دانلود ترجمه مقاله تحلیل ارتباط میان مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی – مجله IJII

 

 عنوان فارسی مقاله: رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش
 عنوان انگلیسی مقاله: The Relationship between Organizational Culture and Knowledge Management
دانلود مقاله انگلیسی: برای دانلود رایگان مقاله انگلیسی با فرمت pdf اینجا کلیک نمائید

 

سال انتشار 2012
تعداد صفحات مقاله انگلیسی  17 صفحه
تعداد صفحات ترجمه مقاله  23 صفحه
مجله  مجله بین المللی ایده های نوآورانه
دانشگاه  دانشکده توسعه مدیریت و منابع انسانی مالزی
کلمات کلیدی  مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی
نشریه  IJII

 


فهرست مطالب:

 

چکیده
۱ مقدمه
۲ پیشینه پژوهش
مفهوم فرهنگ در جامعه
تعاریف فرهنگ سازمانی
مدیریت دانش
ارتباط بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی
فرضیات تحقیق
چارچوب مفهومی
۳ روش
هدف و مقاصد
محیط و مشارکت
تست آزمایشی
ارزیابی و اعتباریابی ابزار تحقیق
تحلیل داده ها
۴ نتایج
تحلیل داده های بیوگرافیکی پاسخ دهندگان
۵ بحث
مبانی

 


بخشی از ترجمه:

 

مقدمه

امروزه سازمان ها در یک محیط خارجی در حال توسعه می باشند که مشخصه آن تغییر تکنولوژیکی سریع، جهانی شدن و رقابت فزاینده و رو به رشد می باشد. در جریان دستیابی به رقابت پذیری، دانش به عنصری مهم تر از موقعیت بازار، تکنولوژی، منابع مالی یا دیگر دارایی های شرکت برای سازمان ها تبدیل شده است. مدیریت دانش توجه نظریه پردازان و دست اندرکاران را به خود جلب کرده است، آنها آن را برطبق رویکردهای زیادی تعریف کرده اند. مشکل اصلی برای تعریف و شناخت مدیریت دانش، عدم رضایت و توافق نظر در تعریف دانش می باشد.
در واقع، پیشینه پژوهش پیرامون مدیریت دانش ناهمسانی ناشی از اختلافات در رویکردهای معرفت شناختی پیرامون دانش را آشکارساخت. در پژوهش سه نوع مفهوم سازی از دانش شناسایی شده است: (a) دانش به مصابه یک شی ،(b) دانش به مثابه عنصر موجود در اذهان افراد و (c) دانش به مصابه عنصری با ساختار اجتماعی
دانش به مصابه یک شی- مفهوم سازی دانش به عنوان یک شی فرض می کند که دانش در محیط بیرون یا خارجی افراد قرار دارد. در حقیقت، این مفهوم سازی، دانش را به اطلاعاتی محدود می کند، که درواقع داده های برنامه ریزی شده در موقعیت قابل استفاده برای کاربرمی باشند. در نتیجه مدیریت دانش در واقع از مدیریت اطلاعات تشکیل می شود. مشکل چنین شیوه هایی آن است که ارزش ها و نیازهای اعضای سازمانی را مورد توجه قرار نمی دهند. ازپایگاههای داده و دیگر رسانه های ذخیره اطلاعات صرفاً در صورتی استفاده خواهد شد که کاربران برای آنها ارزش قایل شوند. عده ای این گونه بحث می کنند که فرهنگ های سازمانی، رجحان های فردی و گروهی، شیوه های کاری و خصوصیات نمادین محیط ، حداقل نقش مهم را در تعیین انتخاب محیط مثلاً خصوصیات تکنولوژیکی محیط ایفا می کنند. …

5. بحث
نتایج مطالعه به همراه بحث راجع به مبانی و همچنین ارتباط آنها با مطالعه قبل در این بخش مطرح شده است. فرهنگ سازمانی در MMU به وسیله پرسشنامه فرهنگ سازمانی   هریسون مورد تحلیل قرار گرفت. فرهنگ سازمانی از لحاظ ادراک پاسخ دهندگان در مورد فرهنگ موجود و نوع فرهنگ ارجح آنها در MMU شناسایی گردید.
فرهنگ سازمانی موجود غالب، فرهنگ قدرت بود (میانگین 77. 43). دومین فرهنگ موجود برتر ، فرهنگ نقش با میانگین 65. 39 می باشد که به عنوان فرهنگ سازمانی موجود غالب شناخته شد. یعنی، فرهنگ سازمانی به عنوان فرهنگی غالب و مطلق و استبدادی شناخته شده است که قدرت در دست عده معدودی بوده و همچنین به عنوان فرهنگی رسمی و منطقی با سیستم روشها و ساختارها در نظر گرفته شده است.بنابراین می توان این گونه استنباط نمود که برخی از معایب فرهنگ قدرت به طور مثال، کنش یک سویه (یک طرفه) و سوء استفاده از قدرت توسط مدیر ، با برخی محاسن فرهنگ نقش، مثلاً روشها و سیاست های روشن مخلوط شده است. یکی ازویژگیهای عمومی فرهنگ های قدرت و نقش، وابستگی آنها به بکارگیری تنبیهات و حقوق و مزایا برای ایجاد انگیزه در افراد می باشد.


بخشی از مقاله انگلیسی:

 

INTRODUCTION

Nowadays, organizations are developing in an external environment characterized by fasttechnological change, globalization, and growing competition. In obtaining competitiveness,knowledge has become more significant for organizations than market position, technology, financialresources, or any other company asset [1]. Knowledge management has captured the attention oftheorists and practitioners, who have defined it from many perspectives. The basic problem indefining and understanding knowledge management is the lack of consensus in the definition ofknowledge [2].

Indeed, a review of the literature on knowledge management revealed a lack of consistency thatarises mainly from differences in epistemological perspectives on knowledge [3]. Three differentconceptualizations of knowledge have been identified in the literature: (a) knowledge as an object, (b)knowledge as residing in individuals’ minds, and (c) knowledge as being socially constructed.

Knowledge as an Object- The conceptualization of knowledge as an object presumes thatknowledge exists outside of individuals [4]. In fact, it limits knowledge to information, which is datathat have been planned in a circumstance applicable to the user. Consequently, knowledgemanagement performs really consist of information management.The problem with such approaches is that they do not account for the values and needs oforganizational members. Databases and other storage media will be utilized merely if possible usersvalue them. Some have disputes that organizational cultures, individual and group preferences, workpractices, and a medium’s symbolic properties play at least as important a role in determining mediachoice as the medium’s technological properties [5].

Cognitive Perspective: Knowledge as Residing in Individuals’ Minds- The most widespreadepistemological viewpoint in the knowledge management literature vision knowledge as residing inthe minds of individual members of the organization, who utilize cognitive processes to transforminformation into knowledge. Knowledge is produced through knowledge exchange, focuses on adiscussion among tacit and explicit knowledge. Tacit knowledge has a person quality that makesformalizing and communicating it hard, whereas explicit knowledge is communicable in methodicallanguage [6].

5. DISCUSSION

The results of the study have been presented in this part together with a discussion on their implications as well as their relation to earlier study. The organizational culture at MMU was analyzed by means of the Harrison & Stokes (1992) organizational culture questionnaire. The organizational culture was identified in terms of how the respondents perceived the existing culture to be and what kind of culture they would prefer to have in MMU.

The dominant existing organizational culture was evaluated to be the power culture (mean of 43.77). The second highest existing culture is the role culture with a mean of 39.65 as the dominant existing organizational culture. This would mean that the organizational culture is regarded as being dominating and autocratic, where power is concentrated in a few; as well as being considered as formalized and logical with a system of procedures and structures [32]. It can therefore be inferred that some of the disadvantages of a power culture for instance unilateral action and abuse of power by the manager has been tempered with some advantages of the role culture for example procedures and clear policies (Harrison & Stokes, 1992). A general characteristic of both the power and role cultures is their dependence on the employ of punishments and compensations to motivate individuals (Harrison & Stokes, 1992).

 


 عنوان فارسی مقاله: رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش
 عنوان انگلیسی مقاله: The Relationship between Organizational Culture and Knowledge Management

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

 

خرید ترجمه فارسی مقاله با فرمت ورد

 

خرید نسخه پاورپوینت این مقاله جهت ارائه

1 دیدگاه

  1. مقالات ومطالب تون بسیار ارزنده هستند.احساس میکنم قلبتون به زیبایی همه گلهای دنیاست امیدوارم همواره موفق وکامروا باشید.باسپاس فراوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا