دانلود رایگان ترجمه مقاله تاثیر زیرساخت حمل و نقل بر رشد اقتصادی (نشریه تیلور و فرانسیس 2016)

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه تیلور و فرانسیس در 9 صفحه در سال 2016 منتشر شده و ترجمه آن 16 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

تاثیر زیرساخت حمل و نقل بر رشد اقتصادی: شواهدی تجربی از پاکستان

عنوان انگلیسی مقاله:

The impact of transportation infrastructure on economic growth: empirical evidence from Pakistan

 
 
 
 
 

 

مشخصات مقاله انگلیسی
فرمت مقاله انگلیسی pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش 
سال انتشار 2016
تعداد صفحات مقاله انگلیسی 9 صفحه با فرمت pdf
نوع مقاله ISI
نوع نگارش مقاله پژوهشی (Research article) 
نوع ارائه مقاله ژورنال
رشته های مرتبط با این مقاله مهندسی عمران و اقتصاد
گرایش های مرتبط با این مقاله توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، مهندسی ترافیک یا حمل و نقل، اقتصادسنجی
چاپ شده در مجله (ژورنال) اسناد حمل و نقل – Transportation Letters
کلمات کلیدی رشد اقتصادي، زيرساخت حمل و نقل، عليت گرانجر، تحليل رگرسيون زماني
کلمات کلیدی انگلیسی Transportation infrastructure – Economic growth – Granger causality – Time series analysis
ارائه شده از دانشگاه گروه علوم مدیریت، مؤسسه فناوری اطلاعات COMSATS، اسلام آباد، پاکستان
نمایه (index)  Scopus – Master Journals – JCR
شناسه شاپا یا ISSN 1942-7867
شناسه دیجیتال – doi https://doi.org/10.1080/19427867.2016.1165463
ایمپکت فاکتور(IF) مجله 1.604 در سال 2019
شاخص H_index مجله 18 در سال 2020
شاخص SJR مجله 0.469 در سال 2019
شاخص Q یا Quartile (چارک) Q2 در سال 2019
بیس  است  
مدل مفهومی  ندارد 
پرسشنامه  ندارد 
متغیر دارد  
رفرنس دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
کد محصول F1673
نشریه تیلور و فرانسیس – Taylor & Francis

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله
فرمت ترجمه مقاله pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
کیفیت ترجمه ترجمه ارزان – نقره ای ⭐️⭐️
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  16 صفحه (1 صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت 14 B Nazanin
ترجمه عناوین تصاویر و جداول ترجمه شده است  
ترجمه متون داخل تصاویر ترجمه نشده است 
ترجمه متون داخل جداول ترجمه نشده است 
ترجمه ضمیمه ندارد 
ترجمه پاورقی ندارد 
درج تصاویر در فایل ترجمه درج شده است  
درج جداول در فایل ترجمه درج شده است  
درج فرمولها و محاسبات در فایل ترجمه  به صورت عکس درج شده است  
منابع داخل متن به صورت فارسی درج شده است  
منابع انتهای متن به صورت انگلیسی درج شده است  
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد.

 

فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
مروری بر آثار انجام‌شده
زیرساخت حمل ونقل و رشد اقتصاد منطقه ای در پاکستان
روش شناسی و داده ها
نتیجه گیری

 

بخشی از ترجمه
 چکیده
اثرات مستقیم و غیرمستقیم زیرساخت حمل ونقل تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی و توسعه کشور دارد. به استثنای بهبود دسترسی، توسعه زیرساخت فرصت های تجارت و سرمایه گذاری را برای مناطقی که قبلاً متصل نبودند، فراهم می آورد. دسترسی به کالاها، خدمات و فرصت های شغلی را در این مناطق از طریق اثرات چندگانه فراهم می آورد. در این مقاله، پنل داده ها با استفاده از ریشه واحد، هم انباشتگی و مدل علیت گرانجر (GC) به کار گرفته می شود تا بررسی شود که آیا ارتباطی علّی میان رشد اقتصادی و زیرساخت حمل ونقل در سطح ملی و استانی وجود دارد. این یافته ها نشان می دهند که در کوتاه مدت، هیچ‌گونه علیتی میان این دو متغیر در سطح ملی وجود ندارد، با این حال، در بلندمدت، یک علیت یک طرفه از رشد اقتصادی به سرمایه گذاری زیرساختی وجود دارد. در سطح استانی، در استان های غنی و توسعه‌یافته یک علیت دو طرفه وجود دارد، درحالی که در استان های توسعه نیافته، یک GC یک طرفه از رشد اقتصادی به زیرساخت حمل ونقل وجود دارد. پیامدهای این مدل این حقیقت را نشان می دهد که سرمایه گذاری زیرساختی برای تقویت فعالیت اقتصادی در مناطق توسعه‌نیافته پاکستان کافی نیست. به یک بسته سرمایه گذاری هماهنگ نیاز داریم، که هدف آن نه تنها زیرساخت، بلکه توسعه اجتماعی و تکنولوژیکی است، که می تواند به این مناطق کمک کند تا رشد اقتصادی را در بلندمدت تحقق بخشند.
 
1- مقدمه
نقش زیرساخت در رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی در سال های گذشته به صورتی گذشته در آثار پیشین بررسی شده است (ساهو و داش، 2009؛ لاکشمانان، 2011؛ یو و دیگران، 2012 در میان دیگران). برای مثال، سهم یک سیستم حمل ونقل کارآمد و مؤثر برای رشد و ثبات اقتصادی بی شمار است و هزینه های حمل ونقل و تولید از طریق تحویل به موقع و افزایش بهره وری در فرآیند تولید، یکپارچه سازی بازارها، ایجاد فرصت های اقتصادی و پیوندهای ارتباطی کاهش می یابد، و مزایای رقابتی تولید و اقتصاد را افزایش می دهد، به این ترتیب تجارت ارتقا می یابد. یک سیستم حمل ونقل معتبر نیز فرصت های اشتغال زیادی را تولید می کند، گردشگری و سرمایه گذاری خارجی را تشویق می کند. این نتایج مثبت سیستم حمل ونقل کارآمد بیشتر به کشورهای در حال توسعه مرتبط است.
حمل ونقل و ارتباطات جهانی همۀ جنبه های زندگی انسان را از تجارت گرفته تا تولید، تحصیلات، تحقیقات، سرگرمی، فرهنگ و دفاع تغییر می دهد. اکثریت اقتصادهای نوظهور که از قدرت این خدمات آگاهی دارند، منابع خود را به سمت دانش و ارتباطات تغییر می دهند. با این حال، اخیراً کشورهای در حال توسعه برای حفظ سرمایه-گذاری در زیرساخت ها به خاطر قیمت کالا و بحران مالی جهانی در حال تلاش هستند. در نتیجه، بسیاری از پروژه های جدید بسیار بزرگ به طور عمده در بخش انرژی و آب بسته می شوند (کمیسیون، 2011). بسیاری از دولت ها اکنون به سمت شیوه های جایگزین مالی، مانند مشارکت دولتی خصوصی و مدل های انتقال ساخت‌وساز (BOT) در حال حرکت هستند. با این حال، حتی این شیوه های مالی نیز برای اغلب کشورهای در حال توسعه چالش برانگیز است، زیرا آنها هنوز به یک چهارچوب قانونی و حقوقی برای این معاملات فکر می کند. تا زمانی که این چهارچوب وجود دارد، تأمین مالی زیرساخت از طریق کمک های خارجی، جمع آوری مالیات و اعمال هزینه های توسعه و کاربر ادامه خواهد یافت.
بحث مربوط به پیوند میان زیرساخت و رشد اقتصادی در دو دهه گذشته به وجود آمده است. احتمالاً اولین بینش تجربی مربوط به این موضوع به آشوئر (1989 الف، 1989 ب، 1989 ج) مرتبط می شود، که نشان می دهد سرمایه گذاری در زیرساخت تأثیر مثبت مهمی روی تولید و اقتصاد دارد. با این حال، هولتز-یاکین و شوارتز (1995)اظهار کردند که شواهد تجربی ارتباطی مثبت را میان زیرساخت و رشد اقتصادی نشان می دهند و هیچ شواهدی از نقاط ضعف مهم بزرگ راه های ایالتی را در رشد اقتصاد ایالات متحده نشان نمی دهند. بعدها، لاچلر و آشاور (1998) با به‌کارگیری داده های مربوط به مکزیک بحثی جدید را میان محققان بررسی کردند که نشان می-دهد سرمایه گذاری به تنهایی برای رشد اقتصادی کافی نیست. از آن زمان به بعد، تعداد زیادی از مطالعات تجربی ارتباط میان زیرساخت و رشد اقتصادی را با معرفی متغیرهای جدیدی بررسی کردند که تأثیر قابل ملاحظه ای روی رشد اقتصادی دارند. تحقیقات موجود این موضوع را به دو مسیر تقسیم کرده، یکی از آنها به انعطاف پذیری خروجی سرمایه زیرساختی مرتبط می شود، درحالی که دیگری روی کاربرد بهینه و مؤثر زیرساخت برای رشد اقتصادی متمرکز است. تا آنجا که شاخه اول متمرکز است، محققان زیادی انعطاف پذیری خروجی مثبت سرمایه-گذاری زیرساخت را گزارش کرده اند (مونل، 1992؛ بانک، 1994؛ هولتز-شوارتز، 1995؛ کالدرن و سرون، 2004؛ کانینگ و بناتان، 2007؛ کرافت، 2009؛ شاهو و داش، 2009). به همین ترتیب، فوجیتا و تیسه (2002)، کرافت (2009)، چن (2010) و لاکشمانان (2011) سطح بهینه زیرساخت را برای رشد اقتصادی بررسی کردند. در میان این‌ها، پژوهش مربوط به کانینگ و پدرونی (2008) از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا بر این تأکید کردند که سطحی بهینه از زیرساخت وجود دارد که میزان رشد را به حداکثر می رساند و هر چیزی در بالای آن منجر به انحراف سرمایه گذاری از منابع مولدتر خواهد شد، و باعث کاهش رشد کلی می شود.
با وجود این واقعیت، مطالعات موجود، بینش مفیدی را در مورد تأثیر زیرساخت ها و رشد اقتصادی در طیف وسیعی از کشورها ارائه می دهند؛ با این حال، در پاکستان مطالعاتی در ارتباط با این رابطه وجود ندارد که دارای ویژگی های اقتصادی منحصربه فرد باشد. اقتصاد پاکستان با بی ثباتی سیاسی مشخص، عدم حاکمیت قانون، بی ثباتی نهادی، و میزان بالاتر فساد مقامات دولتی روبرو است- که تمام این ویژگی ها به نحوی منفی رابطه بین زیرساخت و رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد. در تلاش برای پر کردن این شکاف پژوهشی، این مقاله رابطه GC بین توسعه زیرساخت های حمل و نقل ملی و رشد اقتصادی را در استان های پاکستان با استفاده از پنل داده ها در طی دوره سال های 1982-2010 بررسی می کند. تحلیل سطح استانی بینشی ارزشمند را در مورد علیت (و عدم علیت) میان زیرساخت و رشد اقتصادی فراهم می کند و یافته های سطح ملی و سطح استانی را با هم مقایسه می-کند. علاوه بر این، چنین مطالعه ای اختلاف میان استان های مختلف پاکستان را در شرایط رشد اقتصادی و سرمایه گذاری زیرساختی به تصویر می کشد. تا آنجایی که می دانیم، این یکی از اولین مطالعاتی است که در مورد علیت میان زیرساخت حمل ونقل پاکستان و رشد اقتصادی انجام شده است.
مابقی مقاله از این قرار است. بخش بعدی شرحی مختصر از مطالعات انجام شده در این زمینه است. بحثی در مورد وضعیت کنونی زیرساخت ها و وضعیت کنونی اقتصاد پاکستان خواهد بود. پس از آن، داده ها و روش شناسی ارائه خواهد شد. پس از آن تحلیل تجربی قرار می گیرد، درحالی که آخرین بخش مقاله به نتیجه گیری اختصاص دارد.

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Abstract

The direct and indirect effects of transportation infrastructure have a positive impact on the economic growth and development of a country. Apart from improving accessibility, infrastructure development brings along trade and investment opportunities to the previously unconnected regions. It also provides access to goods, services, and employment opportunities in these regions through the multiplier effect. In this paper, a panel of data is employed using the unit root, cointegration, and Granger Causality (GC) model to test whether causal linkages between economic growth and transportation infrastructure exist at national and provincial level. The findings suggest that in the short run, there is no causality between the two variables at the national level, however, a unidirectional causality from economic development to infrastructure investment exists in the long run. At the provincial level, bidirectional causality in the rich and much developed provinces exists, whereas a unidirectional GC exists from economic growth to transportation infrastructure in the underdeveloped provinces. The outcomes of the model shed light on the fact that infrastructure investment per se is not sufficient to boost the economic activity in the underdeveloped regions of Pakistan. A cointegrated investment package is needed, targeting not only infrastructure but also the social and technological development, which can help these regions to realize the promotion of economic growth in the long run.

1 Introduction

The role of infrastructure in economic growth and social welfare has been studied extensively across the literature over the past years (Sahoo and Dash, 2009; Lakshmanan, 2011; Yu et al., 2012 among others). The contributions of an efficient and effective transportation system to economic growth and stability are numerous, for example, the costs of transportation and production are reduced through timely delivery and enhancing the economies of scale in the production process, integrating markets, creating economic opportunities, and communication links, enhancing the competitive advantage of the production and economy, thereby promoting trade. A competent transportation system also generates a large number of employment opportunities, encourages tourism and foreign investment. These positive outcomes of effective transportation system are more pertinent to developing countries.

Globally transportation and communication are changing every aspect of human life, from trade to manufacturing, education, research, entertainment, culture, and defense. Most emerging economies being aware of the strength of these services are transforming their resources towards knowledge and communications. Recently, however, developing countries are struggling to maintain investment in infrastructure because of the commodity prices and the global financial crisis. Consequently, many new mega projects mainly in the energy and water sectors are closed (Commission, 2011). Many Governments are now turning to alternative modes of financing, such as public private partnership and build-operate-transfer (BOT) models. However, even these modes of financing have proven challenging for most developing countries as they have yet to come up with a legal and regulatory framework for such transactions. Until such a framework exists, infrastructure financing will continue through foreign aid, collecting taxes, and imposing development and user charges.

The discussion on the nexus between infrastructure and economic growth was fueled in the last two decades. Perhaps the first empirical insight into the subject came from Aschauer (1989a, 1989b, 1989c), suggesting investment in infrastructure has a significant positive effect on production and economy. Holtz-Eakin and Schwartz (1995), however, contested the empirical evidences showing the positive relationship between infrastructure and economic growth, and document no evidence of quantitatively important spillovers of state highways on the growth of US economy. Later, by employing Mexican data Lachler and Aschauer (1998) instigated an entirely new debate among researcher by suggesting that investments alone are not sufficient for economic growth. Since then, a plethora of empirical studies examined the linkage between infrastructure and economic growth by introducing new variables having plausible impact on economic growth. The existing scholarship embarking on this subject is divided into two strands, one concerned with the output elasticity of infrastructure capital, whereas the other on optimal and effective use of infrastructure for economic growth. As far as the first branch is concerned, many researchers have reported a positive output elasticity of infrastructure investment (Munnell, 1992; Bank, 1994; Holtz-Eakin and Schwartz, 1995; Calderón and Servén, 2004; Canning and Bennathan, 2007, Crafts, 2009; Sahoo and Dash, 2009). Similarly, Fujita and Thisse (2002), Crafts (2009), Chen (2010) and Lakshmanan (2011) shed light on the optimal level of infrastructure for economic growth. Among these, of particular importance is Canning and Pedroni (2008) research as they emphasized that there is an optimal level of infrastructure maximizing the growth rate and anything above would divert investment from more productive resources, thereby reducing overall growth.

Despite the fact, existing studies provide a useful insight on the impact of infrastructure and economic growth across a range of countries; however, there are no studies examining this relationship in Pakistan which has the unique economic characteristics. Pakistani economy is characterized with the political instability, lack of rule of law, institutional instability, and higher extent of corruption of government officials – all these features somehow negatively influence the relationship between infrastructure and economic growth. In an attempt to fill this literary gap, this paper investigates the GC relationship between Pakistan’s national and provincial transportation infrastructure development and economic growth by employing a panel data over the period of 1982–2010. The provincial level analysis will provide a valuable insight into the causality (or lack of causality) between infrastructure and economic growth and will serve to compare the findings at the national level and provincial level. Moreover, such a study will also illustrate the disparity between different provinces of Pakistan in terms of economic growth and infrastructure investment. As far as we know, this is among the first study conducted on the causality between Pakistan’s transportation infrastructure and economic growth.

The rest of the paper proceeds as follows. Next section provides a brief literature review of related studies. A discussion on the current situation of infrastructure and economic condition of Pakistan will be followed. Subsequently, the data and methodology will be presented. It is followed by the empirical analysis, whereas the last section concludes the paper.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا