این مقاله انگلیسی در نشریه Ijstr در 7 صفحه در سال 2019 منتشر شده و ترجمه آن 13 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) |
عنوان فارسی مقاله: |
تاثیر سرمایه انسانی و استراتژی های رقابتی در مقابل عملکرد مالی شرکت های کوچک و متوسط
|
عنوان انگلیسی مقاله: |
Effect Of Human Capital And Competitive Strategies Against The Financial Performance Of Small And Medium Enterprises
|
دانلود رایگان مقاله انگلیسی |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
|
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی |
فرمت مقاله انگلیسی |
pdf |
سال انتشار |
2019 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
7 صفحه با فرمت pdf |
نوع نگارش |
مقاله پژوهشی (Research article) |
نوع ارائه مقاله |
ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله |
مدیریت – اقتصاد |
گرایش های مرتبط با این مقاله |
مدیریت دانش – مدیریت مالی – مدیریت کسب و کار – مدیریت بازرگانی -مدیریت اجرایی – مدیریت عملکرد – مدیریت استراتژیک – اقتصاد مالی |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس |
مجله بین المللی تحقیقات علمی و فناوری |
کلمات کلیدی |
سرمایه انسانی – استراتژی های رقابتی – عملکرد مالی |
کلمات کلیدی انگلیسی |
human capital – competitive strategies – financial performance |
ارائه شده از دانشگاه |
گروه حسابداری، دانشکده اقتصاد و بازرگانی |
رفرنس |
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
نشریه |
Ijstr |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش |
13 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله |
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه |
انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
|
کد محصول |
F2275 |
بخشی از ترجمه |
مهمترین دلیل برای RBV این است که دستورالعمل، نوع، مقدار و ماهیت منابع یک شرکت باید در ابتدا و در درجه اولِ انتخاب و تعریف استراتژی ها در نظر گرفته شود، این امر می تواند منجر به یک مزیت رقابتی پایدار شود. مدیریت استراتژیک بر اساس تئوری RBV، شامل توسعه و بهره برداری از منابع و قابلیت های منحصر به فرد شرکت است و تلاش می کند تا این منابع مختلف را به طور مداوم حفظ کرده و تقویت کند. این تئوری بیان می کند که اجرای یک استراتژی که در حال حاضر توسط هیچ یک از شرکت های رقیب اجرا نمی شود، برای یک شرکت بسیار سودآور است. هنگامی که سایر شرکت ها قادر به تکثیر استراتژی های خاص نیستند، شرکت هایی که با استراتژی های خاصی اداره می شوند، دارای مزیت رقابتی پایدار می باشند. با این حال، یک منبع، زمانی ارزشمند است که کمیاب باشد، تکرار آن سخت باشد و به راحتی نتوان آن را جایگزین کرد.
سرمایه انسانی
چو و بونتیس (2002) سرمایه انسانی (HC) را اینگونه تعریف می کنند: میزان دانش و مهارت کارگران در سازمان یا شرکت که برای حل مشکلات شغلی با یکدیگر ترکیب می شوند. دائوم (2005) سرمایه انسانی را به عنوان منبع نوآوری و تکرار تعریف می کند، زیرا ایده های جدید و خوب توسط انسان ایجاد و تولید می شود. این دو تعریف بر این دلالت دارد که انسان محصولات جدیدی را پیدا می کند، راه های خلاقانه ای برای کاهش هزینه ها می یابد، خدمات خوبی ارائه می دهد و در بلند مدت قادر به ایجاد روابط با مشتریان و ذینفعان است. سرمایه انسانی، افرادی در سازمان ها یا شرکت ها هستند که مهارت ها، دانش و توانایی های اجتماعی آن ها با هم جمع می شود. تقلید از سرمایه انسانی می تواند برای رقبا دشوار باشد (فلچر و همکاران، 2005). در این زمینه، سرمایه انسانی شامل توانایی های انسانیِ شخصی است که برای شرکت ها کار می کند، هم کارگران و هم مدیرانی که مهارت، دانش، شایستگی و تجربه دارند (دائوم، 2005).
انسان ها عناصر مهمی هستند که باید توسعه یابند، زیرا دانش آنها در افزایش مزیت رقابتی بسیار مهم است. این امر مبتنی بر تئوری RBV است که بر اساس آن، شرکت ها با تغییر در منابع و قابلیت های مختلف می توانند عملکرد شرکت را توضیح دهند. سرمایه انسانی دارای معیارهای VRIN است که پایه و اساس دستیابی به مزیت رقابتی شرکت است (هیت و همکاران، 2001؛ چو و بونتیس، 2002؛ پابلوس و لیتراس، 2008؛ کنگ و تامپسون، 2009).
استراتژی رقابتی
نتایج تجزیه و تحلیلِ محیط های داخلی و خارجی شرکت، اطلاعاتی است که برای شکل گیری یک هدف استراتژیک و توسعه یک مأموریت استراتژیک لازم است (هیت و همکاران، 2001). هدفِ استراتژیک، استفاده از منابع و توانایی های داخلی و پتانسیل اصلی شرکت برای انجام کارهایی است که در اصل به عنوان یک هدف در نظر گرفته می شود و در یک محیط رقابتی نمی توان به آن دست یافت. هدف استراتژیک منعکس کننده کارهایی است که شرکت می تواند انجام دهد، و این کارها نتیجه صلاحیت های اصلی شرکت و روش های منحصر به فردی است که شرکت می تواند برای ایجاد مزیت رقابتی و کسب سودی بالاتر از میانگین پایدار انجام دهد. یک استراتژی در سطح کسب وکار، بر پایه شایستگی های محوری خاص یک شرکت است و نشان می دهد که یک سازمان چگونه قصد رقابت در بازار خاص محصول و کسب مزیت رقابتی نسبت به رقبایش را دارد. برای اجرای این استراتژی به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف سازمانی، یک تابع مدیریتی مورد نیاز است. اجرای استراتژی ها، بخشی از مدیریت استراتژی است. مدیریت استراتژی، مجموعه ای از تصمیمات و اقدامات مدیریتی است که عملکرد شرکت را در طولانی مدت تعیین می کند. استراتژی های مدیریتی عبارتند از مشاهده محیطی، تدوین استراتژی، برنامه ریزی راهبردی و برنامه ریزی بلند مدت. استراتژی یک شرکت اجرا، ارزیابی و کنترل می شود (ویلن و هانگر، 2001 صفحه 4).
منابع استراتژیک متعلق به شرکت است، توسط شرکت کنترل می شود و به عنوان مبنایی برای تدوین و اجرای استراتژی ها استفاده می شوند تا عملکرد بهینه کسب وکار را محقق کنند (گرانت، ۲۰۱۰). علاوه بر این، بارنی (۱۹۹۱) تاکید نمود که تداوم یا برتری یک شرکت، به منابعش و استراتژی هایی که برای توانمند سازی این منابع انتخاب می کند بستگی دارد تا بتواند به فرصت ها و چالش های محیط بیرونی خود پاسخ دهد. فینی و کمپبل (۲۰۰۷) استدلال می کنند که منابع ناهمگون باعث می شود انواع مختلفی از استراتژی ها اجرا شوند و مزایای به دست آمده توسط شرکت متفاوت باشند. یعنی اگر تعیین و اجرای استراتژی مبتنی بر منابع شرکت باشد، معناداری استراتژی در تولید یک مزیت رقابتی را می توان درک کرد. قدرت منابع منجر به عملکرد مثبت شرکت خواهد شد.
روش شناسی
جامعه آماری این تحقیق از تمام شرکت های کوچک و متوسط در شهر بنگکالیس در استان ریائو می باشد. ۱۲۰ شرکت کوچک و متوسط، پتانسیل تقویت اقتصاد جامعه را دارند. شرکت های نمونه در بخش تولید مشارکت دارند و محصولاتی تولید می کنند که می توان آن ها را در بخش بنگکالیس به فروش رساند یا صادر کرد. ۸۰ مدیر یا مالک وجود داشتند. پاسخ دهنده مالک یا مدیر شرکت بود. داده های تحقیق از طریق داده های اولیه ی پرسشنامه به دست آمدند. دو متغیر مورد مطالعه، متغیر بیرونی (باز) و متغیرهای درونی (بسته) هستند. یک متغیر بیرونی داریم، یعنی سرمایه انسانی (X) که بخشی از دارایی ای نامشهود است. متغیرهای بیرونی شامل دو متغیر است، یعنی راهبردهای رقابتی (Y1)، و عملکرد مالی SME ها (Y2). تحلیل داده ها در این تحقیق با استفاده آمار توصیفی و تحلیل مسیر انجام شده است.
نتایج
آزمایش تاثیرات مستقیم
در جدول ۲ نتایج آزمون فرضیه به طور مستقیم بین متغیرهای سرمایه انسانی، استراتژی های رقابتی و عملکرد مالی نشان داده شده است. این جدول مقدار ضریب مسیر، آماره p و معناداری هر متغیر را نشان می دهد.
بررسی اثرات غیر مستقیم
هدف از آزمایش غیرمستقیم، مشخص کردن موقعیت بررسی دخالت متغیرهای واسطه ای است، چه متغیرهای واسطه ای کامل یا متغیرهای واسطه ای نسبی. برای توجیه این که آیا مدل مبتنی بر نظریه RBV قابل قبول است یا خیر، نتایج حاصل از بررسی تاثیرات غیر مستقیم را مورد استفاده قرار می دهیم. بررسی ها به صورت زیر انجام شدند:
گام ۱: محاسبه ضریب مسیر با وارد کردن متغیرهای استراتژی رقابتی در مدل. نتایج تست را در جدول ۲ ببینید.
بحث و تبادل نظر
تاثیر سرمایه انسانی بر عملکرد مالی. هر تصمیمی که به سازمان مربوط شود با ظرفیت انسانی سازمان تعیین خواهد شد و بر دستیابی به عملکرد سازمانی تاثیر دارد. انسان ها در سازمان یا شرکت، با مهارت ها، دانش و توانایی های خود سرمایه انسانی را تشکیل می دهند و تقلید از آن برای رقبا بسیار دشوار است (فلچر و همکاران ۲۰۰۵). این موضوع بر پایه تئوری دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت (RBV) است که تفاوت در عملکرد شرکت ها را توضیح می دهد، این تفاوت ها ناشی از تغییر در تفاوت ها و توانایی های منابع است. مهارت هایی که مدیران SME های انواع شرکت های غذایی داشتند، مهارت های تولیدی بود. مهارت های تولید از مهارت مدیریت مالی، مهارت های اجرایی، مهارت های ارتباطی و مهارت های مشارکتی در این سازمان ها مهمتر بود. این امر با نتایج مصاحبه های SME های شرکت های مختلف غذایی، در شهر بنگکالیس در استان ریائو مطابقت دارد. نتایج این مطالعه با نتایج تحقیق هیت و همکاران (۲۰۰۱) و کلمن (۲۰۰۷) همخوانی دارد. این مطالعه از نتایج آردیانا و همکاران (۲۰۱۰) پشتیبانی نمی کند، زیرا او نشان می دهد در این مورد که مدیران یا مدیران شرکت های کوچک و متوسط بر درک کسب وکار تکیه دارند، عنصر سرمایه انسانی عملکرد را بهبود نمی دهد (لئیتائو و فرانکو ، 2008).
تاثیر سرمایه انسانی بر استراتژی های رقابتی. تجزیه و تحلیل تاثیر سرمایه انسانی بر انتخاب استراتژی های رقابتی SME ها نشان می دهد که سرمایه انسانی بالاتر، حاصل انتخاب استراتژی های رقابتی مناسب تر برای SME ها است. سرمایه انسانی به طور مستقیم عملکرد مالی را بهبود نمی بخشد، بلکه در صورت استفاده از استراتژی های رقابتی، می تواند به طور غیر مستقیم عملکرد مالی را بهبود دهد. سرمایه انسانی از طریق آموزش رسمی و همچنین دانش و پرورش قادر است استراتژی رقابت در SME های مختلف غذایی را بهبود دهد. دانش از تجربه شغلی و تجربه خانوادگی ایجاد شده و مهارتها از طریق مهارت های تولید، مهارت های ارتباطی، کار با سازمان ها و تهیه گزارش ها مالی حاصل شده است. شرکت های کوچک و متوسط مواد غذایی، به کمک توانایی مدیریت کسب وکار، تصمیم گیری، هدایت، نوآوری و سازگاری با تغییرات محیطی، به خوبی اداره شده اند. این تحقیق از تحقیقات سمپورنو (۲۰۱۰) پشتیبانی می کند، لو اظهار داشت که همسویی بین منابع انسانی و استراتژی های کسب وکار، تاثیری بر عملکرد شرکت داشته است. مطالعات دیگر تایید نمی کنند که سرمایه انسانی تاثیری (نفوذ پایین) بر عملکرد دارد، مگر با استفاده از استراتژی رقابتی پورتر (هیت و همکاران ، ۲۰۰۱).
تاثیر استراتژی های رقابت بر عملکرد مالی. نتایج این تجزیه و تحلیل نشان داد که استراتژی های رقابتی، عملکرد مالی SME ها را تحت تاثیر قرار داده است. این امر نشان می دهد هرچه استراتژی های رقابتی دقیق تر باشد، موفقیت عملکرد مالی SME های غذایی بیشتر است. بردن رقابت و کسب سودآوری، هدفی است که هر شرکت می خواهد به آن دست یابد. شرکت ها بسته به اینکه از چه استراتژی هایی برای برنده شدن در رقابت استفاده می کنند، سودآوری متفاوتی خواهند داشت. در این حالت، شرکت برای تعیین موقعیت و حفظ آن موقعیت در صنعت، به اجرای یک استراتژی کسب وکار نیاز دارد. در شرکت های کوچک و متوسط مواد غذایی در شهر بنگکالیس استان ریائو، به طور کلی بهبودها منجر به افزایش فروش شده است. مدل یکپارچه سازی این مطالعه، مناسب با مفهوم تئوری RBV است، این تئوری بیان می کند منابع و توانایی های منحصر به فرد شرکت، مبنایی برای ایجاد استراتژی است. استراتژی انتخاب شده باید شرکت را قادر سازد که از شایستگی اساسی خود برای ایجاد فرصت های محیط بیرونی استفاده کند. تئوری RBV فرض می کند که هر سازمان یا شرکت دارای مجموعه ای منحصر به فرد از منابع و قابلیت ها است که اساس استراتژی و منبع اصلی بازده شرکت ها را تشکیل می دهد. این مطالعه از نتایج تحقیق اورتگا (2010) پشتیبانی می کند، او بیان می کند هزینه استراتژی های رهبری با عملکرد شرکت ارتباط مثبت دارد. یافته های مختلف نیکات (2015) نشان می دهد که استراتژی های هزینه رهبری، بر عملکرد SME ها تاثیر نمی گذارد، استفاده از استراتژی های مناسب در کسب و کار، راه دستیابی به یک مزیت رقابتی است.
|