این مقاله انگلیسی در نشریه annualreviews در 28 صفحه در سال 1995 منتشر شده و ترجمه آن 31 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) | |
عنوان فارسی مقاله: |
فهم مدیریت منابع انسانی در زمینه سازمان ها و محیط های آن ها |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Understanding Human Resource Management in the Context of Organizations and their Environments |
دانلود رایگان مقاله انگلیسی | |
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf | |
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی | |
فرمت مقاله انگلیسی | |
سال انتشار | 1995 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 28 صفحه با فرمت pdf |
نوع مقاله | ISI |
نوع نگارش | مقاله مروری (Review Article) |
نوع ارائه مقاله | ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله | مدیریت – روانشناسی |
گرایش های مرتبط با این مقاله | مدیریت منابع انسانی – توسعه منابع انسانی – روانشناسی صنعتی و سازمانی – آموزش و بهسازی منابع انسانی – مدیریت سازمان های دولتی |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس | بررسی سالانه روانشناسی |
کلمات کلیدی | بین المللی – پرسنل – راهبردی – صنعتی/سازمانی |
کلمات کلیدی انگلیسی | international – personnel – strategic – industrial/organizational |
ارائه شده از دانشگاه | گروه روانشناسی، دانشگاه نیویورک |
نمایه (index) | Scopus – Master Journals – JCR – Medline |
شناسه شاپا یا ISSN | 1545-2085 |
شناسه دیجیتال – doi | https://doi.org/10.1146/annurev.ps.46.020195.001321 |
لینک سایت مرجع | https://www.annualreviews.org/doi/10.1146/annurev.ps.46.020195.001321 |
رفرنس | رفرنس ندارد ☓ |
نشریه | annualreviews |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | 31 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله | pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب) |
کد محصول | F2091 |
بخشی از ترجمه |
سازمانها میتوانند از مفهوم مدیریت منابع انسانی به شیوههای متنوعی استفاده کنند تا سرمایههای انسانی خود را ارتقاء دهند (کاسیو، 1991؛ فلامهولتز و لیسی، 1981). مثلا، سازمانها میتوانند (از طریق ارائه پیشنهاد جبران خدات مطلوب به افراد) سرمایههای انسانی را از بازار ”خریداری کنند“ یا خودشان (از طریق برگزاری دورهای آموزشی گسترده) سرمایههای انسانی را تولید نمایند. هر یک از سرمایهگذاریها هزینههای خاص خود را دارند که پرداخت این هزینهها فقط با توجه به بهرهوری استفاده سازمانها از این سرمایههای انباشته توجیهپذیر است (تسنگ و همکاران، 1991). در نظریه سرمایه انسانی، عوامل زمینهای نظیر شرایط بازار، اتحادیهها، راهبردهای تجاری، و فنآوری اهمیت بسیاری دارند زیرا این عوامل میتوانند بر هزینههای مربوط به رویکردهای مختلف استفاده از مدیریت منابع انسانی برای افزایش ارزش سرمایه انسانی سازمانها و همچنین ارزش بازدههای مورد انتظار در آینده، نظیر بهرهوری بدست آمده تاثیرگذار باشند (بوردور و برگر، 1985؛ راسل و همکاران، 1993). نظریه هزینههای تبادل نظریه اقتصادی هزینههای تبادل بیان میکند که شرکتهای تجاری ساختار حاکمیتی را برمیگزینند که هزینههای تبادل مرتبط با ایجاد، نظارت، ارزیابی، و اجرای تبادلات آن مقرون به صرفه باشند (ویلیامسون، 1979، 1981). پیشبینیهای انجام شده در مورد ماهیت ساختار حاکمیتی که یک شرکت میتواند آن را انتخاب کند دو فرض رفتاری را در بر میگیرد: عقلانیت محدود و فرصتطلبی. این دو فرض بدان معنا هستند که مسئله اصلی که باید توسط سازمانها حل شود، و چگونگی طراحی ساختار حاکمیتی است که از عقلانیت محدود سود ببرد و همزمان از فرصتطلبی جلوگیری کند. برای حل این مسئله، قراردادهای رسمی و غیررسمی ایجاد و اجرا میشود، بر آنها نظارت میگردد، و مورد بازبینی قرار میگیرد. این نظریه پیامدهایی را نیز برای فهم نحوه اجرای روشهای مدیریت منابع انسانی برای بدست آوردن ساختار حاکمیتی برای مدیریت این قراردادهای رسمی و غیررسمی در پی دارد (رایت و مکماهان، 1992). مثلا، پیشبینی میشود که سازمانهایی که نیازمند دانش و مهارتهای مختص-شرکت هستند، یک بازار کار داخلی ایجاد کنند که موجب میشود کارمندان دارای عقلانیت محدود و منافع شخصی مقید به حضور در شرکت بشوند، درحالیکه سازمانهایی که نیازمند چنین مهارتهایی نیستند میتوانند بوسیله رقابت بر سر استعدادهای دارای عقلانیت محدود و منافع شخصی در بازارهای خارجی به کارایی دست یابند (ویلیامسون، 1981، 1991). عوامل زمینهای به نوبه خود تا حدودی تعیین میکنند که آیا انواع و سطوح مهارتها و دانش را که یک شرکت به آن نیاز دارد را میتوان در بازارهای خارجی بدست آورد، هزینههای بدست آوردن این مهارتها چقدر است، و توانایی سازمان برای پرورش چنین استعدادهایی تا چه میزان است. نظریه نمایندگی کانون توجه نظریه نمایندگی بر قراردادهای بین طرف واگذار کننده کار (کارفرما) و طرف دیگر (مجری) است (جنسن و مکلینگ، 1976). روابط نمایندگی میتواند با توجه به این عوامل مشکلساز باشد: (الف) کارفرما و مجری اهداف متناقضی داشته باشند، و (ب) نظارت بر عملکرد مجری برای کارفرما دشوار یا پرهزینه باشد (آیزنهارت، 1989). قراردادها ناظر بر چنین روابطی هستند. قراردادهای کارآمد با صرف کمترین هزینه، اهداف کارفرمایان و مجریان را با یکدیگر همسو میکنند. هزینهها شامل ایجاد انگیزه برای کسب اطلاعات (مثلا در مورد رفتار مجری و یا نتایج عملکرد مجری) باشد. به نظر می رسد که نظریه نمایندگی به ویژه در فهم روشهای جبران خدمات مدیریتی و اجرایی سودمند باشد، که به عنوان ابزاری برای همسوسازی منافع صاحبان شرکت (کارفرمایان) و مدیرانی (مجریان) که اداره شرکت به آنها تفویض شده است در نظر گرفته میشوند. مثلا، نظریه نمایندگی شرایط متعددی را بیان میکند که تحت آنها قراردادها بر رفتار مجریان (مثلا، نظام پرداخت حقوق به اضافه دستمزد بر اساس شایستگی) و یا نتایج بدست آمده (کمیسونها) نظارت میکنند (کولون و پارکز، 1990؛ آیزنهارت، 1988، 1989؛ میکوویچ و همکاران، 1991؛ توسی و گومز-مجیا، 1989). همچنین از نظریه نمایندگی در پیشبینی تفاوتهای شغلمحور در روشهای قیمتگذاری شغل (یعنی، ارزیابی شغل در مقابل قیمتگذاری بازار) و نوسانات پرداختها (نیومن و هوزلید، 1992) استفاده شده است. نظریه منابعبنیان نظریه منابع- بنیان شرکت به ترکیب مفاهیم علوم اقتصادی سازمان و مدیریت راهبردی میپردازد (بارنی، 1991؛ کونر، 1991). یکی از مفروضات اصلی این نظریه آن است که سازمانها در صورتی میتوانند به موفقیت برسند که به مزیت رقابتی دست یابند و آن را حفظ نمایند (پورتر، 1985). مزیت رقابتی از طریق راهبرد ایجاد ارزش که رقبا نتوانند آن را به سادگی الگوبرداری و حفط نمایند بدست میآید (بارنی، 1991)، و جایگزین آمادهای نیز برای آن وجود ندارد. برای کسب مزیت رقابتی، دو شرط اصلی باید محقق شود: اول اینکه منابع موجود شرکتهای رقیب باید میان آنان پراکنده باشد، و دوم اینکه این منابع باید غیرقابل انتقال باشند (یعنی نتوان به سادگی آنها را بدست آورد). سه نوع از منابع مرتبط با سازمانها عبارتند از (الف) منابع فیزیکی (واحدهای صنعتی؛ فنآوری و تجهیزات؛ موقعیت جغرافیایی)، (ب) منابع انسانی(تجربه و دانش کارمندان)، و (ج) منابع سازمانی (ساختار؛ نظامهای برنامهریزی، نظارت، و کنترل؛ روابط اجتماعی درون و برون سازمانی و روابط با تشکلهای خارج از سازمان). مدیریت منابع انسانی تاثیر بسزایی بر منابع انسانی و سازمانی هر سازمان دارد و میتوان از آن برای کسب مزیت رقابتی بهره برد (شولر و مکمیلان، 1984). به احتمال زیاد، میزان استفاده از روشهای مدیریت منابع انسانی برای کسب مزیت رقابتی و ابزارهای لازم برای انجام این کار، تا حدود زیادی بر اساس محیطی که سازمانها در آن فعالیت میکنند تعیین میشود (رایت و همکاران، 1994). مثلا، در برخی صنایع، فنآوریها میتوانند جایگزین منابع انسانی شوند، ولی در برخی دیگر، عناصر انسانی مولفههای بنیادین کسب و کار هستند. برای روشن شدن این موضوع، تفاوتهای صنایع کاربَر را با صنایع دانشبَر مقایسه کنید. استفاده از مدیریت منابع انسانی در صنایع دانشبَر برای کسب مزیت رقابتی موثرتر است. نتیجهگیری این مرور کوتاه دیدگاههای نظری به منظور تسهیل فهم و تفسیر مخاطبین از برخی از تحقیقات تجربی که در ادامه بیان میشود انجام شده است. همچنین، ما معتقدیم این دیدگاهها میتوانند سرآغاز تحقیقات جدید در حوزه مدیریت منابع انسانی با توجه به زمینههای سازمانی باشند. اگرچه بسیاری از عوامل داخلی و خارجی که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت حائز اهمیت هستند، مطالعات اندکی به تحقیق درمورد همه انواع ممکن وابستگیهای متقابل آنها انجام شده است؛ به طریق مشابه، ما عوامل زمینهای را به شکلی بررسی میکنیم که مستقل از یکدیگر هستند، ولی باید توجه داشت که این رویکرد بسیار سادهانگارانه است. مروری بر ادبیات تحقیات تجربی ساختار ساختار سازمانی نحوه تخصیص وظایف و مسئولیتهای افراد و بخشهای سازمان را توصیف میکند؛ ساختار سازمانی نشان دهنده ماهیت و ابزارهای روابط گزارشدهی رسمی و گروهبندیهای افراد در سازمانها است (چایلد، 1977). شکلهای ساختاری شرکتهای بومی عموما شامل معاونتسازی کارکردی، تقسیمبندی مبتنی بر محصول، تقسیمبندی جغرافیایی، و سازمانهای ماتریسی (روابط گزارشدهی دوگانه) است. تصور میشود که شکلهای ساختاری مختلف، حاصل و در ارتباط با عوامل گوناگون داخلی و خارجی باشند که شامل تقاضاهای فنآوری، رشد سازمانی، آشفتگی محیطی، و راهبرد تجاری میشود (مثلا، ر.ک. رندولف و دِس، 1984). علاوه بر این، هر یک از شکلهای ساختاری به احتمال زیاد با چالشهای منحصر به فردی مواجه هستند که پیامدهای خاص را برای مدیریت منابع انسانی در پی دارند. مثلا، جکسون و همکاران (1989) بیان میدارند که شرکتهایی که از روش تقسیمبندی واحدهای کاری استفاده نمودهاند نسبت به شرکتهایی که از معاونتهای وظیفهمحور استفاده نمودهاند به احتمال زیاد نتایج مطلوب را به فرآیند انجام کار ترجیح میدهند که نشان دهنده یکپارچگی بیشتر واحدها و تمرکز نگرش آنها از بیرون به درون سازمان است. با توجه به این نکات، این پژوهشگران دریافتهاند که شرکتهایی که دارای ساختار تقسیمبندی واحدهای کاری هستند، در نظام مدیریت منابع انسانی خود در اعطای پاداش به عملکرد ارزشمند کارمندان خود بیشتر بر مالکیت سهام توسط آنها متکی هستند. |