دانلود ترجمه مقاله تفاوت های جنسیتی در تفکر قالبی حسابرسی و اثر آنها بر قصد ورود به حرفه (ساینس دایرکت – الزویر ۲۰۲۳)

تفاوت های جنسیتی در تفکر قالبی حسابرسی و اثر آنها بر قصد ورود به حرفه

Gender differences in the auditing stereotype and their influence on the intention to enter the profession

چکیده

۱ مقدمه

۲ مروری بر ادبیات پیشین و تدوین فرضیه ها

۳ روش شناسی تحقیق

۴ یافته ها

۵ بحث درباره یافته ها و نتیجه گیری

منابع

چکیده
این مطالعه به تحلیل تفاوت‌های جنسیتی در کلیشه حرفه حسابرسی و این موضوع می پردازد که چگونه این تفاوت‌ها بر قصد کار در حسابرسی تأثیر می‌گذارند. نتایج این مطالعه که در بین دانشجویان اسپانیایی رشته کسب و کار انجام شده است حاکی از وجود تفاوت‌های جنسیتی در درک از حرفه حسابرسی می باشد و اینکه چگونه عواملی مانند درک حسابرسی به عنوان شغلی پرمسئولیت و پر زحمت یا علاقه به کار حسابرسی بر مردان و زنان جهت ورود به این حرفه تأثیر متفاوتی می گذارد. این نتایج در کلیشه حسابرسی و همچنین ادبیات مربوط به تفاوت های جنسیتی نقش دارد، زیرا تعداد کمی از مطالعات قبلی به وجود تفاوت های جنسیتی در ادبیات کلیشه حسابرسی پرداخته اند. این مطالعه کاربردهای مهمی برای مؤسسات حسابرسی دارد. موسسات حسابرسی ممکن است از راهبردهای متفاوتی برای جذب و حفظ استعدادهای زن و مرد در سازمان خود استفاده کنند، که چرخش شغلی داوطلبانه در حال و آینده را کاهش خواهد داد و ممکن است مزایایی را که تنوع در شرکت های حسابرسی ایجاد می کند، افزایش دهد.

۲ مروری بر ادبیات پیشین و تدوین فرضیه ها
۲-۱ تفاوت های جنسیتی در ادراک دانشجویان مقطع کارشناسی از حرفه حسابرسی
به نحوه درک افراد از یک گروه خاص، کلیشه می گویند. کلیشه نشان دهنده یک باور تعمیم یافته در مورد گروه خاصی از مردم است که ویژگی ها یا صفات خاصی دارند (دوویدیو، ۲۰۱۰). این تصویر کلی در مورد یک گروه اجتماعی خاص است (لیپمن، ۱۹۲۲). کلیشه ها، پیچیدگی شخصیت افراد را با تعمیم به گروه ها و ویژگی ها و رفتارهای اعضای گروه ساده می کنند (هیلتون و فون هیپل، ۱۹۹۶).

برخی مطالعات قبلی نشان داده اند که مردم درکِ کلیشه ای از حسابداران دارند. کلیشه سنتی حسابداران را کسل کننده و محافظه کار (دیمنیک و فلتون، ۲۰۰۶؛ فریدمن و لاین، ۲۰۰۱؛ هانت و همکاران، ۲۰۰۴؛ پیکارد و همکاران، ۲۰۱۴؛ ریچاردسون و همکاران، ۲۰۱۵) اما مورد اعتماد و اخلاقی می داند(بوگن، ۱۹۹۴؛ کاگلیو و همکاران، ۲۰۱۹؛ کارنگی و ناپیر، ۲۰۱۰؛ داوست، ۲۰۲۰؛ جیکل، ۲۰۰۸؛ نگا و وای مون،۲۰۱۳). برخی از مطالعات اخیر نشان می دهند که تصویر ذهنی از متخصصان حسابداری در حال تغییر به سمت یک متخصص چند رشته ای است که نه تنها دقیق و اخلاقی است، بلکه یک مدیر، رهبر، و تصمیم گیرنده موثر است(داوست، ۲۰۲۰؛ پیکارد و همکاران، ۲۰۱۴).

بسیاری از مطالعات قبلی در زمینه کلیشه های حسابداری، به تفاوت های جنسیتی در درک از حرفه حسابداری/ حسابرسی نپرداخته اند. با این حال، بخشی از آن‌ها این کار را انجام داده‌اند و بیشتر مطالعات دریافته‌اند که زنان نسبت به مردان دیدگاه مثبت‌تری نسبت به این حرفه دارند (برن و ویلیس، ۲۰۰۵؛ کالیو و همکاران، ۲۰۱۹؛ کالیو و کامران، ۲۰۱۷؛ هانت و همکاران. ، ۲۰۰۹؛ ماریوت و ماریوت، ۲۰۰۳).

این نتایج را می توان با نظریه نقش اجتماعی توضیح داد (ایگلی، ۱۹۸۷). تحقیقات در مورد کلیشه های جنسیتی وجود قواعدی که به صورت اجتماعی ساخته شده را در مورد تفاوت در رفتار مرد و زن تایید کرده است. این نقش های جنسیتی ممکن است به طور متفاوتی ما از این امر آگاه کنند که چگونه مردان و زنان دیگران را درک می کنند (وینکوئست و همکاران، ۱۹۹۸). ادراک دیگران نه تنها ناشی از هدف است، بلکه حاصل ویژگی های ادراک کننده نیز می باشد، که حداقل به اندازه ویژگی های هدف مهم هستند(وینکوئیست و همکاران، ۱۹۹۸؛ زی و همکاران، ۲۰۱۹). ادبیات نشان می‌دهد که به چه میزان ویژگی های ادراک‌کنندگان و هدف در فرآیند برداشت حسی به طور سیستماتیک در بین مرزهای جنسیتی و نژادی متفاوت است(وینکوئست و همکاران، ۱۹۹۸؛ وود و همکاران، ۲۰۱۰؛ زی و همکاران، ۲۰۱۹). بر اساس نظریه نقش اجتماعی، ادبیات نشان می‌دهد که نقش‌های اجتماعی و انتظارات نقش جنسیتی، منجر به تفاوت‌های جنسیتی در ادراکات می‌شود و به‌ویژه اینکه به دلیل نقش اشتراکی زنان، آنها دیگران را مطلوب‌تر می‌دانند(وینکوئست و همکاران، ۱۹۹۸)