دانلود رایگان ترجمه مقاله اهداف آموزش معماری (ساینس دایرکت – الزویر ۲۰۱۶)

 

 

این مقاله انگلیسی در نشریه الزویر در ۸ صفحه در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و ترجمه آن ۱۱ صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word)
عنوان فارسی مقاله:

اصلاح اهداف آموزش معماری

عنوان انگلیسی مقاله:

Re-adjusting the objectives of Architectural Education

دانلود رایگان مقاله انگلیسی
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد

 

مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی
فرمت مقاله انگلیسی pdf
سال انتشار ۲۰۱۶
تعداد صفحات مقاله انگلیسی ۸ صفحه با فرمت pdf
نوع نگارش مقاله پژوهشی (Research article)
نوع ارائه مقاله ژورنال – کنفرانسی
رشته های مرتبط با این مقاله علوم تربیتی
گرایش های مرتبط با این مقاله مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس پروسدیا علوم اجتماعی و رفتاری
کلمات کلیدی آموزش معماری – یادگیری مبتنی بر عمل – طراحی یکپارچه
کلمات کلیدی انگلیسی architectural pedagogy – practice-based learning – integrative design
ارائه شده از دانشگاه دانشگاه قبرس، نیکوزیا، قبرس
شناسه دیجیتال – doi https://doi.org/10.1016/j.sbspro.2016.07.056
لینک سایت مرجع https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S187704281630982X
رفرنس دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
نشریه الزویر – Elsevier
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  ۱۱ صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin
فرمت ترجمه مقاله pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود رایگان
کیفیت ترجمه

مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب) 

کد محصول F2377

 

بخشی از ترجمه

۳٫ یادگیری مبتنی بر تمرین
شاخص کلیدی برای ارزیابی روش های تدریس به وسیله توانایی دانش آموزان برای یادگیری تعیین می شود. وضعیت فردی یادگیری در رابطه بین اطلاعات، دانش و درک، قرار دارد. درک، در بسیاری موارد آموزش و پرورش از شکاف ماندگار بین دانش نظری ارائه شده توسط معلمان به دانش آموزان و قابلیت های عملی دانش آموزانی که نیاز به توسعه عمل حرفه ای در آینده خود دارند، رنج میبرد.
با توجه به ماهیت آموزش معماری، فرصتی برای ایجاد مدل های آموزشی مناسب تر بر مبنای یادگیری مبتنی بر تمرین وجود دارد. (Cunningham، ۲۰۰۵) همانطور که جرمی تیل می گوید: “تمرین، داده های خامی دارد که بر اساس آن، دانش معماری بنیان نهاده میشود” (Till، ۲۰۰۵). دوره های آموزشی که این مفهوم را در بر می گیرد شانس بیشتری برای افزایش انگیزه دانش آموز در یادگیری و تقویت مشارکت دانش آموز دارد.
از طریق استودیو طراحی، الگوهای فرایند طراحی رخ می دهد، که یک روش کاوشی از یادگیری با عمل را نشان میدهد که حالت یادگیری با ساختن، پیشرفته تر است. این، روش متعارف درک “ساختن” را به عنوان راهی برای نشان دادن یا تأیید «فرآیند تفکر» نشان نمی دهد، بلکه یک رویکرد پویا تر را پیشنهاد می کند که فرآیند ساخت را به عنوان یک فرایند تفکر توصیف می کند. چنین رویکرد روش شناختی، برای ایجاد تفکر، مستلزم مشاهده، بدیهه سازی و اجرا است. بزرگترین مزیت آن این است که ظرفیت دانش آموزان برای قبول شکست را با درگیر شدن آنها در یک فرآیند آزمایشی، پرورش می دهد. استودیوهای طراحی که تجربیات را تشویق می کنند، توانایی دانش آموزان را در طراحی خلاقانه تقویت می کنند تا راه حل هایی را که قبلا وجود نداشته اند، ارائه دهند.
امروزه بسیاری از فن آوری های پیشرفته در دسترس می توانند دامنه ای از مدل های آموزشی را فراهم کنند که نه تنها باعث یادگیری توسط ساختن میشود، بلکه همچنین موجب یادگیری توسط ساخت دیجیتالی نیز میشوند. با وجودی که پیشرفت های تکنولوژی در بسیاری از موارد، کیفیت و عملکرد فرایند طراحی و خروجی های طراحی را بهبود می بخشد، اما برنامه های درسی باید فراتر از تمرین آموزنده مهارت های دیجیتال گسترش یابد و از دانش آموزان برای توسعه روش ها و تکنیک های خود حمایت نماید. ادغام اشکال موجود و جدید ابزارها و تکنیک ها در فرایند طراحی ممکن است توانایی شناختی دانش آموزان و تفکر انتقادی را افزایش دهد. به این ترتیب دانش آموزان به اعتبارسنجی اعتقاد داشته و دستورالعمل های نظری و مفهومی خود را از طریق یک چارچوب سیستماتیک از تحقیقات مبتنی بر تمرین، تثبیت می کنند. اگر این را در یک زمینه حرفه ای گسترش دهیم، رویکرد آموزشی خاص، این مزیت را برای افزایش توانایی دانش آموزان به منظور ایجاد یک ذهنیت که نوآوری را از طریق نمونه سازی و بهینه سازی تشویق می کند، دارا است.

۴٫ ارزیابی روش تدریس
بازتاب های این فصل بر اساس روش آموزشی تدوین شده استودیوی طراحی واحد ۵: “در/بیرون از بحران، ظهور و سازگار”: استودیوی مبتنی بر تحقیقات معماری در دانشگاه نیکوزیا در طول سال های ۲۰۱۴- ۱۵، میباشد. دستورالعمل کلی چارچوب تحقیق بر مداخلات معماریِ مواجه شونده با بحرانها-سناریوهای چندبعدی در حالات مختلف آن (محیط زیست، اجتماعی، مالی، سیاسی) و در زمینه های مختلف جهانی آن متمرکز شده است (شکل ۲-۳ را ببینید). با دنبال کردن احتمالات جدید طراحی از طریق تفکرات نظری و طراحی، استودیو طراحی پتانسیل های استفاده از تکنولوژی پیشرفته، افزایش پایداری، بازسازی و استفاده مجدد از منابع موجود، اطلاع رسانی مجدد مجموعه مجله و تجسم مجدد محیط زندگیمان را بررسی کرد. چهار ستون این رویکرد آموزشی خاص، عبارت بودند از: ۱) تحریک دانش آموزان به فکر کردن در خارج از محدوده آسایش خود و درون توانایی های شخصی خود؛ ۲) ایجاد تجربیات همکاری مشترک و فراتر از رشته؛ ۳) درنظر نگرفتن مرزهای علمی و صنعتی با درگیر ساختن پروژه های دانش آموزان با فرصت های صنعتی از آغاز پروسه و ۴) تقویت تجربه برای تاثیر مثبت محیط زیست و اجتماعی.

این ستون های پایه در کنار هدایت ساختاری، دانش آموزان را تقویت می کند تا مسیر خود را برای تحقیق ایجاد کنند و از طریق تحقق تحقیقات و طراحی خود، به مفاهیم اجازه ی ظهور دهند. نقطه ی خروج از پروژه های دانشجویی، دوره‌ای شدید از یادگیری برای توسعه روش ها و استراتژی های طراحی برای پاسخ دادن به فرصت های صنعتی در زمان آنی بود. دانش آموزان به گروه ها تقسیم و به منظور ساخت استراتژی جمعی خود، برای تجربه مواد و سیستم های جدید به چالش کشیده شدند. سپس، با استفاده از آنچه که تا به حال از طریق کاتالوگ زبانها و تجارب طراحی مورد مطالعه قرار گرفته است و تکنیک های دیجیتالی آموخته شده، از دانش آموزان خواسته شد تا پروپوزالی طراحی کنند که شرایط بحرانی را با گنجاندن عناصر اضافی مسئلیت پذیری اجتماعی، مدنی و اتکابنفس و همچنین تطبیق و واکنش، حل کند. این چارچوب دانشجویان را تشویق کرد تا پیشنهادهای طراحی خود را به نحو فعال و نوآوری به سمت موضوعات مورد علاقه خود، عملی کنند تا بتوانند به طور مداوم به پیدا کردن چگونگی بازسازی چیزها و محیط ها کمک کنند. بنابراین، آن با وعده های رویکرد گهواره به گهواره مخصوصا با دربرگیرندگی مفهوم “بازسازی روشی که به چیزها مفهوم میدهیم”، تراز میگردد. (McDonough & Braungart, 2010) تجارب آنالوگ در برابر دیجیتال، فرآیندهای دستی در برابر ساخت دیجیتالی، راهکار های با فن آوری قدیمی در مقابل فناوری های پیشرفته و استفاده مجدد / ذخیره شده در برابر مواد جدید، بعضی از جفت های متضادی هستند که به عنوان ابزار اصلی عملیات تحقیق و بررسی کار دانش آموزان مورد استفاده قرار می گیرند. این “عدسی ها” همراه با جنبه های متناقض دوگانه ی تکنیک های خودش، کاوش را در زمینه های موجود آغاز کردند و منجر به ایجاد شرایط فضایی بی سابقه شد.
این رویکرد غیرخطی و واگرا تا یادگیری منجر به نتایج متفاوت و قانع کننده ای شد. این امر از طریق استفاده متنوع از تکنیک های رسانه ای و تجربی، استفاده از مدل های دیجیتال و دست ساز، فیلم ها، کلاژها، نقاشی های دستی و چاپ دیجیتال، نصب، نریتیوها و تکنیک های مدل سازی سه بعدی، افزایش یافت. کار فردی در میان کار گروهی و پروژه ها پراکنده شد و هر دوی تصمیمات شخصی و تیمی پروژه ها را در سطوح مختلف دوباره راه اندازی کرد. مجموعه ای از کارگاه های انتخاب شده در استودیو برای افزایش مهارت های خاص توسعه نیافته مانند نمایش بصری، مهارت های ارتباطی و مهارت های دیجیتالی (از جمله توسعه طراحی، فرآیند ساخت و مدیریت طراحی) به کار گرفته شد.
دانش آموزان و معلمان از طریق این فرایند یادگیری بسیار پراهمیت، به این واقعیت پی برده اند که تفکر یکپارچه سازی باید در خدمت یک آموزش جامع بازسازی شده باشد. هرچه درک ما در مورد اینکه چگونه جهان امروز عمل می کند بیشتر باشد، راهکارهای طراحی بهتیر را برای آینده می توانیم توسعه دهیم. اگر ما مسائل پیچیده را رفع و حل کنیم، کار تیمی از طریق همکاری های بین، چند و یا حتی بین همکاری، از مرزهای انضباطی عبور می کند که ممکن است بخش هایی از دانش انضباطی را (Nicolescu، ۲۰۰۲)، ابزار و مهارت ها را متحد کند. فقط پس از آن قادر خواهیم بود یک رویکرد جامعتر برای طراحی و توانمند شدن در حل مشکلات شریر از طریق طراحی داشته باشیم.

۵٫ فرصت ها برای عمل حرفه ای
مدرسین تابحال تلاش هایی به منظور کشف راه هایی برای فرصتیابی فارغ‌التحصیلان دانشگاه در بازار کار داشته اند. استدلال می‌کنیم که شکست در ایجاد درک جامعی از چگونگی پیوند فارغ‌التحصیلان به فرصت های بازار ممکن است بخشی از آن بخاطر این باشد که اغلب روی کار طراحی در رابطه با محصولات تکمیل شده تمرکز کرده ایم، و دیگر زمینه ها را که معماران احتمالا بیشتر می توانند با فرصت های بیشتر مهارت ها و دانش خود را اعمال کنند، کنار گذاشته ایم.
به صورت اجتناب ناپذیر، جوامع امروز به وسیله اقتصادهای بازار هدایت می شوند، آموزش های جدید را با یک مجموعه جدید از سوالات به چالش می کشند. ادبیات حاکی از این است که تفکر طراحی برای محصولات طراحی باید از نظر عملکرد، قابلیت استفاده و زیبایی فراتر برود و در نظر گرفتن قابلیت فروش و ارتباطات نیز اهمیت دارد (Krippendorff، ۲۰۰۵) البته در هر نوع رشته خلاق تمرکز طراحی متفاوت است، اما این نباید مانعی برای جلوگیری از شناسایی مهارت ها باشد، طراحان باید علاوه بر توسعه دهندگی امروزی، آن را به فرصتی تبدیل نمایند.
ادبیات اشاره می کند که اگر بازارها به نحوی ناکارآمد باشند، اگر تغییرات در یک سطح اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا جمعیتی اتفاق بیفتد، اگر اختراعات جدید کشف شود که دانش جدیدی را فراهم می کنند، فرصت ها می توانند وجود داشته باشند. (Venkataraman، ۱۹۹۷). اینکه چگونه می توانیم مدل های آموزشی را برای شناسایی آموزش دانش آموزان و یا حتی ایجاد فرصت های حرفه ای و ارائه همزمان ارزش و سود حاصل از آنها بهبود بخشیم، سناریویی است که باید در آینده مورد بحث قرار دهیم.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا