دانلود رایگان ترجمه مقاله سرمایه فکری و ارزش بازار (IJSMD سال 2015)

 

 

این مقاله انگلیسی در نشریه IJSMD در 8 صفحه در سال 2015 منتشر شده و ترجمه آن 18 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word)
عنوان فارسی مقاله:

تاثیر سرمایه معنوی بر هزینه سرمایه و ارزش بازار

عنوان انگلیسی مقاله:

Impact of Intellectual Capital on Cost of Capital and Market Value

دانلود رایگان مقاله انگلیسی
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد

 

مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی
فرمت مقاله انگلیسی pdf
سال انتشار 2015
تعداد صفحات مقاله انگلیسی 8 صفحه با فرمت pdf
نوع نگارش مقاله پژوهشی (Research article)
نوع ارائه مقاله ژورنال
رشته های مرتبط با این مقاله حسابداری – اقتصاد – مدیریت
گرایش های مرتبط با این مقاله حسابداری مالی – اقتصاد مالی – مدیریت مالی – مدیریت عملکرد
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس مجله بین المللی مدیریت و توسعه علمی
کلمات کلیدی ارزش افزوده سرمایه فکری – ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری – ارزش افزوده سرمایه ی به کار رفته – میانگین وزنی هزینه سرمایه – ارزش بازاری و هزینه تامین مالی
کلمات کلیدی انگلیسی Value added intellectual capital – value added intellectual capital coefficient – valued added capital applied – weighted average cost of capital – market value – cost of financing
ارائه شده از دانشگاه گروه حسابداری، دانشکده علوم اجتماعی
رفرنس دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
نشریه IJSMD
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  18 صفحه با فونت 14 B Nazanin
فرمت ترجمه مقاله pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود رایگان
کیفیت ترجمه

مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب) 

کد محصول F2313

 

بخشی از ترجمه

سرمایه انسانی
سرمایه انسانی شامل تمام توانایی ها، استعدادها، دانش و تجربه کارمندان و مدیران سازمان هاست؛ به عنوان مثال، قابلیت ها، توانایی ها، ارتباطات و ارزش کارکنان (جعفری ، ۲۰۰۶). سرمایه انسانی به گونه ای توسعه داده می شود و به گونه ای کار گرفته می شود که کارکنان، بخش اصلی زمان و استعدادهای خود را صرف فعالیت های منتهی به نوآوری می کنند. سرمایه انسانی به دو شکل می تواند رشد کند: سازمان به بیشتر از آنچه کارمندان می دانند نیاز دارد؛ و کارمندان بیش از آنچه برای سازمان مفید است، می دانند (استوارت، ۱۹۹۷).

سرمایه ساختاری
سرمایه ساختاری، دانش موجود در سازمان است. این سرمایه به کل سازمان تعلق دارد و می توان آن را دوباره تولید یا رد کرد. سرمایه ساختاری شامل فناوری ها، اختراعات، نوآوری ها، انتشارات و فرآیندهای کسب و کار است (استوارت، ۱۹۹۷).
ایجاد بانک های اطلاعاتی، کاربرد مجدد دانش را ممکن می کند. سرمایه ساختاری یک سازمان مشخص، باید یک نقشه یا دستورالعمل برای دارایی های سرمایه فکری ارائه دهد. برای مثال، باید مشخص کند که کجا باید به دنبال کسب دانش باشیم و چه کسی بیش ترین مهارت را دارد. تنها دانش سازمانی که باید به عنوان راهنما بکار رود، دانش مستقیم مربوط به راهبردهای کلیدی سازمان است. این دانش باید منجر به نتایج عملکردی بهتر شود (براون، ۲۰۰۲).

سرمایه مشتری (سرمایه ارتباطی)
این سرمایه نشان دهنده ارزش فعلی و روابط پایدار شرکت ها با افراد یا سازمان هایی است که خدماتشان را خریداری می کنند. شاخص های سرمایه مشتری عبارتند از: سهم بازار، حفظ مشتریان و سود حاصل از هر مشتری. در بین سرمایه ناملموس، سرمایه مشتری احتمالا به بدترین شکل مدیریت می شود. بسیاری از کسب و کارها کاملا از مشتریان خود بی اطلاع هستند (استوارت، ۱۹۹۷).
به طور کلی، همانطور که سرمایه مشتری به عنوان پلی در فرآیند سرمایه فکری عمل می کند و سرمایه فکری را به ارزش بازار تبدیل می کند، در اینجا عملکرد کسب وکار سازمان، نقش مهمی ایفا می کند (گلیش لی، ۲۰۰۵).

پیشینه پژوهش
در بخش‌های زیر، مطالعات انجام شده بر زمینه سرمایه فکری را به طور خلاصه مورد بحث قرار می دهیم:
• چن و همكاران (2004) مطالعه ای در مورد سرمايه فكري و كاركرد مالي و ارزش بازار شركت ها انجام دادند. مطالعات آنها درک کاملی از نقش سرمایه فکری در ایجاد ثروت و اصول سود پایدار ایجاد می کند.
• شراباتی و همکاران (۲۰۱۰)، رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد تجاری در بخش داروسازی شرکت آردن را مورد مطالعه قرار دادند و نتیجه گیری کردند که اندازه گیری سرمایه فکری یک علاقه اصلی مدیران ارشد شرکت های داروسازی است.
• کاموکا و همکاران (۲۰۱۰)تاثیر متقابل عناصر سرمایه فکری را بر یکدیگر بررسی کرده و روش ترکیبی خود را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که هیچ رابطه متقابلی بین آن ها وجود ندارد. به علاوه، آن ها دریافتند که تاثیر سرمایه انسانی بر عملکرد، از طریق هر یک از سرمایه های ساختاری و ارتباطی کنترل می شود.
• اورنز و همکاران (۲۰۰۹) در یک تحقیق دیگر با عنوان “افشای سرمایه فکری و هزینه های منابع مالی شرکت ها”، تاثیر سرمایه فکری بر افشا را در چهار کشور مطالعه کردند، از جمله بلژیک، فرانسه، آلمان و هلند. نتایج آن ها نشان داد که سرمایه فکری سود اقتصادی را به شیوه ای بهتر آشکار می کند.
• جوشی و همکاران (۲۰۱۰) عملکرد سرمایه فکری را ارزیابی کردند و رابطه بین اجزای آن در بخش بانکداری استرالیا را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که رابطه معناداری بین هزینه نیروی انسانی و ارزش افزوده نیروهای انسانی و ارزش افزوده سرمایه انسانی وجود دارد و سرمایه انسانی در مقایسه با سرمایه ساختاری، بازده بالاتری دارد. علاوه بر این، آن ها گزارش دادند که اندازه بانک از نظر دارایی ها، تعداد پرسنل و پرداخت های سهامداران، تاثیری بر عملکرد سرمایه فکری ندارد یا تاثیر اندکی دارد.
• مادیشن و همکاران (۲۰۱۱) با استفاده از ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، تاثیر سرمایه فکری بر ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های یونانی را مطالعه کردند و دریافتند که رابطه مثبت قابل توجهی بین سرمایه فکری و بازده مالی سرمایه فکری و بازگشت مالی آینده وجود دارد.
• نظری و همکاران (۲۰۰۹) در یک مطالعه دیگر با عنوان “ویژگی های سازمانی و سرمایه فکری در کانادا و خاور میانه”، رابطه بین ویژگی های سازمانی (فرهنگی، محیطی و غیره) را با مدیریت سرمایه فکری در کانادا، ایران و لبنان مورد مطالعه قرار دادند. نتایج آن ها تفاوت های این سه کشور را از لحاظ روابط بین سرمایه فکری و ویژگی های سازمانی نشان می دهد.
• تینگ و لئون (۲۰۰۹)، عملکرد سرمایه فکری و رابطه آن با عملکرد مالی موسسات مالی را مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که در بخش های مالی مالزی، رابطه مثبتی (R برابر با ۷۱.۶درصد) بین ارزش افزوده سرمایه و بازگشت سرمایه سهامداران وجود دارد.
• بونتیس (۱۹۹۸) در یک مطالعه دیگر، رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد تجاری صنایع تولیدی و خدماتی مالزی را مورد مطالعه قرار داد و نتیجه گرفت که سرمایه فکری، تاثیر ۲۰ تا ۳۰ درصدی بر عملکرد تجاری شرکت های مورد مطالعه دارد.
• جوی (۲۰۰۸)، رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتی را در صنعت الکترونیک آمریکا مورد مطالعه قرار داد و دریافت بین سرمایه فکری و ارزش بازار همبستگی مثبتی وجود دارد.
• همتی و همکاران (۲۰۱۰) مطالعه ای بر شرکت های غیرمالی انجام دادند و روابط بین سرمایه فکری، ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند. نتایج آن ها نشان دهنده رابطه معناداری بین این عوامل بود.
• همتی و زمانی (۲۰۱۱) رابطه سرمایه فکری و ارزش افزوده و نرخ بازده غیر نرمال انباشته را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که با افزایش سرمایه فکری شرکت ها، ارزش افزوده و نرخ بازده غیر نرمال انباشته، به ترتیب نشان دهنده افزایش و افت فزاینده هستند.
• مجتهدزاده (۲۰۱۰) رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت های بیمه را مورد مطالعه قرار داد و نتیجه گرفت سرمایه های انسانی، مشتری و ساختاری، زمانی که به صورت مستقل بررسی شدند، رابطه مثبتی با عملکرد شرکت نشان دادند. با این حال، مطالعه همزمان این عوامل نشان داد که تنها سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بر عملکرد تاثیر می گذارند.
• انوری رستمی و سراجی (۲۰۰۵) سرمایه فکری را اندازه گیری کردند و رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار سهام را بررسی نمودند و دریافتند که اندازه گیری سرمایه معنوی از طریق تفاوت ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها، رابطه قوی تری با ارزش بازار سهام شرکت ها در سطح صنعتی نشان می دهد.
• صیادیان(۲۰۰۹) سرمایه فکری را مورد مطالعه قرار داده و برای گزارش دهی یکی از بانک های ایرانی، روشی را پیشنهاد داد. نتایج این مطالعه نشان داد که مدیران، سرمایه ساختاری (با امتیاز ۳۹ درصد) را بیشتر از سایر اجزای سرمایه فکری در نظر می گیرند. در این رابطه، سرمایه انسانی (۳۲ درصد) و سرمایه رابطه ای (۲۹ درصد) در جایگاه های بعدی هستند.
• مظفری (۲۰۱۰) “رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های غیرمالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد مطالعه قرار داد و وجود رابطه معناداری را بین آن ها شناسایی نمود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا