عنوان فارسی مقاله: | نوآوری در کسب و کار و مدل تجاری : موفقیت قهوه نسپرسو |
عنوان انگلیسی مقاله: | Business model innovation: coffee triumphs for Nespresso |
دانلود مقاله انگلیسی: | برای دانلود رایگان مقاله انگلیسی با فرمت pdf اینجا کلیک نمائید |
سال انتشار | 2013 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 8 صفحه |
تعداد صفحات ترجمه مقاله | 13 صفحه |
مجله | مجله استراتژی کسب و کار و راهبردهای تجاری |
دانشگاه | اینسبروک کشور اتریش |
کلمات کلیدی | – |
نشریه امرالد | Emerald |
فهرست مطالب:
مقدمه
نوآوری مدل تجاری: خلق ارزش و تسخیر ارزش
مولفه های مدل تجاری
مولفه هاو اجزای تشکیل دهنده مدل تجاری نو و ابتکاری
مدل تجاری نسپرسو
موضع یابی
منطق محصول و خدمت
منطق خلق ارزش
منطق فروش و بازاریابی
فرمول سود
نتیجه گیری
بخشی از ترجمه:
مولفه ها و اجزای تشکیل دهنده مدل تجاری نو و ابتکاری
نقطه شروع نوآوری مدل تجاری، موضع یابی نو و تفکیک شده بازار، یک سیستم سازماندهی شده برای یافتن پنجره ای در ذهن مشتری می باشد. ایده موضع یابی بر منافع منطقی یا عاطفی و هیجانی دریافت شده از سوی خریدار با استفاده از محصول یا خدمت تاکید می کند که بایستی منحصر به فرد و پایدار باشد. تعداد بسیار معدودی از شرکت ها در زمینه موضع یابی خود به شکل پایدار و متمایز موفق بوده اند. برطبق اظهارات رییز شرکتهایی با فقدان عدم تمایز به جانشینانی محض و قابل معاوضه تبدیل می شوند. جانشین ها پله کوچکی دوراز کالا هستند که در رقابت مخرب بر سر قیمت با آنها در هم پیچیده است. نقش موضع یابی در مدل تجاری را می توان این گونه جمع بندی نمود: بدون تمایز موثر، هیچ گونه موضع یابی وجود ندارد. بدون موضع یابی ، هیچ گونه منحصربه فردی وجود ندارد. منحصر به فردی نهایتاً شانس و احتمال نوآوری مدل تجاری را تحریک می کند.
منطق محصول و خدمت معرف دومین مولفه از نوآوری مدل تجاری می باشد.نوآوریهای محصول و خدمت بایستی با موضع یابی همتراز و همراستا باشد. این قبیل نوآوریها در نهایت به عنوان ابزارهایی برای تحقق موضع یابی شرکت در بازارخدمت می کنند. محصولات و خدمات فقط در صورتی می توانند ارزش افزوده عرضه نمایند که سود محصول منحصر به فردی خلق و قیمت محصولات کمتر از سود و منفعت باشد. اقتصاددانان این را مازاد مصرف کننده می نامند.
منطق خلق ارزش به نحوه شکل گیری فعالیتها و فرایندهای شرکت، جهت فروش محصول یا خدمت اشاره می کند. شرکت برای تصمیم گیری در مورد تامین منابع داخلی و خارجی، عناصر اصلی و غیر اصلی را همواره مد نظر قرار دهد. سئوال کلیدی در مورد مهارتهای اصلی و خلق ارزش حاصل شده در فرایند می باشد. منطق ارزش افزوده بایستی با موضع یابی ، منطق محصول و خدمت و منطق درآمد همراستا و همتراز باشد. از جمله این موارد می توان به Apple اشاره نمود. تولید به چین کشیده شده است در حالیکه تخصص و مهارت نرم افزاری در داخل باقی می ماند: یکی از بزرگترین بینش ها (سالها قبل) آن بود که ما نمی خواستیم وارد تجارتی شویم که صاجب آن نبوده یا فناوری اصلی را کنترل کنیم. شرکت ها بایستی تصمیم گرفته و در مدلهای تجاری شان این مسئله را به تصویر بکشند که در خلق ارزش چه نقشی ایفا می کنند. امروزه، ما شاهد رقابتی هستیم که به مرزهای صنعت محدود نمی شود بلکه رقابت بر سر معماریهای خلق ارزش در میان مرزهای صنعت صورت می گیرد. رقابت آینده کمتر در مورد رقابت بین شرکت ها و بیشتر در مورد رقابت بین شبکه های شرکت ها خواهد بود.
