دانلود رایگان ترجمه مقاله به سمت تئوری سازی فرآیندهای اجتماعی اسرار سازمانی – Sage 2014
دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی | |
عنوان فارسی مقاله: |
فاش کردن راز: به سوی استدلال نظری فرایندهای اجتماعی رازداری سازمانی |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Bringing Secrecy into the Open: Towards a Theorization of the Social Processes of Organizational Secrecy |
|
مشخصات مقاله انگلیسی (PDF) | |
سال انتشار | ۲۰۱۴ |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | ۲۶ صفحه با فرمت pdf |
رشته های مرتبط با این مقاله | مدیریت |
گرایش های مرتبط با این مقاله | مدیریت استراتژیک و مدیریت منابع انسانی |
چاپ شده در مجله (ژورنال) | مطالعات سازمانی – Organization Studies |
ارائه شده از دانشگاه | دانشگاه Viadrina، آلمان |
رفرنس | دارد ✓ |
کد محصول | F1033 |
نشریه | سیج – Sage |
مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word) | |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | ۲۹ صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin |
منابع داخل متن | درج نشده است ☓ |
کیفیت ترجمه | کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد |
توضیحات | ترجمه این مقاله به صورت خلاصه انجام شده است. |
فهرست مطالب |
چکیده
مقدمه
تعریف رازداری سازمانی
رویکرد نسبت به رازداری سازمانی
رویکردهای اجتماعی رازداری سازمانی
رازداری و هویت
رازداری و کنترل
ارتباط رویکردهای اطلاعاتی و اجتماعی
به سوی یک چارچوب رازداری رسمی و غیر رسمی
رازداری رسمی
رازداری غیر رسمی
رازداری همراه با عوامل مربوطه در شرایط سازمانی: ارتباط پویایی رازداری رسمی و غیر رسمی
فرایندهای اجتماعی رازداری سازمانی: هویت و کنترل
فرایندهای هویت
فرایندهای کنترل
رازداری به عنوان یک فرایند اعطا کننده کنترل
رازداری به عنوان یک فرایند اعمال کننده کنترل
بحث مربوط به نتیجه گیری
|
بخشی از ترجمه |
چکیده
این مقاله بر مفهوم رازداری سازمانی که به صورت فرایندهای اجتماعی رسمی، غیر رسمی و مداوم پنهان سازی عمدی اطلاعات از بازیگران توسط بازیگران دیگر در سازمانها تعریف میشود متمرکز است. استدلال ما این است که منابع و مطالعات موجود در خصوص این موضوع پراکنده هستند و غالباً بر ابعاد اطلاعاتی به جای ابعاد اجتماعی رازداری متمرکز میباشند. این مقاله رازداری رسمی و غیر رسمی را از هم متمایز کرده و یک استدلال نظری در خصوص فرایندهای اجتماعی این رازداری رسمی و غیر رسمی از حیث ماهیت وکنترل را ارائه میکند. پیشنهاد ما این است که رازداری سازمانی رامی توان به مجموعه مطالعات تحلیلی سازمان اضافه کرد. مقدمه
پدیدههای زیر را در نظر بگیرید که ممکن است هر روز در سازمانها رخ دهد: توسعه طرحهایی برای محصولات و راهبردهای جدید که بایستی از رقبا پنهان بماند، حفاظت از دادهها و اطلاعات شخصی مربوط به مشتریان و کارکنان، قرارداد هاو توافقهای خصوصی بین دو همکار در زمان نهار در مورد شیوه مدیریت یک جلسه در عصر همان روز، تبادل اطلاعات محرمانه در سازمان. همه این موارد و بسیاری از موارد مشابه دیگر مربوط به فرم خاصی از رازداری سازمانی میباشند که ما آنها را به صورت فرایندهای اجتماعی رسمی، غیر رسمی و مداوم پنهان سازی عمدی اطلاعات از کنشگران توسط کنشگران دیگر در سازمانها تعریف میکنیم. در هنگام در نظر گرفتن رازداری از هر دو دیدگاه رسمی و غیررسمی، ما از یک تمایز طولانی مدت در مطالعات سازمانی بهره میبریم که برای درک طیف وسیعی از پدیدههای در بر گیرنده ساختارها، سلسله مراتبها، گروهها، رهبری سازمانی و بسیاری از موارد دیگر استفاده شدهاند. در عمومیترین سطح، رسمی اشاره به حوزه و قلمرو رسمی سازمان برای مثال قوانین، اهداف، ساختارها و مناصب رسمی آن دارد، در حالی که عبارت غیر رسمی اشاره به حوزه غیر رسمی برای مثال فعالیتهای اجتماعی، روابط و اشخاص دارد. به طورمشابه، منظور از رازداری رسمی، اشاره به مواردی نظیر رازداری تجارت و مبادله دارد که از طریق قوانین و مقررات تجویزی به طور رسمی تصویب و سازمان دهی شدهاند. منظور از رازداری غیر رسمی، اشاره به مواردی نظیر حرفهای محرمانه که به طور غیر رسمی ایجاد شده و از طریق هنجارهای اجتماعی سازمان دهی میشوند دارد. وقتی که رازداری را از این زاویه بررسی میکنیم ما از دیدگاه نظری به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه رازداری اساساً به رفتار و تعاملات در سازمان شکل میدهد و این که چه چیزی توسط چه کسی و به چه کسی گفته میشود و گفته نمیشود را کنترل میکند. این کنترل و مقررات نه تنها حاصل و عامل اصلی کنترل است، بلکه در عین حال ساختارهای هویتی خاص را شکل میدهد که نشان میدهد چگونه افراد، گروهها و یا سازمانها شخصیت خود را تعریف میکنند. به این ترتیب، این مقاله نشان میدهد که رازداری چه اهمیتی برای طیف وسیعی از پدیدهها و مفاهیم سازمانی مهم نظیر تغییر، رهبری، سیاستها، ارتباطات، اعتماد، شبکه و ارتباطات دارد. هیچ یک از این موارد، مسائل خاص رازداری عمدی و ارتباط آن با فرایندهای کنترل و هویت را پوشش نمیدهند. در صورتی که بتوانیم عناصر پنهان روابط سازمانی را درک کنیم، میتوان گفت که ما یک تصویر کاملتر و عمیقتر را از حیات سازمانی داریم. در واقع، باتوجه به پویاییهای اجتماعی رازداری، ما قادر به نشان دادن این موضوع هستیم که رازداری چیزی فراتر از آن چه که معمولاً در نظر گرفته میشود میباشد. مطالعات موجود عمدتاً به بررسی رازداری سازمانی از دیدگاه اطلاعاتی پرداختهاند به طوری که در این دیدگاه، مطالعات فوق فرض میکنند که اهمیت آن بیشتر مربوط به حفاظت از اطلاعات ارزشمند است. اگرچه منابع موقت و پراکندهای در خصوص ابعاد اجتماعی رازداری در منابع سازمانی، به خصوص در متون مطالعات سازمانی کلاسیک وجود دارد. تجزیه تحلیل سیستماتیک مسئله رازداری هنوز صورت نگرفته است. این مقاله از استدلالهای نظری جامعه شناسی رازداری برای توسعه نظری و عمیق ماهیت اجتماعی رازداری در سازمانها بر خلاف دیدگاه اطلاعاتی غالب استفاده کرده است. مطابق با این استدلالهای نظری، ما پیشنهاد میکنیم که تاکید ویژهای بایستی بر رازداری به عنوان یک فرایند اجتماعی به جای تاکید ساده بر رازها و محتوی اطلاعاتی آنها صورت گیرد. رازداری از تعاملات اجتماعی تشکیل شده است و به طور ویژه بایستی از حیث علت و معلول (نتیجه) هویت و کنترل درک شود. ما با ارائه تصویری از فرایند اجتماعی با توجه به علل و نتایج، پیشنهاد میکنیم که مسئله مورد نظر، رابطه علی معلولی خطی نیست بلکه یک رابطه تکراری و پویا میباشد برای مثال، اعضای یک شبکه سازمانی غیر رسمی ممکن است راز را با یک دیگر در میان بگذارندو اگر اعضا این راز را حفظ کنند، آنگاه پیوند اجتماعی در شبکه تقویت شده و رازهای بیشتر ممکن است به اشتراک گذاشته شود. رازداری هم علت (شرط) و هم معلول (نتیجه) روابط سازمانی نظیرایجاد و تقویت یک هویت گروهی به مرور زمان میباشد. چون رازداری سازمانی به طور بالقوه دربرگیرنده طیف وسیعی از پدیدهها میباشد، ما بحث خود را در این جا کوتاه و محدود میکنیم زیرا در غیر این صورت این بحث غیر قابل مدیریت خواهد بود. اولاً و همان طور که قبلاً گفته شد، ما از یک رویکرد اطلاعاتی استفاده میکنیم به این معنی که ما دغدغهای در خصوص اطلاعات محرمانه وپنهان نداریم برای مثال ارزش و اهمیت راهبردی این اطلعات و یا بحث این که آیا این پنهان سازی و رازداری اتفاق می افتد یا خیر و اگر این طور است چه زمانی و چگونه. دوما، بحث ما بر فرایندهای درون سازمانی رازداری به جای اثرات برون سازمانی و گسترده آن متمرکز است. سوما، ما بر سازمانهایی که خودشان به خودی خود محرمانه هستند یعنی سازمانهای مخفی نظیر انجمنهای سیاسی مخفی یا گروههای تروریستی تاکید نداریم، بلکه به بررسی رازها و اسرار در سازمانهای غیر محرمانه و غیر مخفی متمرکز هستیم. در نهایت ما با بحثهای اخلاقیای که اغلب رازداری به آن منتهی میشود کاری نداریم. دلایل تحلیلی شفافی برای این موضوع وجود دارند. نخستین و دقیقترین استدلال نظری جامعه شناسی از رازداری مربوط به استدلال نظری جرج سیمل (۱۹۰۶-۱۹۵۰) است که بر لزوم عدم بررسی رازداری از دیدگاه اخلاق تاکید میکند: ما نبایستی به خودمان اجازه دهیم که فریب منفی نگری اخلاقی رازداری را بخوریم. رازداری یک فرم جامعه شناختی عمومی است که در واقع هیچ ارتباطی با ارزشهای اخلاقی محتوی آن ندارد. این اساساً بدین معنی نیست که ما نسبت به بعد اخلاقی فرایند اجتماعی رازداری برای بازیگران سازمانی بی علاقه و بی توجه هستیم. در واقع، ما به این مسائل و ابعاد علاقه مند میباشیم: مسائل اتهام اخلاقی، وفاداری، صداقت، شرم وگناه و از این قبیل موارد از اجزای ساختاری و تشکیل دهنده تجربه رازداری سازمانی میباشند. منظور ما این است که نقطه شروع کار ما ازاین موضع نیست که رازداری ذاتاً خوب است یا بد. برای مثال، بهتر است که کارکنان پزشکی، اطلاعات و اسرار محرمانه بیمار را حفظ کنند، ولی این که اطلاعات مربوط به معالجه غلط را پنهان کنند، مطلوب نیست. این رویکرد در واقع از نقطه نظر برخی از بحثهای مهم شفافیت و پاسخگویی دموکراتیک بحث برانگیز است، به ویژه در سازمانهای دولتی که معمولاً کار خود را از یک موضع هنجاری مبنی بر این که رازداری نامطلوب و مشکل آفرین است شروع میکنند. این زمینهای است که در آن ملاحظات رازداری مهم است ولی قصد ما ارائه یک تحلیل عمومی و فراگیر از فرایندهای اجتماعی رازداری است که میتواند در تحلیل سازمانهایی که برای رازداری ونیز شفافیت ارزش قائل هستند مورد استفاده قرار گیرد. به علاوه دراین مقاله به دلیل فضای محدود نمیتوانیم حق مطلب را در خصوص بحثهای شفافیت ادا کنیم. با این وجود، ضمن اجتناب از این بحثها در موضوع اصلی خود، تجزیه تحلیل میتواند از اهمیت زیادی در این خصوص برخوردار باشد. برای مثال، همان طورکه خواهیم دید، یک سازمان ممکن است استانداردهای رسمی افشای اطلاعات راتنظیم کند و به این ترتیب اعضای سازمان را تشویق به مشارکت در عملیات غیر رسمی رازداری کند. در واقع، این مثالی از شیوه تشخیص تمایز رازداری رسمی و غیر رسمی است که مکمل با دانش و درک موجود در خصوص سازمانهاست. این مقاله به صورت زیر سازمان دهی شده است. پس از توسعه تعریفی از رازداری سازمانی، ما شیوههای مختلف بررسی رازداری سازمانی را در منابع ومطالعات موجود درنظر میگیریم. اگرچه مطالعات موجود غالباً رویکرداطلاعاتی را اتخاذ کردهاند، ما اهمیت رویکردهای اجتماعی رازداری را به خصوص در رابطه با هویت و کنترل نشان میدهیم. در استدلال این که فرایندهای رازداری بایستی فراتر از دیدگاه و چشم انداز اطلاعاتی در نظر گرفته شوند و ابعاد مختلف اجتماعی رازداری لحاظ شود، ما به معرفی تمایز رازداری رسمی و غیر رسمی به عنوان یک شیوه مفید و مؤثر برای انجام این کار میپردازیم. ما اینها را به صورت انواع (تیپهای) ایده آل ارائه کرده و سپس رابطه پویای آنها را در شرایط سازمانی بررسی میکنیم. سپس یک استدلال نظری در خصوص فرایندهای اجتماعی اصلی رازداری رسمی و غیر رسمی یعنی بر اساس هویت وکنترل ارائه میشود. در نهایت، ما پیشنهاد میکنیم که رازداری سازمانی به مجموعه مطالعات سازمانی افزوده شود و در نهایت اهمیت انجام این کار را برای شما تشریح خواهیم کرد. |
بخشی از مقاله انگلیسی |
Abstract This paper brings into focus the concept of organizational secrecy, defined as the ongoing formal and informal social processes of intentional concealment of information from actors by actors in organizations. It is argued that existing literature on the topic is fragmented and predominantly focused on informational rather than social aspects of secrecy. The paper distinguishes between formal and informal secrecy and theorizes the social processes of these in terms of identity and control. It is proposed that organizational secrecy be added to the analytical repertoire of organization studies. Introduction Consider the following phenomena that may occur daily within organizations: the development of plans for new products or strategies which must be concealed from competitors; the protection of personal data relating to customers or employees; a private agreement between two colleagues over lunch as to how to handle a meeting that afternoon; an exchange of confidential gossip in the corridor. All of these, and many other similar examples, relate to some form or other of organizational secrecy, which we will define as the ongoing formal and informal social processes of intentional concealment of information from actors by actors in organizations. In considering secrecy in both a formal and an informal sense, we are invoking a longstanding distinction within organization studies which has been used to understand a wide range of phenomena encompassing organizational structures, hierarchies, groups, leadership and much else. At the most general level, ‘formal’ refers to the official realm of an organization, e.g. its official rules, goals, structures and positions, whereas ‘informal’ refers to the unofficial realm, e.g. social activities, relationships and persons (Diefenbach & Sillince, 2011; Scott, 2008). In a similar way, by ‘formal secrecy’ we mean cases such as trade secrecy which are officially sanctioned and organized through prescriptive rules or laws; by ‘informal secrecy’ we mean examples such as confidential gossip which operate unofficially and are organized through social norms. In considering secrecy in this way, we aspire to explore theoretically how secrecy can fundamentally shape behaviour and interactions in organizations, regulating what is said and not said by whom and to whom. Such regulation not only is a result of and a source of control, but also shapes particular identity constructions, that is, how individuals, groups and organizations define ‘who they are’. In this way, the paper shows how secrecy is relevant for a broad range of important organizational phenomena and concepts, such as change, leadership, politics, communication, trust, networking and gossip. Yet none of these in itself captures the specific issues of intentional concealment and its interrelation with control and identity processes, which may run through them. If we can understand the concealed elements of organizational relationships then it follows that we will have a fuller and deeper picture of organizational life than would otherwise be possible. Indeed, by drawing attention to the social dynamics of secrecy we are able to demonstrate that it involves much more than is typically realized. Extant studies mainly approach organizational secrecy from what we will call an informational perspective, in that they assume that its significance lies primarily in the protection of valuable information1 (e.g. Beamish, 2000; Greve, Palmer, & Pozner, 2010; Hannah, 2005; Katila, Rosenberger, & Eisenhardt, 2008; Louis, Blumenthal, Gluck, & Stoto, 1989; Roberts, 2012). While there are scattered and passing references to the social aspects of secrecy in the organizational literature, especially in ‘classic’ organizational studies texts (e.g. Argyris, 1957; Dalton, 1959; Jackall, 1988; Moore, 1962; Schein, 1985), a systematic analysis of secrecy is still missing. This paper deploys sociological theorizations of secrecy (e.g. Bok, 1989; Goffman, 1959, 1963/1990; Simmel, 1906/1950; Zerubavel, 2006) to theoretically develop in detail the social nature of secrecy in organizations in contrast to the dominant informational focus. In line with these theorizations, we propose that the focus should be on secrecy as a social process rather than simply on secrets and their informational content. Secrecy is constituted through social interactions and, specifically, needs to be understood in terms its conditions and consequences for identity and control. By depicting social process in terms of conditions and consequences we suggest that what is at stake is not a linear cause-and-effect relationship but an ongoing, iterative and dynamic relationship (see Hernes, 2007; Langley & Tsoukas, 2010). For example, members of an informal organizational network may share a secret with each other, and if the members keep that secret then the social bonding within the network is reinforced and further secrets may be shared; secrecy here is both a condition and a consequence of the organizational relationships, such as the creation and cementing of a group identity, over time. Because organizational secrecy potentially encompasses a broad range of phenomena, we narrow what would otherwise be an unmanageable discussion. First, and as already mentioned, we do not take an informational approach, meaning that we are not concerned with the information being concealed, e.g. its value and strategic relevance, or to discuss whether, when or how this concealment should occur. Second, our discussion concentrates on the intra-organizational processes of secrecy rather than its wider, extra-organizational effects. Third, we do not focus on organizations which are themselves secret, i.e. clandestine organizations such as secret political societies or terrorist groups (e.g. Stohl & Stohl, 2011), but, rather, on secrets within non-secret organizations. Finally, and perhaps most contentiously, we do not engage with the highly ethically charged debates to which secrecy often gives rise. There are sound analytical reasons for this. The first and most elaborate sociological theorization of secrecy, that of Georg Simmel (1906/1950), emphasizes the need to approach secrecy not simply from the standpoint of ethics: ‘We must not allow ourselves to be deceived by the manifold ethical negativeness of secrecy. Secrecy is a universal sociological form, which, as such, has nothing to do with the moral valuations of its contents’ (Simmel, 1950, p. 463; see also Bok, 1989, p. 14; Birchall, 2011a). This emphatically does not mean that we are uninterested in, or dismissive of, the way that the social process of secrecy may have an ethical dimension for organizational actors. Indeed, it often will: ethically charged issues of loyalty, fidelity, shame, guilt and so on are very likely to structure the experience of organizational secrecy. Our point is, rather, that we do not start from the position that secrecy is either inherently ‘good’ or ‘bad’. For example, it is desirable that medical staff maintain patient confidentiality, but not that they conceal malpractice. This approach is, indeed, contentious from the point of view of some important discussions of transparency and democratic accountability, especially in public organizations (Garsten & Lindh de Montoya, 2008; Hood & Heald, 2006; Roberts, 2009), which typically start from the normative position that secrecy is undesirable and problematic (for fuller critical discussion, see Birchall, 2011b; Van den Brink, Benschop, & Jansen, 2010). This is clearly one area where considerations of secrecy are important, but our intention is to provide a much more general and overarching analysis of the social processes of secrecy which may be deployed in the analysis of organizations which valorize secrecy as much as those which valorize transparency. Moreover, in what is already a lengthy paper, space precludes doing justice to the transparency debates. Nevertheless, while sidestepping these debates in pursuit of our main focus, our analysis has significant implications for them. For example, as we will suggest, it may be that an organization setting formal standards of disclosure may as an unintentional by-product encourage organizational members to engage in informal practices of concealment. Indeed, this would be an example of how recognizing the distinction of formal and informal secrecy serves to supplement existing understandings of organizations. The paper proceeds as follows. After developing our definition of organizational secrecy, we consider the various ways in which organizational secrecy has been approached within existing literatures. While extant research has predominantly taken an informational approach, we show the significance of social approaches to secrecy, specifically in relation to identity and control. In arguing that treatments of secrecy need to move beyond the informational focus and incorporate the social aspects of secrecy, we introduce the distinction of formal and informal secrecy as an insightful way for doing so. We present these as ‘ideal types’ and outline their dynamic relation within organizational contexts. The discussion theorizes the principal social processes of formal and informal secrecy, namely, those upon identity and control. Finally, we return to the proposal that organizational secrecy be added to the repertoire of organizational studies, and some of the implications of doing so. |