دانلود رایگان ترجمه مقاله استفاده از رسانه های اجتماعی در بازاریابی صنعتی و نام تجاری (نشریه Uhra 2012)

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه Uhra در ۲۰ صفحه در سال ۲۰۱۲ منتشر شده و ترجمه آن ۲۰ صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

استفاده از رسانه های اجتماعی در بازاریابی صنعتی و نام تجاری: مطالعه کاوشی

عنوان انگلیسی مقاله:

The Use Of Social Media In B2b Marketing And Branding: An Exploratory Study

 
 
 
 
 

 

مشخصات مقاله انگلیسی (PDF)
سال انتشار ۲۰۱۲
تعداد صفحات مقاله انگلیسی ۲۰ صفحه با فرمت pdf
رشته های مرتبط با این مقاله مدیریت
گرایش های مرتبط با این مقاله بازاریابی، مدیریت بازرگانی و مدیریت کسب و کار
کلمات کلیدی رسانه های اجتماعی، فیس بوک، لینکداین، وب لاگ نویسی، پاد کست، رهبری تفکر
ارائه شده از دانشگاه دانشکده کسب و کار Hertfordshire، دانشگاه هارتفوردشایر، کالج لین، هاتفیلد، هرتفوردشر
رفرنس دارد  
کد محصول F1162
نشریه Uhra

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word)
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  ۲۰ صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin
ترجمه عناوین جداول ترجمه شده است 
ترجمه متون داخل جداول ترجمه شده است  
درج جداول در فایل ترجمه درج شده است 
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 

 

فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
چارچوب مقاله
رسانه اجتماعی و بازاریابی صنعتی
یافته های برگرفته از تحلیل ادبیات حرفه ای
یافته ها بر حسب سکو
یافته های دسته بندی
بحث
تحلیل
نتیجه گیری
 

 

بخشی از ترجمه
 چکیده
در حالی که ابزارهای رسانه های اجتماعی در بازریابی مصرف کننده فعلی فراگیر هستند، شواهد کمی وجود دارد که بازاریاب های صنعتی آنها را تا چه میزان اتخاذ نموده اند. هر چند کارشناسان معتقدند که شرکت های صنعتی می توانند و باید از سکوهایی از جمله فیس بوک و یو تیوب استفاده کنند، تقریبا تمامی نمونه های بارز به کار رفته در سمینارهای عمده، کنفرانس ها و نشریان متخصصین مربوط به نام های تجاری مصرف کننده هستند. مطالعه کاوشی ما به تحلیل محتوی و متن کاوی برای بررسی ادبیات متخصص بازاریابی صنعتی پرداخت، و به بررسی ده شرکت فناوری صنعتی عمده برای تهیه مجموعه کابرد رسانه های اجتماعی خود پرداخت. پی بردیم که هر چند شرکت های بزرگ کاربران عمده کانال های رسانه های اجتماعی اند، اتخاذ این ابزارها به هیج وجه جهانی نبود. به نظر می رسد که شرکت های آمریکایی در استفاده از رسانه های اجتماعی جهت بازاریابی صنعتی پیشرو اند. پیشگامان رسانه اجتماعی صنعتی تلاش دارند که از این ابزارها برای موقعیت بندی خود به عنوان رهبران متفکر استفاده کنند تا نقش پیشبرد بازاریابی در این بخش ایفا نموده و روابطی با دامنه ای از گروه های سهامدران برقرار کنند. 
 
۱- مقدمه
بازاریاب های صنعتی از نرم افزارهای اینترنتی به طور گسترده طی چند سال استفاده کرده اند ( لیک، ترنبل و ناد ۲۰۰۳)، و حجم گسترده ای از دانش درباره کاربرد نام تجاری وب محور در این بخش وجود داشته است. به هر حال ارتباطات رایانه ای یک طرفه با تکامل سکوهای رسانه های اجتماعی و نرم افزارهای وب ۲٫۰ متحول شده و تکامل یافته اند. کانستنتیندز و فونتین وب ۲٫۰ را به عنوان «مجموعه ای از نرم ازارهای آنلاین کنترل شده با کاربر، تعاملی و منبع آزاد تعریف کردند که تجربه، دانش و قدرت بازار کاربران به عنوان شرکت کنندگان در کسب و کار و فرایندهای اجتماعی توسعه می دهد… و از ایجاد شبکه های اجتماعی کاربران پشتیبانی می کند که جریان ایده ها و دانش را با تولید محتویات اطلاعات، انتشار، اشتراک گذاری و ویرایش/اصلاح آنها میسر می سازند.» در زمان نگارش نمونه موفقیت آمیز این نوع تفکر، سایت شبکه اجتماعی فیس بوک، پدیده رسانه ای به لحاظ سرعت اتخاذ بحث می گردد. بازاریاب های اجناس و خدمات به ویژه محصولاتی که گروه های سنی جوانتر را هدف قرار می دهند، چاره ای ندارند جز اینکه راهبردهای بازاریابی رسانه اجتماعی را توسعه دهند. چون مخاطب هدف آنها زمان زیادی در اینترنت به سر برده، به تعامل با دوستان و خانواده از طریق این رسانه ها می پردازد. در نتیجه بازاریابی مصرف کننده بخش چشمگیر تحول در رسانه های اجتماعی محسوب می گردد-اما حضور کوکا کولا در فیس بوک نمونه بارزی است. زمانی که شرکتی با این درجه اهمیت مخاطبین را از کانال های تبلیغاتی سنتی به صفحات وب شرکت می کشاند، حال بر یو.آر.آل فیس بوک به جای آن تاکید دارد.بازاریاب های صنعتی تصمیم گرفته اند که آیا و چگونه از این رسانه های هدفمند برای متخصصین کسب و کار از جمله لینکداین و رسانه های کلی تر همانند فیس بوک و تویتر در راهبردهای نام تجاری خود استفاده کنند.
در این مقاله کاوشی بر بخش فناوری مبنی بر شواهد نحوه مشارکت شرکت های صنعتی در رسانه های اجتماعی تاکید داریم. توجه خود را به شرکت هایی معطوف نهاده ایم که فقط مشغول بخش فناوری اطلاعات هستند. دلایل عقلانی برای انجام این کار وجود داشت: نخست بدین منظور که ما به مقایسه سازمان هایی پرداختیم که همه مشغول کار در محیط کسب و کار پویا بوده اند. دوم اینکه چون شرکت های فناوری از جمله ارواکل و سیسکو مدل های کسب و کار وب ۲٫۰ را اتخاذ نموده اند و امکان توسعه پدیده رسانه اجتماعی را از طریق بهبودهای فزاینده در اتصال فراهم نموده اند و سوما به خاطر عقیده مشترک در این بخش، رسانه های اجتماعی صرفا بر نام های تجاری مصرف کنندگان متکی بوده اند. این نکته به طور عمده در لیست مطالعات موردی و گویندگان صنعت تقریبا در تمامی کنفرانس های صنعتی رسانه های اجتماعی مطرح شده است. به طور مشابه در حالی که اثر باقتدار اگرستا و باگ درباره بازاریابی شبکه اجتماعی این نکته را خاطر نشان می کند که شرکت های صنعتی می توانند از رسانه های اجتماعی استفاده کنند، تاکید آنها تقریبا بر کل شرکت های تجاری بوده است. نکات مرتبط وبر با مثال های ارواکل، مایکروسافت، هلوت-پاکرد و دل مطرح شده اند.

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Abstract

While the tools of social media are ubiquitous in contemporary consumer marketing, there is little evidence about the extent to which they have been adopted by business-to-business marketers. Although experts argue that B2B firms can and should use platforms such as FaceBook and YouTube, almost all of the popular examples used in mainstream seminars, conferences and the practitioner press are of consumer brands. Our exploratory study used content analysis and text-mining to look at current B2B marketing practitioner literature on the subject, and examined ten large B2B technology companies to profile their use of social media. We found that although large companies were extensive users of almost all the mainstream social media channels, the adoption of these tools was by no means universal. It seems that USbased firms are the furthest ahead in using social media for B2B marketing. The B2B social media pioneers are striving to use these tools to position themselves as ‘thought leaders’, to take a market-driving role in the sector and to build relationships with a range of stakeholder groups.

۱ Introduction

Business-to-business marketers have been using Internet applications widely for several years now (Leek, Turnbull & Naude 2003), and there is an extensive body of knowledge around the use of web-based branding in the sector. However, the web has moved on: what was largely didactic, one-way computer-mediated communication has now changed with the evolution of social media platforms and what have been termed Web 2.0 applications. Constantinides and Fountain (2008: 231) defined Web 2.0 as “a collection of open-source, interactive and usercontrolled online applications expanding the experiences, knowledge and market power of the users as participants in business and social processes… [supporting] the creation of informal users’ networks facilitating the flow of ideas and knowledge by allowing the efficient generation, dissemination, sharing and editing/refining of informational content.” At the time of writing the most successful example of this type of thinking is the social networking site FaceBook, a media phenomenon that is widely discussed in terms of the speed of its adoption and the sheer breadth of its reach. Marketers of consumer goods and services, particularly of products targeted at younger age groups, have had no option but to develop social media marketing strategies, because their target audience spends a great deal of time online, interacting with friends and family through such media. Consequently, consumer marketing is now a highly visible part of what is being described as the social media revolution – examples abound, but the Coca Cola FaceBook presence is a highly regarded example (www.facebook.com/cocacola). Where once a company of this importance would have directed audiences from conventional advertising channels towards corporate web pages, it now highlights the FaceBook URL instead, recognizing perhaps that this is the space inhabited by its most attractive target markets. Business-to-business marketers have to decide whether, and how, to employ such media, both those purpose-built for business professionals (such as LinkedIn) and more generic media (such as FaceBook and Twitter), in their branding strategies. In this exploratory study we focused on the technology sector for evidence of how business-tobusiness companies have engaged with social media. We narrowed our focus to firms operating in the information technology sector only. There were some sound reasons for doing this: firstly it meant we were comparing organizations all working in the same dynamic business environment; secondly because technology companies such as Oracle and Cisco have themselves spearheaded new Web 2.0 business models (see for example Tapscott and Williams 2006), as well as enabling the whole social media phenomenon to develop through incremental improvements in connectivity; and thirdly because of the widely-shared belief in this huge sector that social media are of relevance only to consumer brands. This latter point is made plainly in the lists of case studies and industry speakers in almost all industry conferences on social media. Similarly, while Agresta and Bough’s authoritative work on social media marketing (2011: 58- 61) makes the point that B2B companies can and do use social media tools, their focus is almost entirely on B2C. Related points had made by Weber (2007), who drew on examples including Oracle, Microsoft, Hewlett-Packard and Dell.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا