دانلود رایگان ترجمه مقاله تعهد سازمانی، بهره وری ادراک شده و کنترل پذیری در پروژه روشنایی ساختمان (نشریه الزویر 2018) (ترجمه رایگان – برنزی ⭐️)

بازخوردها و تاملاتی در خصوص مقاوم سازی: تعهد سازمانی، بهره وری ادراک شده و کنترل پذیری در پروژه روشنایی ساختمان در امریکا

Reflections on a retrofit: Organizational commitment, perceived productivity and controllability in a building lighting project in the United States

چکیده
1- مقدمه
1-1 درک تعهد سازمانی
1-2 ادراکات بهره وری و قابلیت کنترل محیطی
1-3 پیش زمینه پروژه و جزئیات سایت
1-4فرضیه مورد مطالعه
2- روش
2-1 شركت كنندگان
2-2 مواد
2-3 روش
3- نتایج
3-1 آمار توصیفی
3-2 همبستگی
3-3 تجزیه و تحلیل محتوا
4.بحث
4-1 محدودیت ها
4-2 نتیجه گیری

چکیده
 محیط روشن بر شیوه نگرش کارگران و کارکنان نسبت به محیط و شرایط کار اثر دارد. با این حال تحقیقات در خصوص شیوه ارتباط فرایند نورافشانی با متغیر های روانی اجتماعی مرتبط با شرایط اداره کم تر است. این مطالعه موردی به بررسی این موضوع می پردازد که تا چه د کارکنانی که در یک اتاق یا واحد مقاوم سازی شده کار می کنند سیستم روشنایی محیط را می توانند کنترل کنند. این هم چنین سطوح بهره وری ادراک شده و تعهد عاطفی سازمانی را برای بررسی همبستگی های بین متغیر ها و سطو رضایت از روشنایی را اندازه گیری می کند. رضایت از فرایند راه اندازی همبستگی معنیداری با بهره وری ادراک شده، کنترل پذیری ، تعهد سازمانی و یا تعداد ساعاتکاری پس از مقاوم سازی نداشت. با این حال بهره وری ادراک شده همبستگی مثبتی با کنترل پذیری ادراک شده و تعهد سازمانی عاطفی داشت. هم چنین تعهد سازمانی عاطفی و کنترل پذیری با تعداد ساعات کاری همبستگی داشت. نتایج موید مطالعات بین رشته ای است که بر اهمیت کنترل پذیری روشنایی در بهبود عملکرد ادراک شده کارکنان اثر دارد. این نتایج پیشنهاداتی کاربردی را در خصوص فرایند راه اندازی ارایه می کند.
1. مقدمه
تحقیقات در حوزه روانشناسی زیست محیطی و صنعتی / سازمانی، مهندسی محیط زیست، طراحی داخلی و کسب و کار، ارتباطات بین ترجیحات ساختمان های ساکنان و ادراکات، ویژگی های زیست محیطی در محل کار و تعدادی از نتایج روانشناختی در مراحل مختلف طراحی را بررسی کرده اند. (به عنوان مثال، (1-6)). در حالی که مهندسان و طراحان قصد ایجاد ساختمان های با کارایی بالا را دارند که احساس راحتی و رضایت شان را به مسافران نشان می دهند (7،8)، محققان و پزشکان درک می کنند که محیط درخشان به طور قابل توجهی بر نحوه کارکرد کارکنان و نگرش و رفتار آنها تأثیر می گذارد ن.
در حالی که تحقیقات میدانی در مورد چگونگی ارتباط فرایند راه اندازی روشنایی با متغیرهای روان شناختی (به عنوان مثال (2))، مهندسین و مدیران تاسیسات معمولا از کارکنان اداری اطلاعاتی را در مورد چگونگی مصرف انرژی، راحتی، بهره وری و کارایی خود در محیط داخلی، جمع آوری می کنند. (9-11،7،12،13). روانشناسان محیط زیست نیز علاقه مند به تحقیق در مورد راه هایی هستند که کاربران ساختمان درک و تغییرات در محیط های روشنایی را درک می کنند. به عنوان مثال، اثرات طرح های مختلف نورپردازی بر عملکرد، سلامتی و سلامت کارکنان دفتر مورد بررسی قرار گرفته است و تغییرات با توجه به عملکرد افراد مرتبط با دیدگاه کاری، تمرین و خستگی (به عنوان مثال (2) مشخص شده است) باردیتک و لرسی دریافتند که شرایط پایدار حرارتی، قابلیت استفاده از کنترل های تهویه و نور، پنجره های قابل اجرا و دیدگاه های خارج از ساختمان، کارکنان اداری احساس راحتی و راحتی می کنند. مطالعات دیگری که بعد از نصب یک مجتمع روشنایی انجام شد در یک مرکز پست و همچنین در یک ساختمان تولیدی بزرگ انجام شد و نشان داد که کارکنان خود را پس از تغییرات ساختاری بیشتر تولید می کنند (15). بنابراین، یک رویکرد بین رشته ای برای تحقیق بر اثرات محیط های درخشان بر کارکنان اداری و نحوه شکل گیری فرایند روشنایی در این رابطه، به موقع و محتاطانه است.
در حقیقت، پس از مرحله ساخت و ساز یا تکمیل، مرحله راه اندازی، قطعا مهمترین نقش در تأمین عملکرد مناسب ساختمان هاست. راه اندازی مجدد اغلب زمانی است که کنترل های ساختمان را می توان بهینه سازی کرد، و وقتی که می تواند شناسایی و حل و فصل شود یا مسائل جدید (8). کارآیی فرایند راه اندازی (یا به نظر می رسد که از دیدگاه ساکنان است)، بهتر خواهد بود نتایج با توجه به عملکرد ساختمان، و همچنین سلامت ساکنان. مطالعات اخیر نشان می دهد که نور روز، روشنایی الکتریکی و انعکاس نور از عوامل مهم رضایت شغلی با تنظیمات کار است (مثلا (16،7،17،18))، نیاز به اندازه گیری ساختارهای مختلف روان شناختی که توسط کارکنان اداری تجربه می شود، تقویت می شود.
اگر چه مطالعات مربوط به بخش مربوط به موانع نوآوری انرژی و همچنین مطالعات یکپارچه از تأثیرات بر رفتارهای انرژی تجار در سطوح فردی، سازمانی و نهادی در ادبیات کم است (19)، ما می دانیم رفتار ساکنان می تواند تأثیر یک موفقیت برنامه مدرنیته (20) و اینکه سازمان های بزرگ به نظر می رسد مسؤول مقدار قابل توجهی از انتشار گازهای گلخانه ای هستند – و این روند در حال افزایش است (21). اندروس و جانسون (19) اظهار داشتند که برای حل شکاف در تحقیق باید روش های کمی و کیفی مورد استفاده قرار گیرد و “چندین از آموزنده ترین مطالعات تاکنون شامل مطالعات موردی خاص سازمان ها” (ص 205) است. مطالعات موردی برخی از این شکاف را با یک رویکرد روش متداول به کار می برد، زیرا از فرصتی برای افزایش دانش دانش بین رشته ای در مورد پروژه های LED در بخش ساختمان تجاری با بررسی تعدادی از متغیرهای مربوط به تجربه کاربر در هنگام تکمیل روشنایی و راه اندازی .
دیگران با توجه به تغییر در طراحی نور، متغیرهای مشابهی را مورد بررسی قرار داده اند. یک مطالعه موردی معیارهای کاربرد پذیری رسمی را در ارزیابی پساب (POE) چندین ساختمان که با تکنولوژی های جدیدتر روشنایی و راهکارهای کنترل پیشرفته HVAC تکمیل شده بود، رسم کرد (22). با این حال، در حالی که این POE اثربخشی و کارایی ارتقاء انرژی پیشرفته را، همراه با رضایت کاربر و اهداف مرتبط ارزیابی کرد، به طور رسمی واکنش مسافران به روند راه اندازی را در نظر نگرفت، یا از ساکنان در مورد میزان بهره وری درک شده خود و یا سطح تعهد نسبت به سازمان برای که آنها کار می کردند. علاوه بر این، مطالعاتی که تنظیم کننده های مختلف کاربر برای نورپردازی LED هستند ، مزایای پروژه های LED در بازار ساختمان تجاری (به عنوان مثال (25،26) و همچنین مانع موفقیت در پیاده سازی پروژه های LED (به عنوان مثال (27،28( )، اغلب تمام متغیرهایی که در مطالعه موردی مورد توجه قرار گرفته اند را ترکیب نمی کنند.
علیرغم ادبیات در حال رشد، کار بیشتری برای درک عوامل پیچیده رضایت و راحتی انسان در فضای باز مورد نیاز است. در حال حاضر مطالعه موردی بررسی می کند که آیا سه متغیر روان شناختی به طور معناداری با یکدیگر ارتباط دارند و یا با تصورات کارکنان اداری از یک فرآیند راه اندازی روشنایی اخیر، به طوری که طراحان، مهندسان و محققان به طور یکسان می توانند بهتر درک کنند که چگونه ادراک ساکنان از یک مجتمع روشنایی به مدل های مدیریت تغییر. با توجه به یافته های پژوهش های موجود، بهره وری درک شده، کنترل پذیری ادراک شده محیطی و تعهد عاطفی (عاطفی) سازمان باید نقش مهمتری در روند طراحی و تصمیم گیری برای معماران، مدیران، توسعه دهندگان و سایر ذینفعانی که علاقه مند به حفظ محیطی درخشان هستند که کارمندان احساس کمک به موفقیت آنها در کار است – این مطالعه موردی با هدف بررسی این بحث است.

Abstract

The luminous environment affects how office workers perceive their work setting. However, research on how the lighting commissioning process associates with psychosocial variables relevant to office settings is lacking. This case study explored the extent to which employees working on a recently retrofitted floor of an administrative office building believed they could control the new lighting system. It also measured their levels of perceived productivity and affective organizational commitment to examine correlations between these variables and levels of satisfaction with the lighting commissioning process. Satisfaction with the commissioning process did not significantly correlate with perceived productivity, controllability, affective organizational commitment, or the average number of productive work hours reported after the retrofit. However, perceived productivity significantly and positively associated with perceived controllability and affective organizational commitment. Also, controllability and affective organizational commitment both significantly correlated with the number of productive work hours perceived. Results support interdisciplinary studies emphasizing the importance of lighting controllability in improving employees’ perceived performance and satisfaction at work. Results also offer practical suggestions concerning the commissioning process used in the case study.

1. Introduction

Research in the fields of environmental and industrial/organizational psychology, environmental engineering, interior design, and business has explored associations between building occupants’ preferences for, and perceptions of, environmental attributes at work and a number of psychosocial outcomes at various stages of the design cycle (e.g., [1–6]). While engineers and designers are becoming intent on creating high-performance buildings that offer occupants a sense of comfort and satisfaction [7,8], researchers and practitioners are understanding that the luminous environment significantly affects how employees perceive their work setting and their attitudes and behaviors within it.

While field research on how the lighting commissioning process associates with psychosocial variables is lacking (e.g., [2]), engineers and facility managers do commonly gather data from office workers about how the indoor environment affects their energy consumption, comfort, productivity, and efficiency [9–11,7,12,13]. Environmental psychologists are also interested in researching the ways in which building users perceive and utilize alterations in lighting environments. For example, the effects of different lighting designs on office workers’ performance, wellbeing, and health have been investigated, and changes have been found with respect to peoples’ performance associated with task visibility, practice, and fatigue (e.g., [2]). Bordass and Leaman [14] found that stable thermal conditions, usability of ventilation and lighting controls, operable windows, and views out of the building helped office workers feel satisfied and comfortable. Another study conducted after a lighting retrofit was done in a post office setting, as well as in a large manufacturing building, found that workers perceived themselves to be more productive after design changes [15]. Thus, an interdisciplinary approach to researching the effects of luminous environments on office workers, and how the lighting commissioning process plays a role in this relationship, is timely and prudent. Indeed, after the construction or retrofit stage, the commissioning stage is arguably the most important in ensuring a buildings’ proper function. Commissioning is often when a building’s controls can be optimized, and when lingering or new issues can be identified and addressed [8]. The more effective the commissioning process is (or appears to be from an occupant’s perspective), the better the outcomes will be with respect to building performance, as well as occupant wellbeing. Recent studies suggesting that daylighting, electric lighting, and glare are significant factors of occupant satisfaction with work settings (e.g., [16,7,17,18]) bolster the need to measure different psychosocial constructs experienced by office workers.

Although sector-specific studies on barriers to energy innovation, as well as integrated studies of influences on businesses’ energy behaviors at the individual, organizational, and institutional levels, are underrepresented in the body of literature [19], we know that occupant behavior can impact a retrofit program’s success [20] and that large organizations appear to be are responsible for a significant amount of greenhouse gas emissions—and this trend is on the rise [21]. Andrews and Johnson [19] state that both quantitative and qualitative methodologies should be utilized to address gaps in research, and that “several of the most informative [studies] to date include detailed case studies of particular organizations” (pg. 205). The present case study approaches some of these gaps with a mixed-methodology approach as it takes advantage of an opportunity to augment interdisciplinary knowledge about LED projects in the commercial building sector by investigating a number of variables concerning user experience during a lighting retrofit and commissioning process.

Others have investigated similar variables with respect to changes in lighting design. One case study formalized usability metrics in a postoccupancy evaluation (POE) of several buildings retrofitted with newer lighting technologies and advanced HVAC control strategies [22]. However, while this POE evaluated the effectiveness and efficiency of advanced energy retrofits, along with user satisfaction and related objectives, it did not formally consider occupant reactions to the commissioning process, or ask occupants about their perceived productivity or levels of commitment toward the organization for which they worked. Moreover, studies that address various user preferences for LED lighting (e.g., [23]; Perino et al., 2005; [24]), advantages and drivers of LED projects in the commercial building market (e.g., [25,26]), as well as barriers to successfully implementing LED projects (e.g., [27,28]), do not often combine all of the variables accounted for in the present case study.

Despite a growing body of literature, more work is needed to understand the complex determinants of human satisfaction and comfort in indoor spaces. The present case study tests whether three psychosocial variables meaningfully associate with each other, and with office workers’ impressions of a recently completed lighting commissioning process, so that designers, engineers, and researchers alike can better understand how to incorporate occupant perceptions of a lighting retrofit into change management models. Given existing research findings, perceived productivity, perceived environmental controllability, and affective (emotional) organizational commitment ought to play more important roles in design and decision-making processes for architects, managers, developers, and other stakeholders interested in maintaining a luminous environment that employees feel is contributing to their success at work— this case study aims to explore this argument..

بازخوردها و تاملاتی در خصوص مقاوم سازی: تعهد سازمانی، بهره وری ادراک شده و کنترل پذیری در پروژه روشنایی ساختمان در امریکا

Reflections on a retrofit: Organizational commitment, perceived productivity and controllability in a building lighting project in the United States