دانلود ترجمه مقاله ویژگی مقالات منتشر شده در مجلات مدیریت دانش – مجله امرالد

• فهرست مطالب:

 چکیده
۱ مقدمه
۲ مرور منابع
۲ ۱ تئوری هنجاری استناد
۲ ۲ کلاسیک های استناد
۲ ۳ هدف مطالعه
۳ روش شناسی
۴ فرا تحلیل
روش های تحقیق
۴ ۳ موضوع مقاله
۴ ۴ مدل ها/چارچوب های مورد استفاده
۴ ۵ تئوری های به کار برده شده
۴ ۶ خصوصیات مقاله
۴ ۷ نویسندگان
۵ بحث
۵ ۱ پیامد ۱
۵ ۲ پیامد۲
۵ ۳ پیامد ۳
۵ ۴ پیامد۴
۵ ۵ پیامد۵
۵.۶ پیامد ۶
۶نتیجه گیری
۶ ۱ جمع بندی
۶ ۲ تحقیقات کلاسیک استناد مدیریت دانش آینده
۶ ۳ محدودیت ها

• بخشی از ترجمه:

۶ ۳ محدودیت ها

هدف این مطالعه، ایجاد فهرستی از کلاسیک های استناد مدیریت دانش و کشف ویژگی های کلیدی آن ها برای درک بهتر هویت رشته مدیریت دانش می باشد. برای این منظور ۱۰۰ مقاله از هفت مجله مدیریت دانش بر اساس تاثیر استناد آن ها که توسط گوگل اسکولار تهیه شده بود انتخاب شدند.
توسعه و تحلیل کلاسیک های استناد یک سنت طولانی در همه حوزه های علمی می باشد. مطالعه حاضر، اهمیت این روش تحقیق را در یک رشته نسبتا جدید و کوچک نظیر مدیریت دانش تشریح می کند. بر طبق یافته ها، نتیجه بر این شد که مدیریت دانش در مرحله پیشا علمی در چارچوب چرخه حیات رشد یک رشته اکادمیک قرار دارد. اگرچه محققان امریکایی و انگلیسی، اکثریت کلاسیک های استناد شناسایی شده را منتشر کرده اند، این رشته، علایم اثر فوق ستاره را که به طور کلی در همه حوزه های پیشرفته فعالیت های علمی مشاهده می شود نشان نمی دهد. با این حال، این یافته موید یک الگوی منظمی از پیشرفت رشته های علمی از سطوح اولیه تا بالاترین سطوح بلوغ است. از همه مهم تر، هیچ گونه ناهنجاری ظاهری در زمینه مدیریت دانش کشف نشد و نتیجه این است که این رشته در حال حرکت به سمت علوم طبیعی است.
نویسندگان کلاسیک های استناد مدیریت دانش به کرات در همکاری های بین سازمانی مشارکت داشته اند که یک ویژگی سالم این رشته با توجه به ماهیت چند رشته ای بودن آن است. در عین حال، همکاری های بین المللی بیشتری نیاز است زیرا تنها ۱۶ درصد کلاسیک های استناد دارای نویسندگان همکار توسط محققان متعلق به کشور های مختلف نوشته شده بود. هم چنین، متخصصان نقش بسیار مهمی در ایجاد پایه رشته مدیریت دانش ایفا کرده اند. نتایج نشان می دهد که ۲۰ درصد همه نویسندگان وابسته به سازمان های حرفه ای غیر دانشگاهی بودند. به علاوه بسیاری از نویسندگانی که چند موسسه را گزارش کردند وابسته به هر دو سازمان های حرفه ای و دانشگاهی/کالج بودند. این ترکیبی از تلاش های متخصصان و دانشگاهیان است که می تواند به محققان مدیریت دانش برای مشارکت در تحقیقات اجرایی و انتقادی برای اثبات ارزش مدیریت دانش برای سازمان هایی که هنوز دارای اعتبار علمی می باشند کمک کند.

• بخشی از مقاله انگلیسی:

۶٫۳ Limitations

Despite its innovativeness, this study has several limitations. First, the major limitation is the fact that the research framework and subsequent interpretation of the results rely on the authors’ subjective knowledge of the KM discipline. However, the authors have endeavored to provide an open and unbiased analysis based on factual rather than subjective attributes such as personal ratings. Therefore, it is argued that given a similar framework and task, other researchers would be likely to attain similar results. At the same time, the implications presented in this section are the authors’ interpretations, and they take sole responsibility for them.

Second, this study focused on KM-centric journals exclusively. It is possible that more insights will be obtained by also analyzing well-cited KM books and articles from KM-relevant journals. This is because in the early 2000s as interest in KM was increasing, institutional pressures in other disciplines forced many KM scholars to submit their manuscript to prestigious, highly ranked non-KM-centric journals that were included in Thomson’s Journal Impact Factor reports. This led to the questioning as to whether KM was a management fad or fashion, which the present study has argued is not the case. Some of these articles could well be highly cited, as discussed earlier. However, even if these articles were included in this study, the magnitude would not change the results significantly because the wider diversity of disciplines these articles come from would only reinforce the diversity that has been observed in this study’s dataset.

Third, KM is a niche discipline, and citation behavior of scholars in niche disciplines may be very unique. In addition, a multi-disciplinary nature of KM research may also affect citation preferences of KM authors. This issue, however, was not accounted for. Fourth, it is unknown why the identified citation classics have been so frequently cited. The present study also does not identify the growing and declining research trends within the discipline. Fifth, over a half of all authors of the identified citation classics resided in the USA or the UK. Even though these two countries dominate the KM research arena, this study’s conclusions may not always apply to KM research in all countries. Sixth, this study followed a descriptive approach instead of providing a critical reflection of the extant literature and considering additional evidence on the development of the KM field. Nevertheless, the used method is very popular in scientometrics because it offers an alternate, valid perspective on the development of a scientific domain.