دانلود رایگان ترجمه مقاله تاثیر CSR بر رفتار مشتری در بخش بانکی لبنان – الزویر 2013

دانلود رایگان مقاله انگلیسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها بر رفتار مشتری در بخش بانکداری لبنان به همراه ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی مقاله تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها بر رفتار مشتری در بخش بانکداری لبنان
عنوان انگلیسی مقاله The CSR’s influence on customer behavior in the Lebanese banking sector
رشته های مرتبط مدیریت، مدیریت منابع انسانی، بانکداری، بازاریابی و مدیریت کسب و کار
کلمات کلیدی مسئولیت اجتماعی شرکتی، شهروندی شرکتی، سرمایه گذار مسئول اجتماعی، توسعه پایدار، حاکمیت شرکتی
فرمت مقالات رایگان مقالات انگلیسی و ترجمه های فارسی رایگان با فرمت PDF آماده دانلود رایگان میباشند
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 
توضیحات ترجمه این مقاله به صورت خلاصه و ناقص انجام شده است.
نشریه الزویر – Elsevier
مجله بررسی بین المللی مدیریت استراتژیک 1 – international strategic management review 1
سال انتشار 2013
کد محصول F793

مقاله انگلیسی رایگان

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

ترجمه فارسی رایگان 

دانلود رایگان ترجمه مقاله
جستجوی ترجمه مقالات جستجوی ترجمه مقالات مدیریت

  

فهرست مقاله:

چکیده
1-مقدمه
2-مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی
2-1 شهروندی شرکتی
2-2سرمایه گذاری مسئول اجتماعی
2-3 ظهور CSR با ظهور شرکت های بزرگ در امریکا تحت تاثیر اصول آیین پروتسنانت
2-4تکامل CSR در اروپا
2-5 مبانی نظری CSR
2-5-1 نظریه سازمانی نوین
2-5-2 نظریه

 

بخشی از ترجمه فارسی مقاله:

چکیده
جامعه لبنان اخیرا توجه زیادی را به فعالیت های مسئولیت اجتماعی شرکتی معطوف کرده است. ما این موضوع را با بررسی میزان مشارکت بانک های لبنان در فعالیت های CSR از یک طرف و تاثیر CSR بر رفتار مشتریان در بخش بانکداری لبنان تبیین می کنیم. با استفاده از یک رویکرد کمی، ما به نتایج بسیار جالب و بی سابقه دست پیدا کردیم.
لغات کلیدی: مسئولیت اجتماعی شرکتی، شهروندی شرکتی، سرمایه گذار مسئول اجتماعی، توسعه پایدار، حاکمیت شرکتی
1-مقدمه
امروزه، مسئولیت اجتماعی شرکتی در میان محیط های کسب و کار و آکادمیک غربی طرفداران زیادی پیدا کرده است. علی رغم طیف وسیعی از کتاب ها، مقاله ها و رساله های انجام شده در خصوص موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتی، مفوم فوق مبهم و حتی بحث انگیز به نظر می رسد. در اواسط 1990 میلادی مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی با آزادی اقتصاد جهان و کاهش نقش اقتصادی اجتماعی دولت ها توسعه یافت. مفهوم فوق به خصوص در اروپا موجب شد تا بسیاری از مطالعات درباره آن کم رنگ تر شوند. در واقع، ایده فوق کمی در ابتدا برای کسانی که به اهمیت سود در رشد شرکت های خصوصی و نقش دولت در حفظ این رشد و در محدودیت سو استفاده برای بیشینه سازی سود معتقد بودند عجیب به نظر می رسید.
در حقیقت، افراد بسیاری در فعالیت های اجتماعی شرکت های خصوصی، اقدامات نوع دوستی،بازاریابی و تبلیغات شرکت می کنند. اگرچه افرادی که نقش اجتماعی شرکت ها توصیه می کنند نمی توانند شرکت های خصوصی آزاد شده را از این نقش تصور کنند و تنها تحت تاثیر سود بدون هر گونه نگرانی در خصوص محیط زیست هستند. حتی قبل از این که این مفهوم پایه به طور کامل درک شود و اهمیت معنایی آن بررسی شود، چندین مفهوم دیگر که به طور مستقیم و غیر مستقیم مرتبط هستند نیز ظهور پیدا کرده و در کل دنیا پراکنده شده و حتی اثر معنی داری بر روی قوانین، مقررات و رفتار ها دارند. ما در این جا اشاره به مفاهیم مربوط به اخلاق کسب و کار، توسعه پایدار و حاکمیت شرکتی داریم.
هدف اصلی این مقاله، درک بهتر معنی مفهوم CSR با مرور تعاریف کلیدی و روابط آن ها می باشد. با این همه، این مقاله سعی می کند تا به سوالات زیر پاسخ دهد. شرکت های لبنانی به طور کلی و بخش بانکداری لبنان به طور اخص به چه میزان در فعالیت های CSR نقش دارند؟ دلایل تاثیر CSR بر رفتار مشتریان در بخش بانکداری لبنان چه بوده و این اثر چگونه است؟
2-مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی
عبارت مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی مسئولیت هایی را پوشش می دهد که کسب و کار ها در قبال جوامعی دارند که متکی به این جوامع بوده و در آن عمل می کنند. شکی وجود ندارد که مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی در همه شرایط و در هر صورت به صورت یکسان نیست. از نظر برخی ها CSR مربوط به مسئولیت پذیری حقوقی بوده و از تظر سایرین اشاره به رفتار مسئولانه اخلاقی و اجتماعی دارد. در هنکام بررسی مسائل مستقیم CSR، اصطلاح مسئولیت پذیری در این جا از حیث وظیفه یا التزام به کار برده نمی شود زیرا این عمل اختیاری است. به علاوه این مسئولیت پذیری پایه و اساس تعهد شرکت است که اشاره به اثرات بر روی خود و سایرین دارد.
مسئولیت اجتماعی سازمان (Corporate Social Responsibility) به عنوان مسئولیت شرکت در قبال جامعه، افراد انسانی، و محیطی است که سازمان در آن فعال است و این مسئولیت از ملاحظات اقتصادی فراتر می رود. مسئولیت اجتماعی شرکت در تعریفی ملموستر اینگونه تعریف شده است: مسئولیت اجتماعی سازمان فعالیت‌هایی است که پیش برنده منفعت اجتماعی بوده و فراتر از منافع سازمان و آن چیزی است که قانون لازم می‌دارد.
شرکت ها همانند اعضای جامعه و شهروندان جامعه به این درک رسیده  اند که آن ها توسط جامعه به وجود می -آیند و قوانین خود را از جامعه  ای می گیرند که در آن فعالیت می کنند. آن ها باید نقش، محدوده و هدفشان را در کنار درک کامل تأثیرات و مسئولیت های زیست محیطی و اجتماعی را به مرتبط سازند.

بنابراین شهروندی شرکت ها در پیشرفت شرکت ها به عنوان درک کامل تری از نقش کسب کار در جامعه به شمار می رود. هرچند که از لحاظ قانونی شرکت ها محصول واگذاری بعضی از ظرفیت ها به اشخاص حقیقی می باشند، اما منطقاً باید به همان قیاس دارای حقوق و مسئولیت مشابه به شهروندان باشند. آن چه که در این میان باید تمیز داد تفاوت شرکت های بزرگ و شهروندان عادی به لحاظ قدرت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که اصلاً برابر نیستند.
یک شرکت، زمانی به تعهد اجتماعی خود عمل می‌کند که به مسئولیت‌های قانونی و اقتصادی خود عمل کند و نه بیشتر. به عبارت دیگر، شرکت به حداقل مسئولیتی که قانون از او خواسته است، عمل می‌کند. چنانچه شرکتی، هدف اجتماعی را ترغیب کند، تنها به‌منظور رسیدن به اهداف اقتصادی خود است و نه چیز دیگر. مسئولیت اجتماعی با ورود خود، یک چارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه می‌کند که براساس آن، شرکت‌ها به فعالیت‌هایی اقدام می‌کنند که وضع جامعه را بهتر کرده و از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه می‌شود نیز پرهیز ‌کنند. پاسخگویی اجتماعی اشاره به توان و ظرفیت شرکت در جهت عمل و اقدام نسبت به خواسته‌ها و انتظارات جامعه دارد.
موفقیت کسب‌وکار به پیشرفت جامعه متصل است و رابطه مستقیمی میان این دو وجود دارد. چرا شرکت مایکروسافت و بنیاد گیتس در بازار آفریقا سرمایه‌گذاری می‌کند، زیرا در صورت جهش از یک سطح توسعه به سطحی دیگر در این قاره، بازار آفریقا به بزرگترین بازار محصولات مایکروسافت تبدیل خواهد شد. چرا شرکت‌های نفتی بزرگ مانند «شل» نزدیک به پنج‌درصد درآمد خود را صرف سرمایه‌گذاری تحقیق و توسعه روی انرژی‌های تجدیدپذیر می‌کنند، زیرا هم‌اکنون در بازار سوخت‌های فسیلی رهبر بازار هستند و می‌خواهند هنگامی که سوخت‌های فسیلی به اتمام رسید، همچنان رهبر بازار انرژی باقی بمانند. آسیب‌های اجتماعی و توسعه‌نیافتگی جوامع در نهایت هزینه‌های بنگاه را افزایش می‌دهد. چرا بزرگترین بنگاه‌های دنیا در کشورهای توسعه یافته شکل می‌گیرند و چرا بزرگترین بازارهای آنها در جوامع توسعه یافته قرار دارد.
این مفهوم به نظر می رسد که پذیرش زیادی داشته باشد. در شرکت ها و دانشگاه ها به فراوانی استعمال می شود. با این وجود، برخی از محققان آن را مبهم می دانند و آن را نقد می کنند. تفاوت در درک مفهوم آن مربوط به تعریف شرکت و بنگاه و نقش آن است. ایا یک تئوری جهانی در مورد شرکت وجود دارد؟ این سوال ما را بر آن می دارد تا به بررسی هدف کسب و کار و سیستم اقتصادی بپردازیم. چرا یک بنگاه یا شرکت وجود دارد؟
از نظر لیبرال ها، شرکت یا بنگاه دارای مسائل اقتصادی خالص می باشد. تنها مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، ارایه سود های زیاد برای سهام داران است. فریدمن میلتون می تواند یک منبع مهم در این خصوص باشد. برای خلاصه ایده های او از سال 1970، شرکت یا کسب و کار نمی توانند مسئولیت پذیر باشند، تنها اشخاصی نظیر مالکان یا مدیران می توانند مسئول باشند( فریدمن 1970). آن ها در قبال مدیرانی که از آن ها مسئولیت دارند از این جهت که باید برای تولید حداکثر پول کار کنند و در عین حال باید از قوانین پایخ اجتماعی بر اساس قوانین و اخلاقیات تبعیت کند. به عنوان یک شخص، رهبر یا مدیر می تواند این مسئولیت را داشته باشد که به طور اختیاری در قبال خانواده و شرکت خود تعهد داشته باشد. او می تواند بخشی از درامد خود را به صورت معتبر به کار گیرد و یا از کار های از طرف شرکت های خاص اجتناب کند. از این روی او بر اساس انرژی خود کار و برنامه ریزی می کند. اما نمی تواند از طرف کارفرمایان عمل کند و در مورد علایق اجتماعی آن ها تصمیم گیری کند. او در اداره کسب و کار مشارکت می کند و خود را یک متخصص در مدیریت می داند و مسائل اجتماعی را به خصوص زمانی که این اقدامات بر هزینه های کسب و کار اثر بگذارند حل نمی کنند. صرف کسب و کار به نفع فعالیت های اجتماعی توجیه نشده و بر خلاف روح رقابت خالص است. این فعالیت ها در صورتی مجاز هستند که آن ها از کسب و کار کسب مالیات سود ببرند. در نهایت، از نظر فریدمن که CSR را به مانند دکترین می داند؛ تحمیل اقدامات اجتماعی شرکتی که تشکیل مانعی در روند سود اوری می شوند، بر خلاف اصول سیستم های لیبرال می باشد. از نظر او، رفاه گروهی یا جمعی با رفتار اخلاقی تضمین نمی شود، بلکه با دست های نامرئی و عملکرد آزاد بازاری تضمین می شود.
فریدمن بر این باور است که شرکت باید با بهبود تولید و افزایش سود بر اساس شرایط بازار قرین باشد در حالی که مسائل اجتماعی باید به عهده دولت گذاشته شوند( لویت 1958). این دیدگاه متفاوت از دیدگاه آلبرت کار می باشد که بر این باور است که هدف نهایی کسب و کار سود آوری است ولی برلی رسیدن به این هدف، شرکت باید از برخی مسیر های منحرف تبعیت کند ولی کسب و کار نمی تواند بر اساس اخلاقیات در زندگی خصوصی باشد( کار 1968).
هیچ گونه اجماع و توافق نظر کلی در مورد تغریف شرکت و در نفس خود CSR.وجود ندارد. به نظر می رسد که این مفهوم مبهم باشد و طی چندین سال معانی زیادی را به خود دیده است. به همین سبب، فرانکنتال می گوید که CSR یک اصطلاح ناملموس و مبهمی است که هیچ معنی و مفهومی ندارد( جمالی 2008). از این روی برای او بی معنی است. ما ترجیح می دهیم تا به چنین نتیجه ای نرسیم بلکه مفهوم CSR بسیار پیچیده بوده و یک توافق عمومی در خصوص تعریف می تواند غیر ممکن باشد زیرا مسائل اجتماعی از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است( ماسکا 2008).
CSR یک مفهوم بسیار متغیر است. اگر متشکل از یک مفهوم باشد بسیار شگفت انگیز است. این یک مفهوم مبهمی است که اندازه گیری آن سخت است، ایده بزرگی که بر اساس موقعیت اخلاقی می باشد و از این روی نسبی است. با این وجود، تنظیم اقدامات اجتماعی شرکتی هنوز لازم به نظر می رسد. CSR یک مفهوم دینامیکی است که عناصر مختلف و سطوح شرکتی بین آن ها را به هم مرتبط می کند. ارزش ها و انتظارات با زمان و شرایط تغییر می کنند( اکی 2009). از این روی طبیعی است که معنی این مفهوم بین کشور ها، فرهنک ها و ایدئولوژی ها متفاوت است. برخی از محققان CSR را به عنوان یک مفهوم سایبان می دانند ادعاها و ایده های ضد و نقیضی در مورد ماهیت آن .وجود دارد ( دلاکسیوس 2005). از نظر برخی از محققان، هر دوره نیاز های خود از مسئولیت پذیری اجتماعی پوشش می دهد ولی این ها بر اساس دستاورد های دوره های ما سبق می باشند(پساکرو 2005). امروزه ما شاهد نرمال سازی تبدیل CSR به نوعی جریان اخلاقی یا انسانی می باشیم.
توجه داشته باشید که پدیده CSR محدود به یک شرکت خصوصی نبوده و می توان آن را به سازمان های جهانی و دولت ها نسبت داد. از این روی این پدیده ای موسوم به مسئولیت اجتماعی شرکتی است. به طور مشابه، مفاهیمی که مربوط به آن هستند نظیر حاکمیت خوب، درسازمان های دولتی، جهانی و اتحادیه های شرکتی کاربرد دارند.

بخشی از مقاله انگلیسی:

Abstract

The Lebanese society has lately started to give interest in CSR activities. We treated this topic by studying, from one hand, how deep the Lebanese banks are involved in CSR activities, and from another hand, how the CSR is influencing the client’s behavior in the Lebanese banking sector. By using the quantitative approach, we came up with very interesting and unpredicted results.

1. Introduction

Nowadays, “corporate social responsibility” (CSR)

seems to be very popular among the western academic and business environments. Despite the large number of books, articles and theses that dealt with the subject of CSR, the concept remains vague, or even controversial. It is in the mid-1990s that the concept of CSR was widely spread especially with the liberalization of world economies and declining social and economic roles of the state. This soaring concept, particularly in Europe, has caused much writings for several years to the point that some saw it as a temporary fad. Indeed, the idea may seem strange at first, especially to those who have long believed in the importance of profit in the growth of the private enterprise and the role of the state in the preservation of this growth and in the limitation of abuse that can be generated by the enterprise in its quest to maximize profit. In fact, there are many who see in the social actions of the private enterprise, actions of philanthropy, marketing or advertising. While those who preach a social role of the enterprise cannot imagine the private enterprise liberated from this role and guided solely by profit without any concern for the environment. Even before this basic concept was perfectly perceived and started gaining a relative unanimity as to its meaning, several other concepts that are directly or indirectly related to it have appeared, and have spread around the world and even had a significant impact on legislation, regulations and behaviors. We refer here to the concepts of business ethics, sustainable development and corporate governance. The main objective of this paper is to better understand the meaning of the CSR concept by reviewing its key definitions and the main theories underlying it as well as related concepts and their relationships with it. But above all, this paper has the ultimate target to answer the following research questions: How deep are the Lebanese firms in general and Lebanese banking sector involved in CSR activities? What are the reasons for which CSR is influencing clients’ behavior in the Lebanese banking sector and how?

2. Corporate social responsibility (CSR) The “corporate social responsibility” expression covers the responsibilities which businesses hold toward the societies in which they are based and operate. There is no doubt that CSR does not mean the same thing, all the time and for everyone. For some, CSR joins legal responsibility and for others, it refers to the ethical or socially responsible behavior. In looking at the direct sense of the term CSR, it turns out that the term responsibility is not used here in the sense of obligation or duty because the action is deemed voluntary. In addition, this responsibility underpins a commitment from the company, which implies consequences on itself and others. The definition of CSR by the European Commission is the following: a concept referring to the voluntary integration by companies of social and environmental concerns to their business operations with their stakeholders. In this sense, the socially responsible enterprise not only satisfies the applicable legal requirements, but also goes beyond that to invest more in human capital, its relations with stakeholders and the protection of the environment (Rose, 2006). The World Business Council for Sustainable Development (WBCSD) defines CSR as the commitment of companies to adopt ethical behavior and contribute to economic development while improving the quality of life of employees, their families as well as the local community and society (Field, 2008). Other authors consider that CSR is in line with expectations that the society has, at some point, from the enterprise atthe economic, legal, ethical and discretionary levels (Carroll, 1979a). Indeed, the enterprise is nowadays subject to a lot of pressure from the society: shareholders, employees, customers, suppliers, laws and regulations, civil society groups and so on. By integrating sustainable development (SD) to its objectives, the enterprise ends up having unlimited liability of the countless economic, social, and environmental responsibilities confronting it (Joras, Igalens, & Mancy, 2002). The time when only the economic output is expected from the enterprise is gone (Frederick, Davis, & Poet, 1988). We are probably assisting to a change in the nature of business and its responsibilities. The concept as such seems to be widely accepted. It is widely distributed and used by academics and enterprises. Nevertheless, some authors find it so far confusing, and do not hesitate to criticize it. The differences in apprehensions come from the definition of the enterprise and its role. Is there a universal theory of the firm? This question leads us to wonder about the purpose of business and of any economic system: Why does the enterprise exist? For liberals, the enterprise has pure economic concerns. The only social responsibility of the enterprise is to provide as many profits as possible to shareholders. Milton Friedman is the most famous reference to this current. To summarize his main ideas from 1970, the enterprise (business) cannot have responsibilities; only persons such as owners or managers do (Friedman, 1970). They have responsibilities toward the owners who employ them in the sense that they must carry outthe work as those wish itto be carried out, a work that only consists of producing as much money as possible, while conforming to the basic rules of society dictated by the laws and ethics. As a person, the leader or manager may have responsibilities that he voluntarily assumes toward his family and his country. He can deliberately pay a portion of his income to causes he deems valid and can quite refuse to work on behalf of certain enterprises. Thus, he acts and spends his own energy and his own money. But he cannot possibly act on behalf of his employers and make a judgment for a general social interest in their place. He is engaged in the business to run it as an expert in management and not to solve the problems of society, especially when such actions affect business costs. Business spending in favor of social actions is not justified and goes against the spirit of pure competition. These actions would be permitted only if they benefit the business of a tax deduction. Finally, for Friedman, who qualifies CSR as a doctrine, it is opposing to the principles of the liberal system of imposing to the enterprise social actions which form an obstruction in its pursuit of profit. For him, the collective well-being is guaranteed not by ethical behavior, but by the invisible hand and the free functioning of the market. Friedman had a predecessor, who believed that the enterprise should be concerned with improving production and increasing profits in accordance with the terms of the game (market) – to which he associated the honest action – while social issues should be left to the state (Levitt, 1958). This view differs from that of Albert Carr who believes that the ultimate goal of business is to make profits, but to achieve this goal the company follows corrupted ways, because business cannot be guided by ethics as in private life (Carr, 1968). There is thus no consensus or unanimity on the definition of the enterprise and ipso facto that of CSR. This concept seems elusive and has accumulated many meanings over the years. This led Frankenthal P. to say that CSR is a vague and intangible term that cannot mean anything (Jamali, 2008). It is therefore meaningless for him. We prefer to not arrive to such a conclusion, but rather to say that the concept of CSR is very complex, a general agreement on its definition would be virtually impossible because social problems differ from one country to another (Masaka, 2008). CSR is a very evolving concept. One might even wonder if it really consists of a concept. It is rather an elusive concept difficult to measure, a great idea based on a moral position, and thus relative. Nevertheless, some regulation of the enterprises’ social action is still necessary. CSR is also a dynamic concept which links the various elements and levels of the company between them. Values and expectations change with time and circumstances that are themselves changing (Okoye, 2009). It is therefore normal that the meaning of this concept differs between countries, cultures and ideologies. Some authors qualify CSR as a sunshade concept which houses within varied and sometimes completely contradictory claims (Delalieux, 2005). For other authors, each era conceals its own requirements of social responsibility, but these are based on the achievements of periods that preceded them (Pasquero, 2005). Nowadays, we are witnessing a normalization oftheCSR transforming it into a sort of moral or humanitarian crusade. Note also that the phenomenon of CSR is not limited to the private enterprise and extends to governments and global organizations. Thus this phenomenon called “corporate social responsibility”. Similarly, the concepts that are related to it, such as good governance, also apply in state institutions, global organizations and cooperative associations.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا