این مقاله انگلیسی ISI در نشریه الزویر در 8 صفحه در سال 2013 منتشر شده و ترجمه آن 22 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) |
عنوان فارسی مقاله: |
چگونه ما باید در مورد کیفیت سود فکر کنیم؟ بحثی در مورد کیفیت سود: شواهدی از این زمینه
|
عنوان انگلیسی مقاله: |
How should we think about earnings quality? A discussion of “Earnings quality: Evidence from the field”
|
دانلود رایگان مقاله انگلیسی |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
|
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی |
فرمت مقاله انگلیسی |
pdf |
سال انتشار |
2013 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
8 صفحه با فرمت pdf |
نوع مقاله |
ISI |
نوع نگارش |
مقاله پژوهشی (Research article) |
نوع ارائه مقاله |
ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله |
حسابداری – مدیریت – اقتصاد |
گرایش های مرتبط با این مقاله |
حسابداری مالی – مدیریت کسب و کار – مدیریت مالی – مدیریت بازرگانی – مدیریت اجرایی – اقتصاد نظری |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس |
مجله حسابداری و اقتصاد |
کلمات کلیدی |
کیفیت درآمد – مدیریت سود – FASB – روش های نظرسنجی – مدیران مالی |
کلمات کلیدی انگلیسی |
Earnings quality – Earnings management – FASB – Survey methods – CFOs |
ارائه شده از دانشگاه |
دانشکده مدیریت تحصیلات تکمیلی جانسون، دانشگاه کرنل |
نمایه (index) |
Scopus – Master Journals – JCR |
شناسه شاپا یا ISSN |
0165-4101
|
شناسه دیجیتال – doi |
https://doi.org/10.1016/j.jacceco.2013.10.003 |
لینک سایت مرجع |
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0165410113000608 |
رفرنس |
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
نشریه |
|
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش |
22 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله |
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه |
انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
|
کد محصول |
F2049 |
بخشی از ترجمه |
برای اینکه بیشتر به اختیارات مدیران در فرآیند گزارشگری مالی به منظور بهبود ارزش مقدار تکی سود بپردازیم (که، افزایش اطلاع دهندگی در مورد اقتصاد اساسی است)، اختیارات مدیریت میتواند سبب بهبود کیفیت سود شود. علاوهبراین، عملیات رایج از فرآیند تعلقگیری بهره سبب هموارشدن گردش مالی و در نتیجه آن صاف شدن نوسانان جریانهای نقدی در یک اندازهگیری روانتر و آموزندهتر از عملکرد اقتصادی خواهد بود (برای مثال، دیچاو 1994، دیچاو و اسکینر 2000). در مقابل، به حدی که مدیریان از اختیارات گزارشگری مالی خود به منظور تحریف مقدار تکی ارزش سود استفاده کنند (یعنی، آنها از مدیریتی فرصتطلب به منظور مبهمسازی اقتصاد استفاده کنند)، کیفیت سود کاهش خواهد یافت. تمامی این مطالب بدین معنی است که رسیدن به یک نتیجهگیری قطعی در مورد تفاوت در اندازهگیری سود امری دشوار است (تعلقگیری بهره، تعلقگیری بهره اختیاری، استفاده از اقلام غیر معمول، ارزش مطلق بهره تعلقگرفته) مرتبط با کیفیت سود بدون تعیین چیزی در مورد کاربران و زمینه تصمیم آنها است.
به عبارتی دیگر، نگاه DGHR به CFOها از دید لنزی است که در آن به شناسایی ویژگیهای سودی با کیفیت بالا میپردازد. با این حال، مانند هر لنزی، این قضیه نیز میتواند کج و معوجی را اضافه کند. بدون دانستن انگیزه خاصی از CFO، این قضیه دشوار است که ما بدانیم آیا تنظیمات خاصی برای ویژگیهای مختلف سود تمایل به افزایش و یا کاهش کیفیت سود دریافتی دارد. زیرا ما نمیتوانیم خارج از این اعوجاج به قضیه نگاه کنیم، پس تفسیر نتایج DGHR به عنوان آشکارساز برخی از “واقعیتها” در مورد ابعاد کیفیت سود امری دشوار خواهد بود. ما در مورد این نگرانی در بخش 3 بحث کردیم.
3 .2 بینش هایی کلیدی از DGHR
با داشتن آن پس زمینهها در ذهن، ما بر این باوریم که برخی یافتههای جالب و مفید در این مقاله وجود دارد. سه مجموعه اصلی از نتایج وجود دارد.
نخست، CFOها نشان میدهند که کیفیت بالای سود باید پایدار و مداوم باشد. این نتیجه تا حد زیادی سازگار با ادبیات مقالاتی در این حوزه است، از این نظر که تجزیه و تحلیل متون صورتهای مالی معمولا کیفیت سود را از نظر تداوم تعریف میکنند (به عنوان مثال، پنمن در سال 2013 فصل 18). این موضوع آرامشبخش است که CFOها نیز کیفیت سود دریافتی را در این شرایط توصیف میکنند. البته، نتایج نیز ممکن است مرتبط با انگیزههای مدیران به منظور تولید سود قابل پیشبینی باشد که هم به اهداف مشخص شده برسد و هم در حال صورت گرفتن باشد، بنابراین پاسخهای آنها به صورت طبیعی به این مسیر کج میشود.
مجموعه دوم نتایج مرتبط با رابطه بین استاندارهای حسابداری و کیفت سود است. این نتایج اکثرا نشاندهنده دیدگاه CFOها در مورد روند گزارشگری مالی است. نویسندگان دریافتند که مدیرانی که در مورد یک روند خاص نگران هستند متوجه آن نگرانی در گزارشگری مالی خواهند شد، که شامل افزایش تعداد و پیچیدگی قوانین میشود، کاهش تدریجی تطبیق اصول، و افزایش استفاده منصفانه از حسابداری است. مدیریان مقرراتی ترجیح میدهند که منعکسکننده و تکاملیافته از اصولی است که مغایر با دستور مافوق از “بالا” است، و این ایدهای است که به خوبی در ادبیات مقالات به تثبیت رسیده است (واتس 2006، بال 2009). اصلی ترین بحث در اینجا این است که اگر مدیران به طور کلی از اختیارات گزارشگری مالی خود به منظور بهبود مقدار تکی ارقام سود دریافتی اقدام کنند (یعنی؛ برای برقراری ارتباط با اطلاعات خصوصی خودشان از راهی بی طرفانه استفاده کنند)، به آنها دامته بیشتری به منظور انجام این کار از طریق فرآیندگزارشگری مالی خواهد شد که سبب افزایش کیفیت سود نیز میشود. یک سوی دیگر از این بحث، که معمولا از بنگاههای استاندارد شنیده می شود، این است که با واگذاری اختیاراتی بیشتر به مدیران سبب باز شدن درهایی برای مدیریت سود مخدوش خواهیم شد، یک نقطهای که مدیران بعید بنظر میرسد که تمایلی به ایجاد آن داشته باشند.
علاوه بر نگرانیهای مدیران در مورد روند خاصی از گزارشگری مالی، آنها همچنین دارای نگرانیهایی در مورد آنچه به عنوان روند نامطلوب در حسابرسی میدانند نیز وجود دارد. به خصوص، آنها نگرانیهای خودشان را در مورد کیفیت پرسنل حسابرسی و همچنین اینکه کدام مسئولیت تصمیمگیری برای تصمیمات حسابرسی به طور فزایندی توسط دفاتر بزگر ملی گرفته شده است، در مقابل با شرکای محلی که به شکلی مستقیم با CFO ها فعالیت میکنند. یکبار دیگر، تمامی این نتایج باید به عنوان نتایج آینده فعالیتهای CFO هایی دانست که بیشتر گزارشگری مالی بی قید و شرط و روابط نزدیک تر با حسابرسان را ترجیح میدهند.
یکی دیگر از یافتههای جالب این مقاله مرتبط با استفاده از اعداد صورتهای مالی خارجی برای اهداف تصمیمگیریهای داخلی توسط CFOها بوده است. در کل، ما در مورد تعامل بین فرآیندهای تصمیمگیریهای داخلی شرکتها و صورتهای مالی خارجی آنها اطلاعات کمی داریم. واقعیا این است که مدیران میگویند آنها با استفاده از اعداد خارجی برای تصمیمگیری های داخلی اقدام میکنند و بنابراین این نیز موضوعی جالب خواهد بود. در ادامه، یافتههای نویسندگان به عنوان استفاده مدیریان از صورتهای مالی رقبا نیز از علاقه آنها در پتو یافتههای تجربی مرتبط با این نکته حکایت دارد (برای مثال دورنو و منگن 2009).
سومین مجموعه نتایج نویسندگان در مورد مدیریت سود است، که اغلب در ارتباط با کیفیت سود است. این یک حوزهای است که در آن دغدغههای چشمگیری وجود دارد. نویسندگان از برآوردهای نقطهای بر اساس پاسخهای نظرسنجی به این نتیجه رسیدند که، در هر بازه دادهشدهای، 20 درصد از مدیران به مدیریت درآمد میپردازند و این اطلاعات نادرست معمولی ارائه شده 10% از EPS گزارششده است. آنها سپس نتیجه گرفتند که 60% از مدیریت سودها مرتبط با افزایش درآمد است در حالیکه 40% کاهش درآمد است. نویسندگان در مورد این نتایج به این شکل استدلال میکنند که “شاید برای اولین بار در ادبیات این دست از مقاله ها” ما دارای نقطه تخمینی از حد و اندازه سود مدیریتی هستیم.
ما این ادعاها را بیش از حد قوی به دلایل متعددی میدانیم. نخست اینکه، نتایج بر اساس 169 تن از مدیران شرکتهای دولتی است، پس مشکلات روشهایی که پیش از این مورد بحث قرار گرفت با جزئیات خود در این بین نقشی را ایفا میکنند، به ویژه نمونههایی که نمایندههایی از دقت در تخمین نمونه ها بودند. دوم اینکه، در قالب سوالات مدیریت سود، نویسندگان با دقت از مدیران در مورد مدیریت سود در شرکتهایی غیر از شرکت خودشان سوال کردند. این سبب ایجاد این پرسش میشود که چگونه این مدیریان در مورد مدیریت سود در سایر شرکتها میدانند و این سبب میشود که ما به نقطه اولیه در مورد روش تحقیق برگردیم: نتایج این بررسی زمانی منطقی بنظر میرسد که از مدیریان در مورد تصمیماتی که در شرکت خودشان گرفته بودند پرسش به عمل میآمد. واضح نیست که چرا مدیران باید دارای یک مزیت نسبی نسب به دیگر فعالان بازار سرمایه داشته باشند (حسابرسان، تحلیلگران، اعضای مستقل هیئت مدیره) در درک اینکه مدیریت سود – دقیقا چگونه، مدیران در مورد مدیریت سود در شرکتهای دیگر اطلاع دارند؟ شاید آنها دارای دانشی مستقیم در این مورد از طریق کانالهای صنعتی دارند. شاید آنها به طرحریزی رفتار خود بر روی جمعیتی از سایر مدیران میپردازند و به نوعی رفتار خودشان را بر روی سایر مدیران تصویرسازی میکنند و اینگونه خودشان را از سایر مدیران متفاوت میدانند. و یا شاید آنها تنها حدس میزنند.
ما سپس به کاوشی عمیق در مورد روشهای مختص DGHR خواهیم پرداخت، که شامل نقاط قوت و ضعف روش بررسی است، تناسب شرکتکنندگان در نظرسنجی DGHR برای پرسش در مورد کیفیت سود است، و سوالاتی خاص در مورد استفاده از DGHR به منظور استخراج اطلاعات است.
3. روش
1 .3 . بررسی اجمالی روشهای بررسی
از نقطه نظر روششناختی بسیار مفید است که به مقایسه نظرسنجیها در مورد روشهای آرشیوی و تجربی بپردازیم که در تحقیقات حسابداری شیوع بیشتری دارند. مطالعات آرشیوی و تجربی دارای نقات قوت و ضعفی هستند (لیبی و همکاران 2002)، و این بررسی نیز به اشتراکگذاری قدرت و ضعف هر کدام از این سایر روشها می پردازند.
|