دانلود رایگان ترجمه مقاله خانواده درمانی ساختاری (سال 2001)

این مقاله انگلیسی ISI در 7 صفحه در سال 2001 منتشر شده و ترجمه آن 13 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت خلاصه ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

خانواده درمانی ساختاری

عنوان انگلیسی مقاله:

Structural Family Therapy

 
 
 
 
 

 

مشخصات مقاله انگلیسی (PDF)
سال انتشار 2001
تعداد صفحات مقاله انگلیسی 7 صفحه با فرمت pdf
رشته های مرتبط با این مقاله روانشناسی
گرایش های مرتبط با این مقاله روانشناسی بالینی، روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، روانشناسی شناخت
چاپ شده در مجله (ژورنال) بررسی روانشناسی و روانپزشکی کودک – Child Psychology and Psychiatry Review
کلمات کلیدی خانواده درمانی ساختاری
ارائه شده از دانشگاه بخش کودک و خانواده، مرکز Tavistock، لندن
رفرنس دارد  
کد محصول F1175

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word)
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  13 صفحه با فونت 14 B Nazanin
منابع داخل متن درج نشده است 
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 
توضیحات ترجمه بعضی بخش های این مقاله به صورت خلاصه انجام شده است.

 

فهرست مطالب
مقدمه
مدل تغییر
ویژگی های اصلی نظریه خانواده ساختاری
ارزیابی درمان
چالش هایی برای خانواده درمانی ساختاری
شرح خانواده درمانی ساختاری
کاربردها و کارایی
 

 

بخشی از ترجمه
 چکیده
خانواده درمانی ساختاری توسط سالوادور مینوچین و همکاران در دهه 1960 به عنوان بخشی از علاقه فزاینده به شیوه های نظام مند مفهوم سازی استرس انسان و معماهای رابطه مندی، و درمان به ازای سیستم ها و روابط طبیعی منجر به افزایش استرس مطرح گردید. خانواده درمانی ساختاری با مدل بارز کارکرد خانواده مورد تایید واقع شده و به طور پایدار در خدمات کودک و خانواده مطرح شده و به کار رفته است. حجم زیادی از شواهد تجربی کارایی خانواده درمانی ساختاری را نشان میدهد. این رویکرد به طور گسترده در دهه 1980 مورد انتقاد نویسندگان فمینیست و در دهه 1990 مورد انتقاد افراد علاقه مند به مفاهیم موقعیت ساختارگرایی اجتماعی، واقع گردید. خانواده درمانی ساختاری در پاسخ به چالش های درون و خارج از حیطه نظام مند تکامل می یابد و به عنوان بخشی از فعالیت جامع و رویکردهای چندنظامی است که متخصصین از نیاز به بازخورد منظم خود اعضاء خانواده آگاه اند.
 
1- مقدمه
خانواده درمانی ساختاری حجمی از نظریه و تکنیک های راهبردی افراد در محیط اجتماعی و روابط می باشد. این مسئله در زمینه فعالیت درمانی با خانواده ها و افراد جوان مطرح گردید. ان بر اساس نظریه نظام های خانواده پیش بینی می گردد و دارای نقاط قوت و ضعف مربوط به نظریه نظام کلی در حیطه رفتار اجتماعی است. این مقاله به تفسیر خانواده درمانی ساختاری و نظریه خانواده، روش ها و ایده های آن می پردازد. به نظر من، ایده اصلی ابتکار آمیز خانواده درمانی ساختاری درون تغییر الگوی درمان های رابطه ای نهفته است و بی قراری را می توان نه تنها در زمینه روابط بلکه پتانسیل روابط منجر به اضطراب درک نمود. هیجان و چالش خانواده درمانی ساختاری تاکید بر تعامل اعضای خانواده و در تعریف جامع ارتباطات و نحوه ابراز آن دارد. خانواده درمانی ساختاری رویکردی است که به طور عمده در نوشته ها و آثار سالوادور مینوکین مطرح گردید، هر چند متفکرین تاثیرگذار دیگر همچون جی هالی، برالیو مونتالو، لین هافمن، مارین والترز، چارلز فیشرمن، و جرج سیون نظراتی مطرح نمودند. بسیاری از مفاهیم همانند قوانین خانواده، نقش ها، ائتلاف ها، مثلث تعارض، مرزها و سیستم های فرعی، بازخورد، ساماندهی، پایداری و تغییر شبیه هم اند. به هر حال تفکر و فعالیت متخصص خانواده درمانی ساختاری احتمالا با شکل گیری مشکلات اعضا خانواده به لحاظ ساختار خانواده و سازمان پویا و ترجیح کار توصیف می گردد. طبق تجربه من در بریتانیا، متخصصین خانواده درمانی کمی پایبند جدی به یک نوع مکتب تفکر اند، بلکه متکی بر رویکرد عملی انسجام یافته به مفهوم سازی و فعالیت اعضا خانواده اند. این نوع درمان ممکن است بخشی از بسته جامع درمانی باشد.
مدل تغییر
واژه ساختار اشاره به ویژگی های سازمانی خانواده در هر نقطه زمانی، نظام فرعی خانواده، و قوانین آشکار و نهان دارد که بر انتخاب های بین فردی و رفتارها در خانواده تاثیر می گذارد. لذا هدف درمان تغییر الگوهای ساختاری است به ویژه جایی که حالات ارتباط مفید نیست و رفتارها نادیده انگارانه یا سواستفاده گرانه هستند. وقتی ساختار گروه رابطه ای تغییر می کند، موقعیت اعضا در گروه تغییر می یابد. تجربه هر فرد تغییر می کند که پتانسیل کاهش اضطراب علائمی در آن وجود دارد. خانواده درمانی ساختاری با فرایندهای بازخورد بین شرایط و افراد دخیل، ردیابی تغییرات در بازخورد شرایط در انتخاب ها و تصمیمات راجع به تغییرات بیشتر سر و کار دارد. این مدل با صلاحیتی است که افراد را تشویق می کند به بررسی ویژگی های پاسخ گویی خود بپردازند و از منابع درون فردی و بین فردی اعضا خانواده بهره بگیرند. خانواده درمانی ساختاری مسئله اصلی این مدل تغییر است یعنی تشویق اعضا خانواده برای حل مسئله و ایجاد پاسخ های متناوب برای یکدیگر که به ایمنی رابطه درمانی مربوط می شود. لذا درمان در سه سطح ارتقا می یابد: چالش رفتار علائمی، چالش ساختار خانواده، و چالش نظام عقاید خانواده. این نظریه بر اساس اصل عمل قبل درک و بالعکس می باشد که از تکنیک های ادراکی همانند چارچوب بندی مجدد استفاده می کند. اعضا خانواده تشویق می شوند فراتر از رفتارهای علائمی و شکایت های فعلی بیندیشند و شاهد رفتارها و انتخاب های خود در زمینه ساختارهای خانواده، فرایند و روابط بین گروه خانواده و دیگر نظام های اجتماعی باشند. کدل خانواده درمانی ساختاری تغییر دیگر مدل های تغییر را از رده خارج نمی سازد و مالجین ساختاری می توانند در امتداد دیگر رویکردهای درمانی کار کنند تا به عنوان بخشی از بسته مراقبتی هماهنگ تغییر یابند.

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Abstract

Structural Family Therapy was developed by Salvador Minuchin and colleagues during the 1960s as part of the growing interest in systemic ways of conceptualising human distress and relationship dilemmas, and in working therapeutically with those natural systems and relationships, thought to give rise to distress. Structural family therapy is underpinned by a clearly articulated model of family functioning, and has been developed and used most consistently in services for children and families. A growing body of empirical evidence attests to the efficacy of structural family therapy. As an approach it was extensively critiqued during the 1980s by feminist writers and during the 1990s by those interested in the implications of a social constructionist position. Structural family therapy continues to evolve in response to challenges mounted from within and outwith the systemic field, and as part of integrative practice and multisystemic approaches, with practitioners ever mindful of the need for regular feedback from family members themselves.

1 Introduction

Structural family therapy is a body of theory and techniques that approaches individuals in their social and relational contexts. It was developed in the context of therapeutic work with families and young people. It is predicated on family systems theory, and brings with it many of the strengths and weaknesses associated with the appropriation of general system theory (von Bertalanffy, 1968) into the realm of social behaviour. This article reflects my interpretation of structural family theory and therapy, modified by my longstanding and continuing use of the ideas and methods. For me, the central creative thesis of structural family therapy is embodied within the paradigm shift of the relational therapies, that distress can be understood not only in the context of the relationships within which it arises and is maintained, but also in seeing the potential for relationships to be the cause of distress. The excitement and challenge of structural family therapy is in the focus on family members’ interaction and in the broad definition of communication to be more than what we say and the way in which we say it. Structural family therapy is an approach mainly identified with the work and writing of Salvador Minuchin, although many other influential thinkers have worked in association with the development of the ideas, such as Jay Haley, Braulio Montalvo, Lynn Hoffman, Marianne Walters, Charles Fishman and George Simon. Many of the concepts are familiar, such as family rules, roles, coalitions, triangulation of conflict, subsystems and boundaries, organisation, feedback, stability and change. However, the thinking and practice of a structural family therapist will likely be characterised by formulation of family members’ difficulties in terms of family structure and dynamic organisation and a preference for working in the here and now. At this point, I wish to note that in my experience in the UK, few working family therapists adhere rigidly to one school of thought; rather an integrated pragmatic approach to conceptualisation and practice is more likely, with a consideration of the fit between family members’ style and preferences, therapist style and the nature of the difficulties driving the dominance of one family therapy model over another. Nor would I want this article to reflect the view that family therapy, of whatever approach, is always the treatment of choice when confronted with human distress. It may be the treatment of choice, or it may be part of an integrated package of care.

Model of change

The term structure refers to the organisational characteristics of the family at any point in time, the family subsystems, and the overt and covert rules that are said to influence interpersonal choices and behaviours in the family. Thus an aim of this therapy is to alter the organisational patterns, particularly where the modes of communication are thought to be unhelpful and where behaviours are considered to be abusive and neglectful or to have the potential to be so. When the structure of the relational group changes, the positions of members in the group changes. Thus it is said, each individual’s experience changes and therein lies the potential to alleviate symptomatic distress. Structural family therapy works with the processes of feedback between circumstances and the people involved, tracking how changes made to our circumstances feedback into choices and decisions about further change. This is a competence model, encouraging people to explore the edges of their known repertoires of responding, assuming that family members have the ability to innovate and draw on less tapped interpersonal and intrapersonal resources. Enactment as a structural family therapy technique is seen as central to this model of change (Simon, 1995) i.e., encouraging family members to problem solve and generate alternative responses to each other in the relative safety of the therapeutic relationship. Thus intervention is promoted at three levels: challenging symptomatic behaviour, challenging the family structure, and challenging family belief systems. The therapy is based on the tenet of action preceding understanding, and vice versa, with the use of cognitive techniques such as reframing. Family members are encouraged to think beyond symptomatic behaviours and current complaints and see their behaviour and choices in the context of family structures and process and in the relationships between the family group and other societal systems. The structural family therapy model of change does not exclude other models of change and structural therapists can work alongside other therapeutic approaches to change as part of a co-ordinated package of care.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا