این مقاله انگلیسی ISI در نشریه الزویر در 15 صفحه در سال 2014 منتشر شده و ترجمه آن 43 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) |
عنوان فارسی مقاله: |
رابطه بین ریسک نقدی و ریسک اعتباری در بانک ها
|
عنوان انگلیسی مقاله: |
The relationship between liquidity risk and credit risk in banks
|
دانلود رایگان مقاله انگلیسی |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
|
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی |
فرمت مقاله انگلیسی |
pdf |
سال انتشار |
2014 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
15 صفحه با فرمت pdf |
نوع مقاله |
ISI |
نوع نگارش |
مقاله پژوهشی (Research article) |
نوع ارائه مقاله |
ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله |
اقتصاد – مدیریت |
گرایش های مرتبط با این مقاله |
مهندسی مالی و ریسک – اقتصاد مالی – بانکداری یا مدیریت امور بانکی – مدیریت مالی – مدیریت بحران |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس |
مجله بانکداری و مالی |
کلمات کلیدی |
ریسک نقدینگی – ریسک اعتباری – ریسک بانک – احتمال پیش فرض بانک |
کلمات کلیدی انگلیسی |
Liquidity risk – Credit risk – Bank risk – Bank default probability |
ارائه شده از دانشگاه |
دانشگاه گوته فرانکفورت، گروه مالی، خانه امور مالی |
نمایه (index) |
Scopus – Master Journal List – JCR |
شناسه شاپا یا ISSN |
1872-6372 |
شناسه دیجیتال – doi |
https://doi.org/10.1016/j.jbankfin.2013.11.030 |
لینک سایت مرجع |
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0378426613004512 |
رفرنس |
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
نشریه |
الزویر – Elsevier |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش |
43 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله |
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه |
انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
|
کد محصول |
F2244 |
بخشی از ترجمه |
H1 براساس ادبیات موضوعی ارائه شده سرراست و بی دردسر به نظر میرسد. بااین حال، با توجه به H2؛ تایید میکنیم که ادبیات موضوعی اخیر و هنوز در حال توسعه با توجه به فرضیات اصلی و ویژگیهای اقتصادی برآورده شده بیان میکنند که رابطه بین ریسکهای نقدینگی و اعتباری در بانکها ممکن است منفی باشد. این بیان توسط مقاله هایی مانند Wagner (2007)، Cai و Thakor (2008)، Gatev و همکاران (2009)، Acharya و همکاران (2010)، و Acharya و Naqvi (2012) نشان داده شدند. بااین حال، این مقالهها اغلب برروی جنبه خاصی از نقدینگی ( مانند دارایی اصلی یا سپرده)، ویژگیهای ریسک اعتباری بسیار خاص (مانند تعهدات وام ) یا تنها برروی شرایط اقتصادی بسیار خاص تمرکز میکند. باور داریم که در یک مجموعه داده از بانکهای خرده فروشی با اندازه کوچک و متوسط در مدت زمان شرایط اقتصادی و به همین ترتیب در بحران، باید رابطه مثبتی بین ریسک اعتباری و نقدینگی را ترویج کنند.
2.2 اثرات ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری برروی احتمال پیش فرض بانک
از چشم انداز نظری، رابطه بین ریسکهای نظری و ریسکهای نقدینگی به وضوح ایجاد شده است. به دنبال آن این سوال پیش میآید که: چگونه بانکها تحت تاثیر این رابطهها در ساختار ریسکهای سراسری قرار میگیرند؟ برای بدست آوردن یک فرضیه قابل تست برای این سوال، از ادبیات موضوعی تشریح کننده پیش فرض بانکها استفاده کردیم. بااین همه، همه ریسکهای نهایی که یک بانک با آن مواجهه است ریسکهای تجارتی هستند. از طریق درک ریسکهای بانکی بنابراین باید برروی دلایل پیش فرض بانکی تمرکز کنیم. بخش وسیعی از ادبیات موضوعی تجربی وجود دارد که تاثیر برروی گسترهای از فاکتورهای حسابداری=بازار- اقتصاد عمومی برروی PD بانک را تست میکنند. مقاله هایی مانند Meyer و Pfifer (1970)، Martin (1977)، Espahbodi (1991)، Thomson (1991, 1992)، Cole و Fenn (1995)، Cole و Gunther (1995)؛ Kolari و همکاران (2002) نشان میدهند که ریسک پیش فرض بانکی اساسا از سرمایه گذاری پایین، درآمد کم، دسته خاصی از وامهای بیش از حد، و پیش فرض وامهای بیش از حد بدست میآید. Aubuchon و Wheelock (2010)، Ng و Roychowdhury (2011)، Cole و white (2012)، Barger و Bouwman (در مطبوعات) و DeYoung و Torna (2013) به طور ویژهای به کار ما مربوط هستند چرا که برروی پیش فرض بانکی در مدت بحران مالی اخیر تمرکز کردهاند. به طور کلی آنها دریافتهاند که سرمایه گذاری بیش از حد برروی فعالیت بانکداری، شرایط بد اقتصاد خرد، در مجاورت بانکها، حقوق صاحبان سهام پایین، و تراکم شدید در وامهای تجاری املاک و مستغلات به طور قابل توجهی PD بانکها را در طول بحران اخیر افزایش داده است. به طور قابل توجهی، همه این مطالعات شواهد واضحی را براین مبنا ارائه میکند که ریسک اعتباری نقش حیاتی را برای شرایط ثبات کلی بانکها بازی میکنند، اما عمدتآ از ریسک نقدینگی چشم پوشی میکنند. اگر چه این مطالعه، شامل معیار هایی برای نقدینگی است، اغلب برروی نقدینگی دارایی مبتنی بر CAMEL (برای مثال داراییها کوتاه مدت و بلند مدت) یا بودجه نقدینگی عمومی ( مانند نرخ سپرده کوتاه مدت و بلند مدت) تمرکز میکند. ریسکهای تحولات بالغ، درست مانند روابط بین ریسکهای نقدینگی و ریسکهای اعتباری، به طور عمده چشم پوشی میشوند.
بینش عمیقتر در موضوع تنها توسط دو مقاله ارائه شده است. یک مطالعه تجربی از Acharya و Mora (در مطبوعات) نقش بانکها را به عنوان ارائه دهنده نقدینگی در طول مدت بحران مالی تشریح کرد. در انجام این کار، آنها شواهدی که درآن بانکهای ورشکست شده در مدت بحران مالی قبلی از کمبود نقدینگی درست قبل از پیش فرض اصلی رنج میبردند ارائه دادند. ظاهرآ، بانکهای تحت فشار با مسائل نقدینگی شدیدی رو برو هستند، به خصوص در مقایسه با بانکهای سالم. آنها این را با نشان دادن اینکه بانکهای ورشکست شده یا نزدیک به ورشکستگی از (خرده فروشی) سپرده با ارائه نرخ CD بالا در کمپین بازاراهای تهاجمی میترسند مستند کردند. به طور غیر مستقیم، نتایج آنها به این حقیقت اشاره کرد که وقوع توام ریسکهای نقدینگی و اعتباری ممکن است بانکها را به سمت پیش فرض هل دهد. کانال مستقیمتر از اینکه چگونه نقدینگی و ریسکهای اعتباری میتوانند توام با هم منجر به پیش فرض شوند از لحاظ نظری توسط He و Xiong (2012) نشان داده شده است. آنها رابطه بین ریسکهای نقدینگی و اعتباری را از چشم انداز بودجه بندی شرکتهای کلی فروش تحلیل کردند. کانالی که آنها شناختند ریسک نقدینگی را به ریسک اعتباری متصل میکند و در نهایت ریسک پیش فرض یک ریسک بدهی وامی است. نتایج مقاله نشان میدهد که سرمایه گذاران خواستار اجرت نقدینگی بالاتر برای اوراق قرضه شرکتها با توجه به ریسک نقدینگی در بازار برای اوراق قرضه شرکت هستند. بر بدهی وامی شرکتها در بازارهای اوراق قرضه غیر نقدی و به منظور اجتناب از پیش فرض، ارائه دهندگان سهام شرکتهای صادر کننده باید به تفاوتهای بین اجرت کاهش نقدینگی در اوراق قرضه بالغ و اجرت نقدینگی بالاتر در یک اوراق قرضه جدیدآ ظاهر شده بپردازند. در نتیجه نیاز به جذب این ضرر و زیانها برای نیمی از صاحبان دیون، ارائه دهندگان حقوق صاحبان سهام ممکن است به پیش فرض قبلی انتخاب شود. یک شوک نقدینگی در بازار بدهی شرکت میتواند به نرخ پیش فرض بالاتری منجر شود. اگرچه مدل نشان داده شده شامل کل بدهی شرکت باشد، آنها به طور ویژهای به نتایج خود برای موسسات مالی وابستهاند. یافتهها He و Xiong (2012) به طور ویژهای به سایهای از پژوهشهای قبلی نشان دادند که شرکتها، به خصوص نهادهای مالی، بسیار مستعد بدهیهای کوتاه مدت هستند، که به افزایش تکرار بدهی وامی مرتبط است. جفت شدن این نتایج با یافتهها دیگر مطالعات پیش فرض بانکی نشان میدهد که ریسک اعتباری برای ثبات بانکها در مدت بحران اخیر تهدید جدی را تحمیل کرده است، که به فرضیههای زیر منجر میشود.
H3. ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری همراه با هم در احتمال پیش فرض بانک سهم دارند.
بر اساس شواهد تجربی و نظری نشان داده شده در بالا، باور داریم که شواهد تجربی برروی ورشکستگی بانکها در مدت زمان بحران اخیر ممکن است پشتیبانی عینی بیشتری برای H3 فراهم کند. جدول 1 نشان میدهد که بیشتر تیمی از 254 بانک تجاربی ورشکست شده بین آگوست 2007 و سپتامبر 2010 تحت تاثیر وقوع توام عدم نقدینگی و خسارت وامی بودهاند. اگر چه این بااستفاده از منابع متفاوت متعدد، مانند گزارشهای زیان مادی FDIC و OCC یا مقالات روزنامهها تولید میشود، باور داریم که ممکن است نشانهای از وقوع توام ریسکهای نقدینگی و ریسک اعتباری باشند که ممکن است در ایجاد پیش فرض بانک در مدت زمان بحران مالی اخیر نقشی را بازی کند.
3. دادههای و آمارهای تو صیفی
3.1 انتخاب نمونه و داده
برای همه ترازنامههای بانکی، سود و زیان حساب، و اقلام خارج از ترازنامه از داده گزارش تماس FFIEC به صورت سه ماهه استفاده میکنیم، که عموم از طریق بانک فدرال رزرو شیکاگو بدست میآید. بانکها در مجموعه داده ما به تنهایی بانکهای امریکایی یا بانکهای مستقر در امریکا هستند. ما به طور آگاهانه همه شرکتهای هلدینگ تبعه بانکهای بیگانه امریکا یا بانکهای اجارهای را، و یه همین ترتیب همه مراکز صرفه جویی و پولی را برای بدست آوردن نمونه بانکی همگنتر از نظر مالکیت و حکومت حذف میکنیم. همه بانکها براساس منشور بانک تحلیل میشوند نه براساس سطح شرکت هلدینگ بانک . اطلاعات مورد نیاز برروی مالکیت و اجاره بانک از پایگاه داده نظارتی FDIC گرفته شده اند، که عمومآ از وب سایت FDIC قابل دسترسی است. تزار نامه، سود و زیان حساب، و اقلام خارج از تراز نامه برای نمونههای فرعی بانکهای ورشکست شده نیز از دادههای گزارش تماس سه ماهه به دست میآیند، که توسط بانک رزرو فدرال شیکاگو ارائه میشود. اطلاعات اضافی، مانند تاریخ ورشکستگی، از طریق لیست بانکهای ورشکست شده FDIC بدست میآید. توجه داشته باشید که ادغام در طول دوره مشاهده شده مانند زمانی رفتار میکنند که بانکها در آغاز دوره مشاهده ما ادغام شدند . اطلاعات بیشتر از سه مجموعه داده اضافی جمعآوری میشود. از پایگاه داده عمومی “FRED” رزرو فدرال سنت لوئیس رسمی برای همه اطلاعات اقتصاد خرد مانند GDP، نرخ بهره و پس اندازه استفاده میکنیم. برای تحلیل منطقهای براساس ناحیه FDIC از گزارشهای بانکداری سه ماهه FDIC استفاده میکنیم. نتایج هر سه ماه منتشر میشوند و شامل گستره وسیعی از دادههای مربوط به عملکرد همه بانکهای بیمه شده FDIC است. جدول 2 تشریحات مختصری از متغیرهای استفاده شده در تحلیل ما را ارائه میدهد. همچنین از مجموعه داده در دسترس Allen N. Berger و Christa Bouwman از ارزشهای نقدی برای بانکهای تجاربی امریکا در دوره مشاهده استفاده کردیم، این مجموعه داده را میتوانید از وب سایت شخصی Christa Bouwman دانلود کنید . ما از این داده برای محاسبه معیار ریسک نقدی ثانویه، معیار BB، استفاده میکنیم. ترکیبات و محاسبات مجموعه داده در Berger و Bouwman (2009) تشریح شده است. همه متغیرهای توضیحی به طور دقیق در جدول2 تشریح شدند.
3.2 متغیرهای معیار ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی
ما از دو متغیر اصلی برای سنجش ریسک استفاده کردیم: یک معیار ریسک نقدی، و دیگری معیار ریسک اعتباری. در راستای اهداف این مطالعه، متغیر معیار نقدینگی ریسک نقدینگی (LR) را بیان کردیم، برای ریسک اعتباری متغییر ریسک اعتباری (CR) را مشاهده کردیم. توجه داشته باشید که در بررسیهای قویتر ما از معیار BB و نمره Z کلاسیک استفاده میکنیم که در جزییات بیشتر بعدها بحث میشوند. تشریح هر متغیر همراه با محاسباتش در جدول 3 آمده است.
متغیر ریسک نقدینگی (LR) با منها کردن حجم همه داراییهایی محاسبه میشود که بانک میتواند سریعآ و در هزینه پایین برای پوشش برداشت کوتاه مدت احتمالی از حجم بدهیها به پول نقد تبدیل کند. همچنین ریسک نقدی خارج از ترازنامه را از طریق تعهدات وامی استفاده نشده را در نظر گرفتیم. معیار LR علاوه براین برای مواجهت با ریسک بانکها برای بازار وام دهی بین بانکی و دارایی کم استاندارد شده است. همه اقلام گنجانده شده در جدول 3 آورده شدهاند. مقدار نهایی متغیر LR میتواند مثبت یا منفی باشد. یک مقدار منفی نشان میدهد که بانک نسبت به دارایی کوتاه مدت متعهد است، بانک میتواند برداشتهای کوتاه احتمالی را در طرف بدهی از طریق داراییهای نقدی پوشش دهند. کاهش نرخ برابر کاهش در ریسک نقدینگی است. در مقابل، مقدار مثبت نشان میدهد که یک بانک برای پوشش برداشت از بدهی کوتاه مدت باید از منابع دیگری استفاده کند. این حاکی از این است که ریسک نقدینگی بسیار بالایی را در مواردی مانند هجوم به بانک نشان میدهد. بنابراین، از LR برای در نظرگرفتن ریسک “هجوم به بانک” کلاسیک استفاده میکنیم؛ برای مثال ریسک عدم توانایی در برآورده سازی همه تعهدات کوتاه مدت. با بررسی LR ریسکهای بودجه بندی بلافصلی که یک بانک ممکن است در مورد برداشت نقدینگی ناگهانی یا تضعیف دارایی با آن مواجهه شود را ترکیب میکنیم.
متغیر ریسک اعتباری (CR) را با تقسیم میانگین زیان وام خالص (به حساب زیان منظور نمودن وام منهای بازیابی وام ) در سال جاری بر میانگین کمک هزینه زیان وام ثبت شده در سال قبلی محاسبه میشود. توجه داشته باشید که از دادههای سه ماهه استفاده نمیکنیم؛ اما از دادههای سالانه برای اشتقاق استفاده میکنیم همانطور که بانکها در بیشتر موارد متغیرهایی را در مدت زمان منتهی به تاریخ ثبت ترازنامه تنظیم میکنند، یک الگو در داده ما قابل مشاهده است. معیار توانایی اقتصادی بانک را برای پوشش زیان وامهای کوتاه مدت آینده شرح میدهد.
با در نظر گرفت صورت کسر، مانند مورد Angbazo (1997) است و ارتباط نزدیکی با Dick (2006) دارد کسی که از قلمزنی وام برای محاسبات استفاده کرد. نرمال سازی با کمک هزینه زیان وام در سالهای قبلی باید در یک معیار مناسبتر برای تحلیل ما نتیجه دهد. معیار ما نه تنها ریسکهای اعتباری کوتاه مدت را، به این دلیل که میتوانند تغییر کند و یا تحت تاثیر مدیریت کوتاه مدت بانکها قرار گیرد را نشان میدهد، بلکه معیار برای زیان غیرمنتظره وامها است: اگر نسبت بالا 1 باشد بانک میتواند فرض کند که دارای زیان وام پیش بینی نشدهای است. بنابراین، نرخ بالاتر حاکی از ریسک اعتباری بالاتر است. ما این متغیر را به عنوان معیار ریسک اعتباری اصلی انتخاب میکنیم چرا که به ما اجازه میدهد که مدیریت ریسک وام بانکی را بدست آوریم. ما قادر به مشاهده دقیق اینکه کدام زیان وام پیش بینی میشود و اینکه یک بانک بلافاصله با ریسکها(دارایی) با توجه به زیان وام پیش بینی نشده مواجهه میشود هستیم .
3.3 آمارههای توصیفی
ما مجموعه داده از 4046 غیر پیش فرض بانک تجاربی امریکایی را در دوره از 1998:Q1 تا 2010:Q3 تحلیل کردیم. همچنین 254 بانک پیش فرض را در نمونه گنجاندیم اما در دوره 2006:Q1 تا 2010:Q3. در همه تحلیل هایی که بانکهای ضعیف را حذف میکند از دوره زمانی 1998:Q1 تا 2008:Q4 استفاده میکنیم، زمانی که شامل بانک پیش فرضی است که از داده از 2006:Q1 تا 2010:Q3 استفاده میکند. ما سه دلیل برای این کار داریم. ما دوره بعد از 2008:Q4 را از تحلیل عمومی خود حذف کردیم چرا که مداخلات دولتی مانند برنامههای کمک به داراییهای مشکل دار (TARP) در پایان سال 2008 معرفی شد و میتوانست برروی نتایج رابطه بین ریسک نقدی و ریسک اعتباری تاثیر گذارد. ما تنها شامل داده بعد از 2008:Q4 هستیم که قادر به ترکیب تعداد کافی پیش فرض بانک در نمونه داده ما است. تنها چند پیش فرض بانک قبل از 2008 قابل بررسی هستند. بنابراین، ما دوره مشاهده را با تصدیق اینکه مداخله دولت ممکن است اثراتی را بر متغیر القا کنند؛ بسط میدهد. دلیل برای شروع در 2006:Q1 این است که زمانی است که شامل پیشفرض است که ما تنها 8/4 آخر را برای پیش فرض این بانکها در تحلیل خود برای مشاهده الگوریتم خاص پیش فرض در نظر میگیریم. نتایج تشریحی در جدول 4 نشان داده شدهاند.
جدول نتایجی را برای غیر پیش فرض بانکها از 1998:Q1 تا 2008:Q4 برای مجموعه نمونهها و به همین ترتیب تقسیم به بانکهای کوچک، متوسط و بزرگ نشان میدهد. این طبقه بندی از 25 صدم تا 75 صدم مجموع دارایی این نمونه به عنوان آستانهای در هر سال استفاده میکند . جدول 4 نیز آمارهای توصیفی برای بانکهای ضعیف از 2006:Q1 تا 2010:Q3 و برای بانکهای قوی برروی همان دوره مقایسه نشان میدهد. نتایج برای بانکهای قوی از 1998:Q1 تا 2008:Q4 میانگین LR را حدود 7.3% و میانگین CR را حدود 11.1% نشان میدهد. این حاکی از این است که فرضیه در شرایط مساوی ریسک نقدینگی را ثابت بالا نگه میدارد اما ریسک اعتبار را پایین نگه میدارد. مقدار LR با اندازه بانک افزایش مییابد که به معنی این است که بانکهای بزرگتر تمایل دارند که در شرایط ریسک نقدینگی یک ساختار ترازنامه شکنندهتر داشته باشند. مقادیر CR در سراسر همه زیر نمونهها با اندازههای متفاوت قابل مقایسه است. در حالی که توزیع در میان بانکها به شدت تحریف شده است، بانکهای قوی در مجموعه داده ما دارای میانگین اندازه دارایی 1.09 میلیارد دلار امریکا هستند.
بانکهای قوی در دوره 1998:Q1 تا 2008:Q4 دارای بازگشت.724%، برروی دارایی، یک انحراف معیار بازگشت 0.400% برروی سرمایه، یک بخش نسبتآ کوچک از دارایی مبادلهای (0.04%)، وامهای خصوصی در تجارت استفاده میشود و حدودآ 10% مجموع پرتفوی وام برروی کشاورزی و بیش از 60% برروی وامهای املاک و مستغلات سرمایه گذاری میشود. بازگشت بر سرمایه، نسبت داراییهای تجاری به کل دارایی ها، و نسبت املاک و مستغلات و وامهای تجاری به مجموع وامها که با اندازه بانک افزایش مییابد هستند. در مقابل، بانکهای کوچکتر تناسب بزرگتری از وامهای کشاورزی و خصوصی را به عنوان درصد مجموع پرتفوی وام اعطا میکند و نیز کمی کارآمدتر است. ما همچنین مشاهده کردیم که بانک با اندازه کوچک و متوسط هر فعالیت خارج ترازنامه قابل توجه را اجرا نمیکند. بانکهای قوی را در 1998:Q1 تا 2008:Q4 با دوره 2006:Q1 تا 2010:Q3 مقایسه کردیم و مشاهده کردیم که LR به طور قابل توجهی کاهش مییابد که این ریسک نقدینگی کمتری را در دوره بعدی نشان میدهد. این بسط بزرگی است که با افزایش قابل توجه داراییهای نجاری که در معیار LR گنجانده شده است بدست میآید. از آنجایی که داراییهای تجاری بسیار نقدی هستند میتوانند به سرعت و با هزینه کم دفع شوند، قدرت در نتایج اوراق بهادار در یک LR پایینتر افزایش مییابد. در مقابل، معیار CR افزایش در ریسک اعتباری را در طول زمان از 11.1% به 16.6% نشان میدهد.
مقایسه بین بانکهای ضعیف و قوی در دوره 2006:Q1 تا 2010:Q3 تفاوتهای قابل توجهی را نشان میدهد. هردو LR و CR برای بانکهای ضعیف به طور قابل توجهی بالا هستند، که ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری کلی بالاتری را نشان میدهد. این روند انتظار میرود و در راستای ادبیات موضوعی و یافتههای روایتی ما در جدول 1 است. متغیرهای باقی مانده در راستای انتظارات عمومی است. بانکهای ضعیف دارای نرخ سرمایه پایینتر، یک بازگشت منفی برروی دارایی با یک انحراف معیار استاندارد به طور قابل توجه بالاتر، کمتر کارا هستند، و دارای رشد وام منفی هستند. علاوه براین، بانکهای ضعیف کوچکتر هستند و دارای بخش خصوصی، تجاری و کشاورزی کوچکتری هستند اما بخش بسیار بزرگتر وامهای املاک و مستغلات در مقایسه با بانکهای قوی را دارا هستند. توجه داشته باشید که بانکهای ضعیف فعالیتهای خارج از تراز نامه را اجرا میکنند.
|