمه مقاله |
جستجوی ترجمه مقالات | جستجوی ترجمه مقالات مدیریت |
بخشی از ترجمه فارسی مقاله: چکیده: مقدمه: در طول 02 سال گذشته مطالعه خلق دانش در سازمانها به عنوان بدنه ی کار نظری و تجربی پدیدار شده است. مشارکت های نظری و تجربی متعددی به این نتیجه رسیده اند که رهبری نقش مهمی در فرآیند دانش ایفا می کند، مانند: به اشتراک گذاری، ایجاد، و ضبط و اجرای موفقیت آمیز تالشهای مدیریت دانش. با این حال، رهبری اغلب به عنوان عاملی کمکی یا مفهومی عملی برای توسعه نظریه مطرح می شود؛ که البته استثناهایی هم دارد، مفهوم رهبری با سیستماتیکی محدود و نمایشی تحلیلی در پژوهش خلق دانش سازمانی مواجه است. بنابراین سنّت های نظری دیرین و غنی در پیش زمینه رهبری، برای کار بر روی دانش سازمانی قابل تعمیم نمی باشد، که پرسشی مهم را مطرح می کند: چگونه رهبری بر روی خلق دانش در سازمانها تاثیر گذار خواهد بود؟ هدف ما بررسی مطالعات پیشین در زمینه رهبری است که برای مشکالت پژوهش در دانش سازمانی بکاررفته است که از نظریه خلق دانش سازمانی به عنوان چاچوب سازمانی استفاده شده است. نظریه خلق دانش سازمانی به سه دلیل مناسب است. اول اینکه کاربرد گسترده ای در مطالعات سازمانی و مدیریتی دارد و برای خوانندگان بسیاری آشنا خواهد بود. دوم اینکه، فرایندهای اشتراک و ایجاد را بطور جامع پوشش می دهد که گسترده ای از کار پیشین را شامل می شود. و سوم اینکه نظریه شامل فرآیند، توانایی های دانشی و بافت سازمانی در چارچوبی تفسیری می شود. این جامعیت شناسایی حوزه هایی را قادر می سازد که رهبری بر خلق دانش تاثیر می گذارد. در این جا دو حوزه ضعف مطالعات پیشین را نشان می دهیم. اوال نظریه سازی و تحقیقات تجربی بر روی رهبری منجر به دیدگاه محدودی بر فرآیند دانش می شود، در حالیکه تا حد زیادی توانایی های دانشی و بافت سازمانی نادیده گرفته می شود. ثانیا، بیشتر کارانجام شده بر خلق دانش سازمانی، رهبری را به عنوان فعالیتی مرکزی در نظر می گیرند که توسط تعدادی صاحب امتیاز در رده های باالی سازمان بکار گرفته می شود. این ضعف نقدهای پیشین نظریه خلق دانش سازمانی را منعکس می کند. با هدف اصالح این ضعف ها، تمایزی میان رهبری مرکزی و توزیعی را معرفی می کنیم که بازتاب دهنده تحوالت نظری اخیر در تاریخچه رهبری است. بر اساس این تمایز، پژوهش حاضر، مدل جدیدی از رهبری موقعیتی در خلق دانش سازمانی را ارائه می دهد که رهبری مرکزی و توزیعی را در سه سطح فعالیتی تشریح می کند. این سطوح ترکیبی از فعالیت ها، شرایط، و سازه ها را در زمینه ها و عملکردهای سازمانی مختلف به تصویر می کشد. تعامل میان این سطوح، دیدگاهی کلی نسبت به سازمان، ترکیب فعالیت سطح خرد با ساختار سطح کالن، و رهبری توزیعی با رهبری مرکزی را قادر می سازد. در بخش بعدی، خلق دانش سازمانی را بطور خالصه توصیف می کنیم و نتایج بدست آمده از مطالعات پیشین را ارائه می دهیم. در بخش سوم مدلی از رهبری را مطرح می کنیم که میان رهبری مرکزی و توزیعی در پنج بُعد تمایز قائل شود. در بخش چهارم، چارچوب جدیدی برای رهبری در خلق دانش سازمانی ارائه می کنیم که برای این تمایز محسوب می شود. بخش آخر هم شامل بحث مختصر و نتیجه گیری مقاله می باشد. |
بخشی از مقاله انگلیسی: Abstract Organizational knowledge creation integrates context, knowledge assets, and knowledge creation processes throughout the organization. Using organizational knowledge creation theory as an organizing framework, we conduct a literature review that shows prior work has focused on the role of central, upper-echelon, leadership in knowledge creation processes, without devoting much attention to context and knowledge assets. To remedy these weaknesses, we develop a new framework for situational leadership in organizational knowledge creation. The framework is based on a continuum that ranges from centralized to distributed leadership at three layers of activity: a core layer of local knowledge creation; a conditional layer that provides the resources and context for knowledge creation; and a structural layer that forms the overall frame and direction for knowledge creation in the organization. We discuss the implications of this framework for theory and practice. INTRODUCTION Over the past 20 years, the study of knowledge creation in organizations has emerged as a body of theoretical and empirical work (e.g. Becerra-Fernandez and Sabherwal, 2001; Chou and He, 2004; Nonaka, 1994; Nonaka and Konno, 1998; Nonaka et al., 1994). Several theoretical and empirical contributions have concluded that leadership plays a significant role in knowledge processes, such as sharing, creation, and capture (e.g. Bryant, 2003; Lakshman, 2005, 2007; Politis, 2001, 2002; Srivastava et al., 2006; Zárraga and Bonache, 2003), and the successful implementation of knowledge management efforts (e.g. Chourides et al., 2003; Kulkarni et al., 2006; Liebowitz, 1999). Yet, leadership is often mentioned in passing as an auxiliary factor or as a practical implication of theory development; with some notable exceptions, concepts of leadership have received limited systematic, analytical exposure in the study of organizational knowledge creation. Thus far, the long-standing and rich theoretical traditions in the leadership literature have not been extended to work on organizational knowledge, prompting an important question: How does leadership impact on knowledge creation in organizations? Our approach is to review the literature on leadership studies applied to research problems in organizational knowledge, using organizational knowledge creation theory as an organizing framework (Nonaka, 1994; Nonaka and Takeuchi, 1995; Nonaka et al., 2006; von Krogh et al., 2000). Organizational knowledge creation theory is a suitable framework for three reasons. First, it has widespread application in management and organization studies and will be familiar to many readers (Nonaka et al., 2000a). Second, it comprehensively covers sharing and creation processes, which allows a broad inclusion of prior work (Nonaka, 1994). Third, the theory includes process, knowledge assets, and organizational context in an explanatory framework. This comprehensiveness enables the identification of areas where leadership impacts on knowledge creation (Nonaka et al., 2008). We show two areas of weakness in past work. First, theory building and empirical research on leadership have tended to take a limited view on knowledge processes, while largely ignoring knowledge assets and organizational context. Second, much of the work on organizational knowledge creation has tended to view leadership as a central activity, exercised by a privileged few in the upper echelons of the organization. This weakness echoes past critiques of organizational knowledge creation theory (Gourlay, 2006; Lado and Wilson, 1994; Tsoukas, 1996). With the aim of remedying these weaknesses, we introduce a distinction between centralized and distributed leadership, reflecting recent theoretical developments in the leadership literature. Based on this distinction, our paper develops a new model of situated leadership in organizational knowledge creation, explaining centralized and distributed leadership at three layers of activity. These layers depict the composition of activities, conditions, and structures within different contexts and functions of organizations. The interaction of these layers allows for a holistic view of the organization, combining micro-level activities with macro-level structures, and distributed with centralized leadership. In the next section, we briefly introduce organizational knowledge creation and present the results from the literature review. In the third section, we develop a model of leadership that distinguishes centralized and distributed leadership along five dimensions. In the fourth section, we develop a new framework for leadership in organizational knowledge creation that accounts for this distinction. The final section contains a brief discussion and concludes the paper. |