دانلود ترجمه مقاله بررسی مدیریت دانش فردی

• بخشی از ترجمه:

چکیده ترجمه:
بخش عمده ی تحقیق و تجربه مدیریت دانش بر یک سطح سازمانی متمرکز شده است؛ مداخلات و سیستم ها بدون تفکر زیاد درمورد اینکه چگونه با فعالیت ها و کارهای یکنواخت روزانه کارکنان دانش فردی مطابقت می کنند، طراحی می شوند. مدیریت دانش فردی رویکردی است که با تمرکز بر روش های حمایت از بهره وری یک شاغل با دانش فردی، مدیریت دانش سازمانی را تکمیل می نماید. هدف این مقاله ارائه یک چارچوب مدیریت دانش شخصی با استفاده از ادغام اطلاعات ادبیات موجود در زمینه عملکرد دانش و فعالیت های شاغل دانش همراه با نمونه هایی واقعی از وبلاگ ها برای اهداف حرفه ای نظیر گنجینه های دانش شخصی، نشریات آموزشی، ابزارهای شبکه سازی می باشد. ما نتایج را از بررسی اقتباسی یک وبلاگ برداشت نموده ایم تا چارچوب مدیریت دانش شخصی بوجود آید که از فعالیت های کارکنان دانش در سه بعد فرد، جوامع و شبکه ها، و ایده ها نقشه برداری می نماید. سپس درمورد کابردهای آن برای تحقیق و تجربه بحث می کنیم.
١.مقدمه
یکی از چالش های سازمان های امروزی تغییر روش های مدیریت علمی می باشد که به تدریج از تحقیقات تیلور در زمینه ی بهبود بهره وری کارگران دستی تا رویکردهای جدید مدیریتی شکل گرفت که به ماهیت فزاینده ی دانش عمیق کار توجه نموده اند (Drucker, ١٩٩٩). مدیریت دانش (KM) بعنوان رشته ای که محصول و نیروی محرکه ی این تغییر می باشد: بهبود بهره‌وری شاغل دانش یکی از اهداف اصلی KM بشمار می آید. (Wiig, ٢٠٠٢; Schütt, ٢٠٠٣)
با این وجود، قسمت اعظم تحقیق و تجربه ی مدیریت دانش بر سطح سازمانی و هدف قرار دادن توسعه ی محیطی که دانش ایجاد، اشتراک و مورد استفاده قرار می گیرد و همینطور اجرای برنامه های خاصی که از این فرایندها پشتیبانی می کنند، متمرکز است. در بسیاری شرکت ها، بخاطر اینکه “هیچکس ظاهرا مسئله ی عملکرد شاغل دانش را نمی پذیرد” (Davenport, Thomas, & Cantrell, ٢٠٠٢: ٢۵)، جنبه ی شخصی KMغالبا بدست فراموشی سپرده می شود؛ یعنی برنامه ها و سیستم هایی که بدون تفکر درمورد اینکه چگونه با فعالیت ها و کارهای یکنواخت روزمره ی کارکنان دانش فردی مطابقت دارند، طراحی می شوند. درنتیجه کارکنان دانش، اغلب، فعالیت های جدید KM را بعنوان هزینه های ثابت، بجای ساده تر ساختن کار درنظر می گیرند (Davenport & Glaser, ٢٠٠٢).

• بخشی از مقاله انگلیسی:

abstract

Much of knowledge management research and practice is focused on an organisational level; interventions and systems are designed and implemented without much thinking of how they would match the practices and daily routines of individual knowledge workers. Personal knowledge management is an approach that complements organisational KM by focusing on ways to support productivity of an individual knowledge worker. The aim of this paper is to propose a personal knowledge management framework by integrating insights from literature on knowledge work and knowledge worker activities with real-life examples of the use of weblogs for professional purposes: as personal knowledge repositories, learning journals or networking instruments. We draw upon the results of a weblog adoption study to propose a personal knowledge management framework that maps a knowledge worker’s activities across three dimensions: individual, communities & networks, and ideas. We then discuss its implications for research and practice. Keywords: knowledge work, knowledge worker productivity, personal knowledge management, weblogs

 Introduction

One of the challenges for modern organisations is to shift from methods of Scientific Management which evolved from Taylor’s studies on improving the productivity of manual workers, to new management approaches that address the increasingly knowledge-intensive nature of work (Drucker, 1999). Knowledge Management (KM) as a field is both the product and the driving force of this change: improving knowledge worker productivity is one of the core KM goals (Wiig, 2002; Schütt, 2003). However, much of knowledge management research and practice is focused at the organisational level, aiming to develop an environment where knowledge is created, shared and used, as well as implementing specific interventions that support these processes. In many companies, because “no one seems to own the problem of knowledge-worker performance” (Davenport, Thomas, & Cantrell, 2002: 25), the personal side of KM is often neglected: interventions and systems are designed and implemented without thinking about how they would match the practices and daily routines of individual knowledge workers. As a result, knowledge workers often perceive new KM activities as an overhead instead of making work easier (Davenport & Glaser, 2002).

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

خرید ترجمه فارسی مقاله