نتیجه گیری
نوآوریهای محصول فرصتهای کافی برای تمایز حاصل نمی کند.حتی چرخه های عمر کوتاه تر، دوره های کوتاهتر تقلید و افزایش رقابت از کشورهایی با دستمزد پائین، نیازمند برتریهای رقابتی جدید و پایدار می باشد. مدلهای تجاری منحصر به فرد غیر قابل کپی در ریشه فرصتهای تجاری جدید امروز جای دارند. وظیفه شرکت، یافتن راههای جدید برای تولید ارزش افزوده برای مشتریان و به پول تبدیل کردن بخشی از این ارزش مازاد می باشد. نوآوریهای مدل تجاری از پنج مولفه تشکیل می شود:
1. موضع یابی نو و منحصر به فرد
2. منطق محصول و خدمت همسان
3. معماری خلق ارزش مناسب
4. منطق فروش و بازاریابی موثر و
5. فرمول سود عملی
با استفاده از مثال یکی از موفق ترین نوآوریهای مدل تجاری در سالهای اخیر یعنی سیستم نسپرسو ، مفهوم نوآوری مدل تجاری را با مثال شرح داده ایم.منحصر به فردی، تقلید دشوار و به ویژه همسانی مولفه های فردی محرک موفقیت آن می باشند.
بخشی از مقاله انگلیسی:
Components of the innovative business model
The starting point of business model innovation is a differentiated and innovative positioning on the market, ‘‘an organized system for finding a window in the mind’’ (Ries and Trout, 1981) of the customer. The idea of positioning focuses on the rational or emotional benefits that a buyer will receive by using the product or service. It must be unique and sustainable. Very few companies succeed in positioning themselves sustainably and distinctively. As Ries and Trout outline, companies with a lack of differentiation become interchangeable and mere substitutes. Substitutes are only a small step away from being a commodity, which may intertwine them in irrevocably ruinous price competition. We can summarize the role of the positioning in a business model as follows: Without effective differentiation, there is no positioning. Without positioning, there is no uniqueness. Uniqueness ultimately drives the odds of a business model innovation.
The product and service logic presents the second component of business model innovation. Product and service innovations must be aligned with positioning. These innovations ultimately serve as tools to realize the positioning of the company in the market. Products and services only offer added value if they create a unique product benefit and if the price of the products is below the benefit. Economists label this the consumer surplus.
The value creation logic refers to how the company shapes its activities and processes, to market the product or service. The company needs to consider what its ‘‘core’’ and ‘‘non-core’’ elements are to make a decision on which to source internally and which ones to outsource. The key question is about core competencies and the value creation that can be achieved along the process. The added value logic must be tailored to the positioning, the product and service logic and the revenue logic. A case in point is Apple. Production is outsourced to China while software expertise remains in house: ‘‘One of our biggest insights (years ago) was that we did not want to get into any business where we did not own or control the primary technology because you’ll get your head handed to you’’ (Steve Jobs). Companies must decide and depict in their business models which role they will play in the value creation. Today, we are witnessing competition no longer confined within industry boundaries, but rather a competition of value creation architectures across industry boundaries. The competition of the future will be less about competition between companies and more about competition between networks of firms.
Conclusion
Product innovations no longer provide sufficient opportunities for differentiation. Ever shorter life cycles, shorter periods of imitation and increasing competition from low wage countries require new and sustained competitive advantages. Unique, non-duplicable business models are at the root of today’s new business opportunities. A company’s task is to find new ways to generate added value for customers and to monetize a portion of this surplus value. A business model innovation comprises five components: 1. innovative, unique positioning;
2. a consistent product and service logic;
3. an appropriate value creation architecture;
4. an effective sales and marketing logic; and
5. a profit formula that works.
Using the example of one of the most successful business model innovations in recent years – the Nespresso system – we have exemplified concept of business model innovation. Uniqueness, difficult imitation and especially the individual component’s consistency drive its success.
عنوان فارسی مقاله: | نوآوری مدل تجاری : موفقیت قهوه نسپرسو |
عنوان انگلیسی مقاله: | Business model innovation: coffee triumphs for Nespresso |
خرید ترجمه فارسی مقاله با فرمت ورد