| دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
|
|
| عنوان فارسی مقاله: |
همدلی انسان از منظر علوم اعصاب اجتماعی |
| عنوان انگلیسی مقاله: |
Human Empathy Through the Lens of Social Neuroscience |
|
|
| مشخصات مقاله انگلیسی (PDF) | |
| سال انتشار مقاله | 2006 |
| تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 18 صفحه با فرمت pdf |
| رشته های مرتبط با این مقاله | روانشناسی |
| گرایش های مرتبط با این مقاله | سنجش و اندازه‌گیری (روان‌سنجی)، روانشناسی شناخت و روانشناسی بالینی |
| مجله مربوطه | مجله جهان علم |
| دانشگاه تهیه کننده | گروه روانشناسی و مرکز شناختی و اجتماعی علوم اعصاب، دانشگاه شیکاگو، ایالات متحده آمریکا |
| کلمات کلیدی این مقاله | همدلی، میان ذهنیت، به اشتراک گذاری عواطف، دیدگاه گیری، کنترل هیجان، علوم اعصاب اجتماعی |
| رفرنس | دارد |
| لینک مقاله در سایت مرجع | لینک این مقاله در سایت Ncbi |
| نشریه | Ncbi |
| مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word) | |
| تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش و فونت 14 B Nazanin | 32 صفحه |
| ترجمه عناوین تصاویر و جداول | ترجمه شده است |
| ترجمه متون داخل تصاویر | ترجمه شده است |
| ترجمه متون داخل جداول | ترجمه نشده است |
| درج تصاویر در فایل ترجمه | درج شده است |
| درج جداول در فایل ترجمه | درج شده است |
- فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
ریشه های تکاملی همدلی
چرخه های عصبی مشترک بین فرد و دیگران
دیدگاه گیری و همدلی
آگاهی و همدلی فرد- دیگری
کنترل هیجان
مدولاسیون همدلی
نتیجه گیری
- بخشی از ترجمه:
نتیجه گیری
مفهوم همدلی برای دهه های متعددی در فلسفه ذهن مورد بحث قرار گرفته و به طور گسترده توسط روانشناسان اجتماعی و نیز روانشناسان توسعه ای بررسی شده است. اخیراً، علوم اعصاب شناختی شروع به توضیح سیستم های عصبی کرده است که فرایندهای درگیر در تجربه همدلی از جمله به اشتراک گذاری هیجان، دیدگاه گیری و کنترل هیجان را پشتیبانی می کنند. رویکرد جدید علوم اعصاب اجتماعی با ترکیب طراحی پژوهش ها و معیارهای رفتاری مورد استفاده در روانشناسی اجتماعی با علائم علوم اعصاب می تواند نقش مهمی در ابهام زدایی تئوری های در حال رقابت در روانشناسی اجتماعی (به طور کلی) و در پژوهش های مرتبط با همدلی (به طور خاص) بازی کند. برای نمونه، یک پرسش مهم مورد بحث در میان روانشناسان اجتماعی این است که آیا دستورالعمل های دیدگاه گیری باعث ایجاد دغدغه همدلانه و یا درماندگی فردی می شود یا خیر و انگیزش جامعه یار تا چه حد از همپوشانی فرد- دیگری نشأت می گیرد (]7، 96[ را مشاهد کنید). پژوهش جدیدی که در اینجا بررسی شد نشان می دهد که پذیرش دیدگاه خود در هنگام مشاهده درد دیگران منجر به احساسات شدیدتر درماندگی فردی می شود و ماتریس درد را تا اندازه بیشتری و نیز آمیگدال را فعال می کند. به نظر می رسد چنین پیوند بین فرد- دیگری برای دغدغه همدلانه مضر باشد. در واقع، بهترین پاسخ به سختی فرد دیگر شاید درماندگی نباشد بلکه تلاش برای تسکین آن درماندگی باشد. برعکس، وقتی شرکت کنندگان دیدگاه فرد دیگر را می گیرند همپوشانی کمتری بین چرخه های عصبی درگیر در پردازش تجربه دست اول درد وجود دارد و آن ها قطعاً احساسات دغدغه همدلانه بیشتری نشان می دهند. می توان از این مطالعات نتیجه گرفت که همدلی به پردازش اطلاعات پایین به بالا (سیستم های عصبی مشترک بین تجربه هیجانی دست اول و ادراک یا تصور تجربه دیگری) و نیز پردازش اطلاعات بالا به پایین بستگی دارد که امکان تغییر و خود کنترلی را فراهم می کند. بدون خود کنترلی، پردازش اطلاعات انعطاف پذیری نخواهد داشت و محدود به تحریکات بیرونی خواهد بود.
در نهایت، مقاله ما ارتباط پژوهش های ترکیبی علوم اعصاب با روانشناسی را در اعتبارسنجی مدل های علوم اجتماعی نشان می دهد. همگرایی رویکردها منافع دیگری نیز دارد بدین معنی که پارادایم ها و مدل های روانشناسی اجتماعی یک نقش مکمل (و الهام بخش) در بررسی مکانیزم های مغزی پشتیبانی کننده از رفتار جامعه یار بازی می کنند (]97[ را مشاهد کنید).ما معتقدیم که با تحلیل های مکملی که سطوح بیولوژیکی و اجتماعی سازماندهی توسعه می دهد درک جامع تری از همدلی و هیجانات مرتبطافزایش خواهد یافت. چنین دیدگاهی توانایی ایجاد فرضیات جدید مرتبط با اختلالات شناختی اجتماعی را نیز دارد.
- بخشی از مقاله انگلیسی:
CONCLUSION
The construct of empathy has been discussed in philosophy of mind for many decades and extensively investigated by social psychologists as well as by developmental psychologists. More recently, cognitive neuroscience has begun to unravel the neural systems that underpin the processes involved in the experience of empathy, including emotion sharing, perspective taking, and emotion regulation. The new approach of social neuroscience, by combining research designs and behavioral measures used in social psychology with neuroscience markers, can play an important role in disambiguating competing theories in social psychology in general and in empathy-related research in particular. For instance, one critical question debated among social psychologists is whether perspective-taking instructions induce empathic concern and/or personal distress, and to what extent prosocial motivation springs from self-other overlap (see [7,96]). The recent work reviewed here demonstrates that adopting a self-perspective when observing others in pain results in stronger feelings of personal distress and activates the pain matrix to a larger extent, as well as the amygdala. Such a complete self-other merging seems to be detrimental to empathic concern. Indeed, the best response to another person’s plight may not be distress, but efforts to soothe that distress. Conversely, when participants take the other’s perspective, there is less overlap between the neural circuits involved in the processing of first-hand experience of pain, and they indeed report more feelings of empathic concern. From these studies, it can be concluded that empathy relies both on bottomup information processing (shared neural systems between first-hand emotional experience and the perception or imagination of the other’s experience), as well as top-down information processing that allows modulation and self-regulation. Without self-regulation, information processing would lose flexibility and would become primarily bound to external stimulations.
Finally, our paper illustrates the relevance of combining neuroscience research with social psychology in the validation of social science models of social interaction. The convergence of approaches also has benefits the other way around, in the sense that paradigms and models from social psychology play a complementing (and inspiring) role in the investigation of the brain mechanisms underpinning social behavior (see [97]). It is our conviction that a more comprehensive understanding of empathy and related emotions will be fostered by integrative analyses that span the biological and social levels of organization. Such a perspective also has the potential for generating new hypotheses concerning social cognitive disorders.
| دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
|
|
| عنوان فارسی مقاله: |
دیدگاه علوم اعصاب اجتماعی درمورد همدلی انسان |
| عنوان انگلیسی مقاله: |
Human Empathy Through the Lens of Social Neuroscience |
|
|