دانلود رایگان ترجمه مقاله از یادگیری الکترونیکی تا یادگیری اجتماعی – الزویر 2015

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

از یادگیری الکترونیکی تا یادگیری اجتماعی: پیمایش توسعه مطالعات در مورد مدیریت دانش با حمایت رسانه های اجتماعی

عنوان انگلیسی مقاله:

From e-learning to social-learning: Mapping development of studies on social media-supported knowledge management

 
 
 
 
 

 

مشخصات مقاله انگلیسی (PDF)
سال انتشار 2015
تعداد صفحات مقاله انگلیسی 9 صفحه با فرمت pdf
رشته های مرتبط با این مقاله مدیریت و مهندسی فناوری اطلاعات
گرایش های مرتبط با این مقاله مدیریت دانش، مدیریت فناوری اطلاعات و اینترنت و شبکه های گسترده
چاپ شده در مجله (ژورنال) تاثیر کامپیوترها در رفتار انسان – Computers in Human Behavior
کلمات کلیدی رسانه های اجتماعی، مدیریت دانش، تحلیل مبتنی بر CiteSpace، نقل قول
ارائه شده از دانشگاه کالج مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تیانجین، چین
رفرنس دارد  
کد محصول F1001
نشریه الزویر – Elsevier

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word)
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  23 صفحه با فونت 14 B Nazanin
ترجمه عناوین تصاویر و جداول ترجمه شده است  
ترجمه متون داخل جداول ترجمه شده است  
درج تصاویر در فایل ترجمه درج شده است 
درج جداول در فایل ترجمه درج شده است 
منابع داخل متن به صورت فارسی درج شده است  
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 

 

فهرست مطالب
چکیده
رسانه های اجتماعی
1. مقدمه
2. وضعیت مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش
2.1. داده ها
2.2. وضعیت فعلی مطالعه روی رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش
3. تجزیه و تحلیل روندهای مطالعه روی رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش
3.1. مراجع غالب استناد شده
3.2. نویسندگان موثر
3.3. مجلات رده-برتر
4. رابطه بین رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش
4.1 رسانه های اجتماعی
4.2. مدیریت دانش
4.3. رابطه بین رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش
5. بحث
6. نتیجه گیری
 

 

بخشی از ترجمه

چکیده
رسانه های اجتماعی, چالش های بزرگ و فرصت های فوق العاده ای را برای یادگیری سازمانی به همراه آورده اند. با پشتیبانی رسانه های اجتماعی، سازمان ها می توانند فرایند مدیریت دانش در شرکت (به عنوان مثال، به اشتراک گذاری دانش) را تسهیل کنند و سپس کارکنان را به ترویج رفتارهای یادگیری مشارکتی از یادگیری الکترونیکی تا یادگیری اجتماعی تشویق نمایند. یک روند قابل توجه در مطالعات اخیر, تعداد نشریات در مورد رسانه های اجتماعی با پشتیبانی از-مدیریت دانش (SMKM) می باشد که در حال افزایش است. با این حال مطالعات اس ام کا ام قبلی به خوبی با ترکیب کار هر دوی محققان در مطالعه رسانه های اجتماعی و مطالعه کا ام (که از یادگیری سازمانی پشتیبانی می کند) به تصویر کشیده نشده است. با استفاده از سایت اسپیس ، این مقاله, مراجع مهمی را بررسی می کند که منجر به روندهای توسعه اس ام کا ام شده اند. نویسندگان این مراجع در این زمینه و موضوعات داغ تمام مقالات مرتبط بسیار مؤثر بوده اند. روش مطالعه اس ام کا ام با توجه به تجسم مراجع و موضوعات مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، دو گروه مهم – موضوعات از اس ام و از مطالعه کا ام به ترتیب برای مقایسه و توسعه آنها به به منظور نشان دادن ترکیب، جدایی و روابط دیگر بین آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. در نهایت، داغترین روند و موضوعات در این سال های اخیر و آینده برای ارائه کمک به کار در آینده مورد بحث قرار گرفت.

1. مقدمه
مدیریت دانش (KM) به مجموعه ای از فعالیت های سازمانی برای دستیابی به اهداف سازمانی با ساخت بهترین استفاده از دانش اشاره می کند (گراف و جونز ، 2012). کا ام برای یادگیری سازمانی مهم است، زیرا فرآیندهای دانش (به عنوان مثال، کسب ، به اشتراک گذاری، و اعمال دانش) می توانند از فرایندهای سازمانی شامل یادگیری فردی و یادگیری جمعی (کینگ , 2009; کینگ , چانگ , & هانی , 2008) حمایت کنند. به تازگی، تحقیقات بیشتر و بیشتر تمرکز بر روی رابطه بین رسانه های اجتماعی و دانش را آغاز نموده اند که می تواند یادگیری سازمانی, اعم از یادگیری الکترونیکی تا یادگیری اجتماعی (ما و چان ، 2014) را بهبود بخشد. این موضوعات ها شامل تسهیل کا ام با استفاده یا عدم استفاده از رسانه های اجتماعی و یا تاثیر منفی یا غیرمنفی استفاده از رسانه های اجتماعی بر کا ام در جهت معکوس می شود. طبق مطالعه نوناکا از 1991 ، کا ام از مطالعه در زمینه های مدیریت گرفتن و کار، سیستم های اطلاعات، مدیریت و کتابداری و اطلاع رسانی نوناکا , 1991; و نوناکا وان کروگ , 2009) تأثیر داشته است.
با این حال، اخیرا، زمینه های دیگر در مطالعه دانش سهیم شده اند. رسانه های اجتماعی در این زمینه (بلینگر 2013) گنجانده شده اند. رسانه اجتماعی, تعامل اجتماعی در میان مردم برای ایجاد، اشتراک گذاری و یا تبادل اطلاعات و ایده ها در جوامع مجازی و شبکه است (, B الکویست ck, هالونن , و هینونن , 2008). آندریاس کاپلان و مایکل هانلین رسانه اجتماعی را به عنوان ” یک گروه از برنامه های مبتنی بر اینترنت که بر اساس پایه های ایدئولوژیک و فن آوری وب 2.0 ساخته می شوند و ایجاد و تبادل محتوای ایجاد شده توسط کاربر را میسر می سازند”¬ تعریف نموده اند. (کاپلان و میشل , 2010). در همین حال، رسانه های اجتماعی از بسیاری جهات، از جمله کیفیت، دسترسی، تعداد استفاده، قابلیت استفاده، مستقیم و بی واسطه بودن، و تداوم نسبت به رسانه های سنتی و یا صنعتی (, , 2012 مورگان , جونز و هوگز ) بهتر عمل نموده اند. بر این اساس، توجه بیشتر و بیشتر به رابطه بین رسانه های اجتماعی و دانش معطوف شد.
در سال 1973، (1973) گرانووتر , کار تاثیرگذار خود، ” قدرت روابط ضعیف ” را منتشر نمود. در این کار، آنها شبکه اجتماعی را تجزیه و تحلیل نمودند و نشان داده شد که شبکه اجتماعی, یک ابزار برای تقویت روابط ضعیف است. تاثیر قدرت روابط ضعیف در انتشار اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت. نوناکا دریافت که ” هر سازمان که به صورت پویا با محیط در حال تغییر سروکار دارد, نه تنها باید اطلاعات را به نحو موثر پردازش نماید, بلکه باید اطلاعات و دانش ” (نوناکا ، 1994)را ایجاد نماید, در حالی که رسانه اجتماعی, یک ابزار خوب برای سازمان است. با این حال، بدون توجه به گرانووتر یا نوناکا ، همه آنها همه در عصر بدون اینترنت و یا رسانه های اجتماعی قرار دارند.
بنابراین آنها در حد یک تحقیق نسبی و نه تحقیق مستقیم، از رابطه بین رسانه های اجتماعی و دانش کار کردند. علوی و لیدنر (2001) یک بررسی بر روی مدیریت دانش و سیستم های مدیریت دانش را در سال 2001 انجام دادند. و علوی به این نتیجه رسید که ” فن آوری های اطلاعات پیشرفته (به عنوان مثال، اینترنت، اینترانت، اکسترانت، مرورگرها، انبار داده ها، تکنیک های داده کاوی، و عوامل نرم افزار ) را می توان برای نظام مندی، افزایش، و تسریع درون مدیریت دانش در مقیاس بزرگ و بین شرکت ها ” مورد استفاده قرار داد (علوی و لیدنر ، 2001). در کار خود، او نیز اعتقاد داشت که ” نقش فناوری در مدیریت دانش سازمانی باید توجه علمی قابل توجهی را به خود معطوف نماید و تبدیل به نقطه کانونی مطالعات شود. پس از تولد پشت سر هم رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک و مای اسپیس، در سال 2010، کاپلان ای ام یک تعریف کامل از رسانه های اجتماعی و یک طبقه بندی از رسانه های اجتماعی را ارائه داد. او همچنین ذکر نمود که رسانه های اجتماعی می توانند فرآیند به اشتراک گذاری دانش در شرکت (کاپلان و میشل , 2010) را بهبود بخشند.
این تحقیقات بر رسانه های اجتماعی و یا مدیریت دانش تمرکز نمودند، اما همه این تحقیقات رابطه بین رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش را ذکر و پیش بینی نمودند. در یک کلام، این تحقیقات پتانسیل عظیم مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش را تقویت کرد. با این حال، روشن نیست که روش مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش پدید آمده است یا خیر. در همین حال، روندهای مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش نیاز به یک تجزیه و تحلیل خوب دارد. با توضیحات واضح و روشن در توسعه مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش، درک بهتری از نظریه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش وجود خواهد داشت.
بقیه مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 وضعیت فعلی مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش را ارائه نموده است. در بخش بعد، به روند مطالعه در رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش تجزیه و تحلیل می پردازیم. پس از آن یک طبقه بندی از رسانه های اجتماعی و مدیریت دانش، بر اساس طبقه بندی، رابطه بین هر نوع رسانه های اجتماعی مانند وبلاگ ها، و هر نوع مدیریت دانش، مانند به اشتراک گذاری دانش را ارائه می دهیم. پس از همه اینها، ما به خلاصه یافته ها و نتیجه گیری از مقاله می رسیم.

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Abstract

Social media is bringing great challenges and wonderful opportunities for organizational learning. With support of social media, organizations may facilitate the knowledge management process within firms (e.g., knowledge sharing), then to encourage employees to promote collaborative learning behaviors from e-learning to social learning. There is a significant trend in the recent studies is increasing number of publications on social media supported knowledge management (SMKM). However, previous SMKM studies have not been depicted well by combining work of both researchers in social media study and ones in KM (which supports organizational learning) study. By using CiteSpace, this paper mapped important references that lead trends of SMKM development, authors contributing greatly to this field and hot topics of all the related articles. The way that SMKM study developed was analyzed according to the visualization of references and topics. Furthermore, the two most important groups – topics from SM and those from KM study were studied respectively to compare their development in order to show the fusion, the separation and other relationship. Finally, hottest trends and topics in these years and recent future were discussed to provide help for future work.

1. Introduction

Knowledge management (KM) refers to a set of organizational activities to achieving organizational objectives by making the best use of knowledge (Groff & Jones, 2012). KM is critical for organizational learning, as KM processes (i.e., knowledge capture, sharing, and apply) can support organizational processes involving individual learning and collective learning (King, 2009; King, Chung, & Haney, 2008). Recently, more and more researches start to focus on the relationship between social media and KM, which may improve organizational learning from e-learning to social-learning (Ma & Chan, 2014). The topics include whether the use of social media can facilitate KM, or the use of social media has a negative impact on KM in reverse. As established discipline by Nonaka since 1991, KM has been impacted by the study in the fields of business administration, information systems, management and library and information sciences (Nonaka, 1991; Nonaka & von Krogh, 2009). However, more recently, there are other fields that have started contributing to the KM study. Social media are included in these fields (Bellinger, 2013). Social media is the social interaction among people in which they create, share or exchange information and ideas in virtual communities and networks (Ahlqvist, Bäck, Halonen, & Heinonen, 2008). Andreas Kaplan and Michael Haenlein define social media as ‘‘a group of Internet-based applications that build on the ideological and technological foundations of Web 2.0, and that allow the creation and exchange of user-generated content.’’ (Kaplan & Michael, 2010). Meanwhile, social media performed better in many ways, including quality, reach, frequency, usability, immediacy, and permanence, than traditional or industrial media (Morgan, Jones, & Hodges, 2012). Based on this, more and more attention was paid on the relationship between social media and KM. In 1973, Granovetter (1973) published their influential work, ‘‘The strength of weak ties’’. In this work, they made an analysis of social network and it suggested that social network is a tool for strengthen the weak ties. The impact of the strength of weak ties on diffusion of information was explored. Nonaka found that ‘‘any organization that dynamically deals with a changing environment ought not only to process information efficiently but also create information and knowledge’’ (Nonaka, 1994) while social media is a good tool for an organization. However, no matter it is Granovetter or Nonaka, they are all in an era without Internet or social media. So in some extent they just make a relative research, not direct research, of the relationship between social media and KM. Alavi and Leidner (2001) made a review on knowledge management and knowledge management systems in 2001. And Alavi concluded that ‘‘advanced information technologies (e.g., the Internet, intranets, extranets, browsers, data warehouses, data mining techniques, and software agents) can be used to systematize, enhance, and expedite large-scale intra- and inter-firm knowledge management’’ (Alavi & Leidner, 2001). In his work, he also believed that ‘‘the role of IT in organizational knowledge management ought to receive considerable scholarly attention and become a focal point of inquiry’’. After the birth and burst of social media such as Facebook and Myspace, in 2010, Kaplan AM made a complete definition of social media and a classification of social media. He also mentioned that social media can improve the process knowledge sharing in firms (Kaplan & Michael, 2010). These researches focus either on social media or knowledge management, but all of these researches mentioned or predicted the relationship between social media and knowledge management. In a word, these researches strengthened the huge potential of the study on social media and knowledge management. However, it is not clear that the way of the study on social media and knowledge management emerged. Meanwhile, trends of the study on social media and knowledge management are in need of a good analysis. With a clear description on the development of the study on social media and knowledge management, there will be a better understanding on the theories on social media and knowledge management. The rest of the paper is organized as follows. Section 2 presents the current status of the study on social media and knowledge management. In the next section, we will analyze the trends of the study on social media and knowledge management. Then we will make a classification of social media and knowledge management, based on the classification, the relationship between each kind of social media such as blogs, and each kind of knowledge management, such as knowledge sharing. After all of these, we will summarize the findings and make a conclusion of the paper.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا