دانلود رایگان ترجمه مقاله نقش والدین در شکل دادن و بهبود سلامت جنسی کودکان – الزویر 2015

دانلود رایگان مقاله انگلیسی نقش والدین در شکل دادن و بهبود بهداشت جنسی کودکان – سیاست توسعه برنامه های آموزشی جنسیتی والدین به همراه ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی مقاله: نقش والدین در شکل دادن و بهبود بهداشت جنسی کودکان – سیاست توسعه برنامه های آموزشی جنسیتی والدین
عنوان انگلیسی مقاله: The Role of Parents in Shaping and Improving the Sexual Health of Children – Lines of Developing Parental Sexuality Education Programmes
رشته های مرتبط:  روانشناسی و علوم تربیتی، روانشناسی تربیتی و مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
فرمت مقالات رایگان مقالات انگلیسی و ترجمه های فارسی رایگان با فرمت PDF میباشند
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 
نشریه الزویر – Elsevier
کد محصول F484

مقاله انگلیسی رایگان (PDF)

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

ترجمه فارسی رایگان (PDF)

دانلود رایگان ترجمه مقاله

خرید ترجمه با فرمت ورد

خرید ترجمه مقاله با فرمت ورد
جستجوی ترجمه مقالات جستجوی ترجمه مقالات

 

بخشی از ترجمه فارسی مقاله:

1. مقدمه
آموزش جنسی، آموزش جنسیت، آموزش جنسی یا سکسی و آموزش بهداشت باروری تنها برخی از معیارهای معاصر هستند که آموزش را با هدف اصلی آن یعنی آماده و با مهارت کردن کودکان و نوجوانان با دانش، مهارت ها و ارزش ها برای انتخاب مسئولانه در مورد روابط جنسی و اجتماعی خود در جهان مبتلا به HIV “(یونسکو، 2009) یا یکی از موثرترین شیوه ها برای بهبود سلامت جنسی در بلند مدت “(WHO، 2010) برای نوجوانان و جوانان تعریف می کنند.
با درک سازمان بهداشت جهانی، سلامت جنسی
“… وضعیت سلامت جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی در رابطه با جنسیت؛ آن فقط عدم وجود بیماری، اختلال یا ضعف نیست. سلامت جنسی نیاز به یک رویکرد مثبت و محترمانه نسبت به رابطه جنسی وجنسیت، و همچنین امکان تجارب جنسی لذت بخش و سالم، بدون اجبار، با خواسته خود شخص،تبعیض و خشونت دارد. برای اینکه سلامت جنسی حاصل و حفظ شود، حقوق جنسی همه افراد باید مورد احترام، حفظ و برآورده شود. (WHO، 2006). در قرن گذشته و در سرتاسر جهان، عناصری از آنچه ما در حال حاضر به طور کلی آموزش جنسی (SE ) به کودکان و نوجوانان (و همچنین بزرگسالان) تحت نام های مختلف (به عنوان مثال مادر، پرستار کودک، آموزش اخلاقی، ازدواج و مادران، توسعه انسانی، بهداشت اجتماعی، بهداشت خانواده، آموزش زندگی در خانواده، آموزش جمعیت، مهارت های زندگی، آموزش نوجوانان، آموزش ایدز)، معمولا منعکس کننده دیدگاه های تاریخی / فرهنگی و اخلاقی / ایدئولوژیک و علمی کمتر در مورد جنسیت و همچنین آموزش می باشد زیمرمان 2015).
بحث در مورد آموزش جنسیتی تا امروز با عنوان های ذیل ادامه دارد: چه، چگونه، چه زمانی، چه کسی، و چه کسی بهتر است آن را ارائه دهد. سازمان بهداشت جهانی با توصیه های خود تلاش می کند چارچوب قابل اعتمادی برای ملاحظات مذکور ایجاد کند تا در “دانش و اطلاعات ارائه شده از طریق آموزش بهداشت جنسی، ضروری است اگر مردم از نظر جنسی سالم باشند. (…) هر کسی که در امر ارائه آموزش جنسی و ارتباطی (…) باید آموزش ببینند و به آموزش خود ادامه دهند تا مطمئن شوید که اطلاعات و مشاوره آنها دقیق، مبتنی بر شواهد، مناسب و بدون تبعیض، تعصب جنسیتی و ننگ هستند) WHO2010 ).
این بحث بیشتر در خارج از حوزه علوم بهداشتی و آموزشی قرار دارد و در حوزه عمومی، بین گروه ها و فرهنگ های مختلف از نظر ارزش ها و ایدئولوژی ها بسیار واضح است. این گروه ها گاهی سیاسی هستند و نفوذ قابل توجهی در نهادهای اداری و سیاست های عمومی دارند و در نتیجه، بر قوانین و مفاد برنامه های آموزش جنسی در جوامع و اکثر مدارس تاثیر می گذارد. (زیمرمان 2015). بنابراین، آموزش جنسی و بهداشت باروری گاهی در برنامه های محلی یا ملی در کشورهای خاصی از جمله اروپایی ها وجود ندارد و یا با کمک برنامه های مبتنی بر دیدگاه های غیر علمی تایید شده، اغلب حاوی اطلاعات نامناسب و عدم اجرای مناسب محیط زیست است.
قسمت اصلی این بحث، در ارتباط با موضوع جنسیت انسان و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی مرتبط با آن می باشد، بلکه با نقشهایی که خانواده و دولت از لحاظ قانونی و اخلاقی می تواند در آن ایفا می کند. دولت و خانواده تقریبا به اتفاق آرا همانند دو قطب مسئولیت در آموزش کودکان دیده می شود (هورنبی 2011). در مورد SE، عوامل دیگری نیز وجود دارد که تأثیر قابل توجهی بر نتایج آموزشی مانند رسانه ها و فرهنگ همسالان دارند، اما اغلب استدلال می شود که نفوذ آنها منفی است.
با توجه به استدلال های علمی و شواهد، مسئله ای که اختیاراتش باید (آموزش جنسی) باشد، هم اکنون توسط کارشناسان توسعه و آموزش بررسی می شود که در حال حاضر سعی می کنند تا پرسش را پاسخ دهند که چگونه تاثیر مفید و مثبت هر دو دولت / مدرسه و خانواده / جامعه بر توسعه کودکان و رفاه آنها در آینده افزایش خواهد داد (هورنبی 2011). پژوهش حاضر تلاش می کند تا کمک والدین و خانواده ها را با توجه به رویکردهای علمی و نتایج قبلی بهینه سازی کند.

بخشی از مقاله انگلیسی:

1. Introduction

Sex Education, Sexuality Education, Sexual Education or Sexual and Reproductive Health Education are only a few of the contemporary terms describing education with the primary goal that „children and young people become equipped with the knowledge, skills and values to make responsible choices about their sexual and social relationships in a world affected by HIV” (UNESCO, 2009) or „one of the most effective ways to improve sexual health in the long term” (WHO, 2010) for adolescents and young people. By sexual health World Health Organization understands “…a state of physical, emotional, mental and social well-being in relation to sexuality; it is not merely the absence of disease, dysfunction or infirmity. Sexual health requires a positive and respectful approach to sexuality and sexual relationships, as well as the possibility of having pleasurable and safe sexual experiences, free of coercion, discrimination and violence. For sexual health to be attained and maintained, the sexual rights of all persons must be respected, protected and fulfilled.” (WHO, 2006) Over the last century and across the world, elements of what we are presently generally calling Sexuality Education (SE) were delivered to children and adolescents (and also adults) under various names (e.g. Mother-craft, Baby Nursing, Moral Education, Marriage and Motherhood, Human Development, Social Hygiene, Family Hygiene, Family Life Education, Population Education, Life Skills, Adolescence Education, AIDS Education), usually reflecting more historical/cultural and moral/ideological and less scientific perspectives on sexuality as well as education (Zimmerman, 2015). The debate concerning sexuality education continues to this day in terms of: what, how, when, to whom and who better to provide it. World Health Organization’s recommendations try to set a reliable framework for these considerations to be integrated in ”Knowledge and information, provided through sexual health education, are essential if people are to be sexually healthy. (…) Anyone involved in providing sex and relationship education (…) should receive training and continuing education to ensure that the information and counselling they give are accurate, evidence-based, appropriate and free from discrimination, gender bias and stigma.” (WHO, 2010) This debate mostly takes place outside of the health and education sciences arena and is very vivid in the public sphere, between various different groups and cultures in terms of values and ideologies. These groups are sometimes politically affiliated and with considerable influence on administrative institutions and public policies and, as a consequence, affecting the regulation and provision of sexuality education programmes in communities and most of all schools (Zimmerman, 2015). Thus, sexual and reproductive health education is sometimes absent from the local or national curriculum in certain countries, including European ones, or it is offered with the help of programmes based on perspectives not scientifically validated, often containing erroneous information and with inadequate ecological implementation. At the core of this debate lies the topic of human sexuality and the social and cultural normativity associated with it, but also with the roles that family and state are legally and morally entitled to play in it. State and family are almost unanimously seen as the two poles of responsibility in educating children (Hornby, 2011). Concerning SE, there are other factors with considerable influence on the education outcomes, such as media and peer culture, but it is often argued that their influence is rather a negative one. Regarding scientific arguments and evidence, the problem of whose prerogative should (sexuality) education be was already addressed by development and education experts who are currently trying to answer the question of how to maximize the beneficial effect of both state/school and family/community on the development of children and their future well-being (Hornby, 2011). The present study tries to shed more light on how the contribution of parents and families could be optimised by taking into account previous scientific approaches and results.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا