دانلود رایگان ترجمه مقاله برندهای خود استنباط و دلبستگی به برند (تیلور و فرانسیس ۲۰۱۴)

 

 

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه تیلور و فرانسیس در ۱۰ صفحه در سال ۲۰۱۴ منتشر شده و ترجمه آن ۲۰ صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word)
عنوان فارسی مقاله:

عوامل تعیین کننده وفاداری به برند: برندهای خود استنباط، خود بیانگر و دلبستگی به برند

عنوان انگلیسی مقاله:

Determinants of brand loyalty: self-construal, self-expressive brands, and brand attachment

دانلود رایگان مقاله انگلیسی
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد

 

مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی
فرمت مقاله انگلیسی pdf
سال انتشار ۲۰۱۴
تعداد صفحات مقاله انگلیسی ۱۰ صفحه با فرمت pdf
نوع مقاله ISI
نوع نگارش مقاله پژوهشی (Research article)
نوع ارائه مقاله ژورنال
رشته های مرتبط با این مقاله مدیریت
گرایش های مرتبط با این مقاله مدیریت کسب و کار – مدیریت بازرگانی – بازاریابی
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس مجله بین المللی طراحی مد، فناوری و آموزش
کلمات کلیدی وفاداری به برند – خود استنباطی – خود بیانگری – دلبستگی به برند
کلمات کلیدی انگلیسی brand loyalty – self-construal – self-expression – brand attachment
ارائه شده از دانشگاه دانشکده معماری، دانشگاه ایلینوی جنوبی، کاربوندیل
نمایه (index) Scopus – Master Journal List 
شناسه شاپا یا ISSN ۱۷۵۴-۳۲۷۴
شناسه دیجیتال – doi https://doi.org/10.1080/17543266.2014.974691
لینک سایت مرجع https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/17543266.2014.974691
رفرنس دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
نشریه تیلور و فرانسیس – Taylor & Francis
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  ۲۰ صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin
فرمت ترجمه مقاله pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود رایگان
کیفیت ترجمه

مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب) (ترجمه به صورت ناقص انجام شده است)

کد محصول F2365

 

بخشی از ترجمه

اگر خود استنباطی توسعه‌نیافته باشد، ممکن است منجر به استفاده از چندین برند و وفاداری کوتاه‌مدت شود، درحالی‌که یک خود استنباطی توسعه‌یافته ممکن است به وفاداری برند منجر گردد. وفاداری (یعنی احساس اعتقاد، وظیفه یا دلبستگی به کسی یا چیزی) یک مفهوم ارتباط است. بررسی عوامل تعیین کننده وفاداری برند ممکن است به تئوری ارتباط، با توجه به روابط برند و مصرف کننده کمک کند.

وفاداری به برند
اهمیت وفاداری به برند در ادبیات بازاریابی بیش از سه دهه به رسمیت شناخته‌شده است. وفاداری به برند توسط جاکوبی و چستنات (۱۹۷۸، ص ۸۰) این گونه تعریف شد:
(الف) جهت دار، (ب) واکنش رفتاری، (ج) دلالت بر ماندگاری دارد، (د) توسط واحد تصمیم گیری خرید ظهور می-کند، (ه) با احترام به یک یا چند برند جایگزین خارج از مجموعه برندها و ی) تابعی از فرآیندهای روان‌شناسانه (تصمیم گیری، ارزیابی) است.
جاکوبی و اولسون (۱۹۷۰) وفاداری به برند را فرآیند روانی خرید برندی تعریف کرده اند، که توسط یک شخص در حضور سایر برندها صورت می گیرد. زمانی که برندی توسط مشتریان وفادار به طور مرتب خریداری شود، وفاداری به برند می تواند منجر به دستیابی به مزایای بازاریابی گردد (ایسل ، ۱۹۹۸).
مقدار محصول خریداری شده، همراه با تعداد و میزان خریدهای تکراری، به طور عمده توسط وفاداری به برند تعیین می شود (چادهوری و البروک ، ۲۰۰۱). وفاداری به برند نیز میزان پولی که مصرف کننده مایل به پرداخت هزینه برای محصول است، تحت تأثیر قرار می دهد. مصرف کنندگان با وفاداری برند، کیفیت منحصربه‌فردی را در برندها می یابند تا به آن وفادار بمانند؛ بنابراین مایل به پرداخت هزینه بیشتری برای محصولات با برندی خاص هستند (جاکوبی و چستنات، ۱۹۷۸). آیکر (۱۹۹۱)، راجع به ارزش و اعتبار برند در مورد وفاداری صحبت کرد و به این نکته اشاره کرد که مزایای بازاریابی خاصی ناشی از وفاداری به برند وجود دارد؛ مانند هزینه‌های بازاریابی پایین تر و افزایش تعداد مشتریان جدید.
طبق دیدگاه بولدینگر و روبینسون (۱۹۹۶)، وفاداری تجاری شامل وفاداری عاطفی و وفاداری عملی است. وفاداری عاطفی به‌نوعی وفاداری اشاره دارد که از طریق اولویت یا جذابیت به برند نمایش داده می‌شود که لزوماً منجر به خرید نمی شود. از سوی دیگر وفاداری عملی به وفاداری اشاره دارد که منجر به خرید برند خاصی می-گردد. الیور (۱۹۹۹) وفاداری به برند را به چهار بخش تقسیم کرد: وفاداری شناختی، وفاداری عاطفی، وفاداری کنشی و وفاداری عملی.
دیک و باسو (۱۹۹۴) وفاداری برند را به چهار دسته تقسیم نمودند: وفاداری واقعی، وفاداری کاذب، وفاداری پنهان و عدم وفاداری. مصرف کنندگان وفادار، به برند خاصی تعهد روان‌شناختی و عاطفی دارند و همواره این برند را مجدداً خریداری می کنند.
محققان (مثل لین، ۲۰۱۰؛ میر و شوارگر ، ۲۰۰۷؛ ماریسون و کرین ، ۲۰۰۷) نشان داده اند برندهایی که تجربه منحصربه‌فرد و متمایزی را رقم می زنند (هم ازنظر عملی و هم ازلحاظ عاطفی) و روابط استواری را با مشتریان خود برقرار می سازد، می توانند وفاداری به برند را نیز ایجاد نمایند. وفاداری به برند بستگی به برخی از دلبستگی های روان‌شناختی یا عاطفی پیشین دارد. ایکر (۱۹۹۱)، خاطر نشان کرد که اخیراً بازاریابان جهانی به‌جای جذب مشتریان جدید به حفظ مشتریان موجود می پردازد. بنابراین درک پیوند وفاداری برند به خودپنداری روان‌شناختی مانند خود استنباطی و خود بیان‌گری احتمالاً منجر به رونق کسب‌وکار می شود.

خود استنباطی
این پژوهش اهمیت خودپنداری را برای ارتباط بین مشتریان و برندها نشان داده است. روابط میان مصرف کنندگان و برندها می تواند به‌عنوان خود بیانگری (به‌عنوان‌مثال هویت های فردی) در نظر گرفته شود (اسکالس و بتمن ، ۲۰۰۵؛ رید ، ۲۰۰۴). خود استنباطی متشکل از افکار، احساسات و رفتارهای مربوط به خود است؛ مانند تمایز از دیگران و ارتباط با دیگران (سینجلس، ۱۹۹۴). بدین ترتیب خود استنباطی شامل اجزای مستقل و وابسته است؛ افراد در هر دو حالت متفاوت هستند (مارکوس و کیتایاما ، ۱۹۹۱).
خود استنباطی مستقل، محدودیتی یکپارچه، پایدار و از بستر اجتماعی جدا است (سینجلس، ۱۹۹۴). اصول تشکیل دهنده خود استنباطی مستقل متمرکز بر (الف) توانایی ها، اندیشه ها و احساسات درونی، (ب) منحصربه‌فرد بودن و خود بیان‌گری، (ج) شناخت ویژگی های درونی و ارتقاء اهداف شخصی و (د) ارتباطات صادقانه هستند. افرادی که خود استنباطی مستقل را به خوبی پرورش داده اند، اعتمادبه‌نفس خود را از طریق بیان و اعتبار سنجی ویژگی های درونی افزایش می دهند. کسانی که ویژگی ها و صفات درونی خود را شناسایی می کنند، احتمالاً دارایی-های مادی خود را به‌عنوان خود بیانگر (مثل پسوندشان) می شناسند.
مطابق دیدگاه سینجلس (۱۹۹۴) خود استنباطی وابسته، متغیر و انعطاف پذیر است. اصولی که متشکل از دلبستگی متقابل اند، عبارت‌اند از: تمرکز بر (الف) حالات اجتماعی و خارجی، نقش ها و روابط (ب) مورد پذیرش قرار گرفتن (c) داشتن موقعیت نسبی یا جایگاه اجتماعی یا گروه های دیگر، یا راه های مناسب مشارکت اجتماعی و (د) ارتباط غیر مستقیم با توانایی تفسیر یا درک وضعیت یا چیزهایی که گفته شد. کسانی که خودشان را بر حسب حالت، نقش و روابطشان شناسایی می کنند، اعتمادبه‌نفس خود را از طریق روابط بین فردی هماهنگ و توانایی سازگاری با شرایط مختلف افزایش می دهند.
افرادی که خود استنباطی مستقل شان به خوبی رشد کرده، خود را به‌عنوان افرادی مجزا در نظر می گیرند، درحالی‌که افرادی که خود استنباطی وابسته شان به خوبی رشد کرده، خودشان را انعطاف پذیرتر و درهم تنیده تر با گروه می دانند (سینجلس، ۱۹۹۴). ترجیح مصرف کنندگان برندهایی است که ارزش ها و صفات شخصیتی را مطابق با خودپنداره‌شان نشان می دهد (کرسمن و همکاران، ۲۰۰۶). ارتباط خودپنداره، ابعاد روابط مصرف کننده و برند، مرحله ای است که برند منجر به هویت، ارزش ها و اهداف فردی می شود (فورنیر ، ۱۹۹۸). ارتباط خودپنداره مبتنی بر تمایل به بیان فردیت و خویشتن متفاوت از دیگران است. تأثیر ارتباط خود استنباطی می تواند زمانی بیشتر شود که خود استنباطی مستقل نخستین و بهترین باشد.
به‌عنوان‌مثال، احتمالاً زمانی تصویر یک برند برای مصرف کنندگان جذاب خواهد بود که صفات نمایش داده‌شده در تصویر برند دربرگیرنده خودپنداری باشد (اسکالس و بتمن، ۲۰۰۵). بنابراین، یک برند با یک ارتباط خودپنداری قوی می تواند حاکی از هویت شخصی فرد باشد. به همین ترتیب، یک برند با ارتباط قوی خودپنداری می تواند منجر به هویت اجتماعی افراد شود. به‌عنوان‌مثال، تحقیقات نشان داده که برندها زمانی می توانند به برقراری و تقویت هویت ملی بپردازند که مصرف کنندگان کالاهای داخلی را به کالاهای وارداتی ترجیح دهند (شیمپ و شارما ، ۱۹۸۷؛ ویتکوفسکی ، ۱۹۹۸).

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا