این مقاله انگلیسی ISI در نشریه امرالد در 15 صفحه در سال 2011 منتشر شده و ترجمه آن 13 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) |
عنوان فارسی مقاله: |
ضدیت با مصرف به مثابه ابزاری جهت حفظ مشاغل
|
عنوان انگلیسی مقاله: |
Anti-consumption as a means to save jobs
|
دانلود رایگان مقاله انگلیسی |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
|
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی |
فرمت مقاله انگلیسی |
pdf |
سال انتشار |
2011 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
15 صفحه با فرمت pdf |
نوع مقاله |
ISI |
نوع نگارش |
مقاله پژوهشی (Research article) |
نوع ارائه مقاله |
ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله |
مدیریت |
گرایش های مرتبط با این مقاله |
مدیریت بازرگانی – بازاریابی – مدیریت منابع انسانی |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس |
مجله اروپایی بازاریابی |
کلمات کلیدی |
بایکوت مصرفکننده – جابجایی یا تغییر مکان کارخانه – مسئولیت اجتماعی شرکت – تحلیل محتوا – روشهای آمیخته – مصرفکنندگان – انگیزه (روانشناسی) |
کلمات کلیدی انگلیسی |
Consumer boycott – Factory relocation – Corporate social responsibility – Content analysis – Mixed methods – Consumers – Motivation (psychology) |
ارائه شده از دانشگاه |
گروه بازاریابی، دانشکده مدیریت بازرگانی و اقتصاد، دانشگاه فنی درسدن، درسدن، آلمان |
نمایه (index) |
Scopus – Master Journal List – JCR |
شناسه شاپا یا ISSN |
0309-0566
|
شناسه دیجیتال – doi |
https://doi.org/10.1108/03090561111167342 |
لینک سایت مرجع |
https://www.emerald.com/insight/content/doi/10.1108/03090561111167342/full/html |
رفرنس |
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
نشریه |
امرالد – Emeraldinsight |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش |
13 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله |
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه |
انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب) (ترجمه به صورت ناقص انجام شده است)
|
کد محصول |
F2464 |
بخشی از ترجمه |
پرسش پژوهشیِ 1:
«آیا روایتهایی مبتنی بر ویژگی فردیِ مشارکت در نوع خاصی از بایکوت (در اینجا به دلیل نقل مکان کارخانه) وجود دارند که فقط وقتی نادیده انگاشته میشوند که نظریه های عمومیِ بایکوتسازی مدنظرند؟»
جهت افزایش درک و شناخت از مشارکت در بایکوت، صرفاً مدنظر قرار دادنِ جداگانه ی انواع مختلف بایکوتها کافی نیست، بلکه لازم است که حامیان گوناگونِ بایکوت را نیز مدنظر قرار دهیم. تا به امروز، محرکها صرفاً در طراحیهای کراس-لاگ تحلیل شده اند و پویایی های یک بایکوت را مدنظر قرار نداده اند. تمام شرکت کننده ها بطور همزمان با هم به طرح بایکوت ملحق نمیشوند. ایده ی بایکوت در یک بازه ی زمانی و از طریق شبکه های اجتماعی تحقق می یابد. از آنجاکه بایکوتها فقط در صورتی تاثیرگذارند که به حجم بحرانیِ فالوورها/دنبال کنندگان دست یابند، این پرسش که مشتریان مختلف چطور ترغیب میشوند که در مراحل مختلف به بایکوت بپیوندند، پرسش نامربوطی نیست. در حالیکه پرسش پژوهشیِ 1 این فرض را بسط میدهد که انگیزه ی بایکوت را میتوان با مجموعه ای محدود از محرکهای عمومی، با استفاده از متغیرِ تعدیلگرِ انواع مختلف بایکوت، توضیح داد (مثلاً کارآمدیِ ادراکشده)، اما پرسش پژوهشی 2 نوع پذیرنده را بصورت یک تعدیلگرِ دیگر معرفی میکند. پرسش ما این است که وقتیکه مصرف کننده ایده ی بایکوت را میپذیرد، آیا محرکهای عمومی و خصیص هایِ بایکوت (که بواسطه ی پرسش پژوهشی 1 مشخص شدند)، به برههای از زمان بستگی دارند؟ این پژوهش مبتنی بر نظریه ی انتشار راجرز است که انواع مختلفی از پذیرنده ها را از هم متمایز میسازد. هر نوع پذیرنده (مثلاً نوآوران، کُندکاران) با خصایص و انگیزههای خاصی توصیف میشود. مثلاً نوآوران و پذیرندگانِ زودهنگام (اولیه)، شتاب زده تر و نسنجیده تر عمل میکنند و نسبت به پذیرندگانِ دیرهنگام(متأخرتر)، زمان کمتری را صرف تصمیم گیری راجع به این میکنند که یک نوآوری را بپذیرند یا خیر. ما با انتقال طبقه بندیِ تحقیق مشارکت در بایکوت، مدعی میشویم که برههی زمانی که در آن یک مشتری به طرح بایکوت میپیوندد، بسته به خصایص و انگیزه هایی که وی جهت پیوستن دارد، تغییر میکند. فرضمان این است که کسانی که زودتر به بایکوت میپیوندند، نسنجیده تر عمل میکنند و احتمال اینکه تصمیمات مستقلی اتخاذ کنند بیشتر است؛ اما پذیرندگان متأخرتر تصمیم خود را بر اساس ملاحظات منطقی و اثرپذیری از سایرینی اتخاذ میکنند که برایشان مهمند. توجه کنید که علیرغم استفاده از مثال مرتبط با تعطیلی کارخانه، تحلیلِ فرایند پذیرش، ره آوردهایی نظری برای تمام انواع بایکوتها و شاید برای تمام انواع ضدیت با مصرف و مقاومت مشتری داشته باشد.
پرسش پژوهشیِ 2:
آیا انگیزه های پیوستن به یک بایکوت، با گذر زمان تغییر میکنند؟
4. نتیجه
این مقاله با بکارگیریِ رویکرد استنتاجی و استقرایی به بررسی انگیزه های پیوستن به بایکوتها میپردازد. از میان 14 روایتهایی که بصورت استنتاجی استخراج شده اند، سه مورد تکراری نیستند. از سوی دیگر، ما بصورت استقرایی نُه روایت جدید را شناسایی کرده ایم. این یافته ها بر مبنای مطالبی است که افراد در اینترنت گذاشته بودند، اما به منظور مشارکت در پروژه ی پژوهشی این مطالب را قرار نداده بودند. این پُستها یا مطالب واگویه های واقعیِ مصرف کننده ها در زندگی واقعی است. از این رو، تمام واگویه ها اهمیت زیادی برای طومار نویسان دارند.
با توجه به پرسش پژوهشی 1، دریافتیم که برخی از عوامل تاثیرگذاری که بصورت استقرایی شناسایی کرده ایم (مثلاً بحران های جهان یسازی، ناامیدی از سرنوشت شرکت)، به نوع بایکوت مورد نظر مرتبطند. مثلاً همبستگی و یکپارچگی به برخی از بایکوتها نامرتبط است (مثلاً بایکوتهای زیستمحیطی). از این رو، دانشمندان علاوه بر توجه تشویقگران عمومیِ بایکوت (مثلاً باور به کارآمدی بایکوت) و بازدارندگان (مثلاً ترجیحِ استفاده از کالاهای بایکوت شده)، باید درک و شناخت خود را از انگیزه های ویژهی افراد برای بایکوتی که مدنظرشان است، افزایش دهند.
این پژوهش در خصوص پرسش پژوهشیِ 2، برای نخستین بار نشان میدهد که مصرفکننده های مختلف باید هنگام تحلیل مشارکت در بایکوت، از هم متمایز گردند. پذیرندگان مختلف دلایل مختلفی جهت مشارکت در بایکوت دارند. کسانی که دیرتر به بایکوت می پیوندند، نخست این مساله را مدنظر قرار داده اند که آیا منافع بایکوت بر هزینه های محرومیتِ شخصی از آن کالای تحریمی میچربد یا خیر (یافته ی اول)؛ اما کسانی که زودتر به بایکوت پیوسته اند، سطح قرابت بالاتری دارند (یافته ی دوم). یافته ی دوم ممکن است ناشی از دلبستگی شخصی باشد و به این ترتیب مشارکت زودهنگام در بایکوت مشروط به کانتکست و محیط میباشد. مصرف کنندگانی که جزو پذیرندگان زودهنگامِ بایکوت هستند، ممکن است در یک بایکوتِ دیگر، جزو کُندکاران باشند. پذیرندگان زودهنگام ممکن است بلحاظ شخصیتی با پذیرندگان دیرهنگام فرق داشته باشند. آنها ممکن است دلسوزتر باشند و بنابراین همیشه احساس همبستگی بیشتری با کسانی دارند که مستقیماً تحت تاثیر بیکاریِ احتمالی قرار دارند. از این رو، آنها همیشه جزو نخستین کسانی هستند که به بایکوت محلق میشوند. بعلاوه، دانشمندان باید این مساله را مدنظر قرار دهند که آیا پذیرندگانِ زودهنگام، بواقع نسنجیده تر تصمیم به بایکوت میگیرند یا اینکه راجع به مساله سریعتر فکر میکنند و به این ترتیب قادر به تصمیم گیری سریع در این خصوص میباشند؟
تصویر 3. انگیزه های بایکوتِ انواع مختلفِ پذیرندگان
این مقاله شواهدی به ما ارائه میدهد مبنی بر اینکه بایکوتهای که ار جانب مصرف کننده هستند، بلحاظ مفهومی با ضدیت با مصرف و با مقاومت مشتری همپوشانی دارند (تصویر 4). توجه کنید که بایکوتها همپوشانی را پُر نمیکنند چراکه بایکوتها کنش های جمعی هستند. بعنوان شکلی از ضدیت با مصرف، محدودیت داوطلبانه ای که فرد بر مصرف خود در حوزهای خاص اِعمال میکند، نمودِ رفتاریِ بایکوت بشمار میرود. طبق نظر نشریات پژوهشیِ مرتبط با مقاومت مصرف کننده، هدف اصلیِ مشارکت در بایکوت، تمایل مصرف کننده به مقاومت در برابر یک نیروی مخالف است. در مقیاس جهانی، تحلیل محتوا نشان میدهد که هدف مقاومت ریشه در دو منشأ دارد. یک گروه از بایکوتکننده ها بطور کلی از مصرف انتقاد میکنند که خصیص های از ضدیت با مصرف است. بسیاری از آنها ابراز کردند که مستعد بایکوت کردن هستند و برخی از آنها حتی کلاً سیستم بازار آزاد را رد میکردند (بایکوتکنندگانِ ضدِ مصرف). با اینحال، پژوهش ما پرده از این مساله بر میدارد که یک رویکرد انتقادیِ کلی در قبال بازار، تنها دلیل پیوستن به بایکوت نیست. روشن است که برخی از مشارکت هایی که مصرف کنندگان انجام میدادند، صرفاً ناشی از برخی شرایط خاص بود. آنها از اخراج انبوه کارگران و کارمندان ناراحت بودند و با افراد اخراجی احساس همبستگی می کردند. اگر این فاکتورها با یک فراخوانِ بایکوت منطبق باشند، افرادی که عموماً مستعد بایکوت نیستند نیز به بایکوت خواهند پیوست،. به این روش، آنها تلاش میکنند در مقابل شرکتِ مورد نظر که از نظرشان یک مهاجمِ مخالف است، مقاومت کنند (بایکوتکنندگانِ مقاومتی). در مجموع، پژوهش ما حاکی از این است که دانشمندان علاوه بر دقت به انگیزههایی که ناشی از شرایط خاص هستند، باید به خصایص شخصی و نگرشِ ماندگارِ آنها توجه کنند تا درک و شناخت کاملی از مشارکت آنها در بایکوت بدست آورند.
|