دانلود ترجمه مقاله نقش ناخوشایند – و ضروری – منفی در روانشناسی مثبت (وایلی 2015)

 

 

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه وایلی در سال 2015 منتشر شده که 15 صفحه می باشد، ترجمه فارسی آن نیز 24 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله عالی بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

نقش ناخوشایند – و ضروری – منفی در روانشناسی مثبت

عنوان انگلیسی مقاله:

The Uneasy—and Necessary—Role of the Negative in Positive Psychology

 

 

مشخصات مقاله انگلیسی 
نشریه وایلی – Wiley
سال انتشار 2015
فرمت مقاله انگلیسی pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
تعداد صفحات مقاله انگلیسی 15 صفحه
نوع مقاله ISI
نوع نگارش فصل کتاب (Book Chapter)
نوع ارائه مقاله ژورنال
رشته های مرتبط با این مقاله روانشناسی
گرایش های مرتبط با این مقاله روانشناسی عمومی – روانشناسی بالینی
نویسندگان BRIAN G. PAUWELS
شناسه دیجیتال – doi https://doi.org/10.1002/9781118996874.ch46
لینک سایت مرجع https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/9781118996874.ch46
بیس نیست
مدل مفهومی ندارد 
پرسشنامه ندارد 
متغیر ندارد 
فرضیه ندارد 
رفرنس دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
کد محصول 12603

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله 
فرمت ترجمه مقاله ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش و pdf
وضعیت ترجمه ترجمه شده و آماده دانلود
کیفیت ترجمه عالی (مناسب استفاده دانشگاهی و پژوهشی)
تعداد صفحات ترجمه 24 صفحه با فونت 14 B Nazanin
ترجمه عناوین تصاویر و جداول ندارد 
ترجمه متون داخل تصاویر ندارد 
ترجمه متون داخل جداول ندارد 
ترجمه ضمیمه ندارد 
درج تصاویر در فایل ترجمه ندارد 
درج جداول در فایل ترجمه ندارد 
درج فرمولها و محاسبات در فایل ترجمه ندارد 
منابع داخل متن ترجمه و درج شده است
منابع انتهای متن به صورت انگلیسی درج شده است

 

فهرست مطالب

جایگاه نامعلوم منفی در روانشناسی مثبت 
اولویت دادن مثبت به خاطر خودش 
مرزهای نامشخص 
تقاضای صریح برای یکپارچگی 
ایا منفی باید در نظر گرفته شود؟ ایا باید به ان اهمیت دهیم؟ مفاهیم 
یکی کردن منفی در روان شناسی مثبت امروزی
نتایج مثبت از رخدادهای منفی: تعدیل و رشد بعد از اسیب 
نکات محرمانه: تعریف صفات و فرایندها به عنوان مثبت و منفی
نقش منفی در اموزش مثبت؟
نتیجه گیری
منابع

 

بخشی از ترجمه

چکیده
در عمومی ترین سطح، این فصل استدلال می کند که روانشناسی مثبت از همان اغاز دارای یک هسته ی منفی اساسی است که از نقطه نظرهای مختلف بر تعریف روان شناسی مثبت سایه می افکند، در حالی که این رشته را از طرق مهمی اصلاح کرده و یا به چالش می کشد. این فصل که در دو بخش گسترده سازماندهی شده است، ابتدا به بررسی تعریف روان شناسی مثبت و در ادامه به این می پردازد که کدام پدیده های منفی از نظر تاریخی شامل ان می شود. بخش دوم  چگونگی مواجهه ی پدیده ی منفی با روان شناسی مثبت را مورد بحث قرار می دهد و نشان دهنده ی اصطلاحات احتمالی آن در آینده است. این بخش دوم به ویژه به موارد زیر می پردازد: (الف) نقش احساسات منفی در مقابله با رخدادهای اسیب زننده و به طور بالقوه رشد از ان، و (ب) اهمیت این زمینه، به صورتی که در چالش های اخیر در تلاش برای تشخیص رفتارها یا فرایندهای روانشناسی مشخص که ذاتا مثبت هستند نشان داده شده است و (ج) اینکه چگونه احساسات ناخوشایند دانش اموزان در فرایند تحصیل ممکن است کاملا به یک روش روان شناسی مثبت برای تحصیل تبدیل شود. بسیاری از مسائل در این بخش قبلا تا حدودی توسط روان شناسی مثبت داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته اند. این فصل به طور قابل توجهی بر پایه ی ان تلاش هاست و به میزان زیادی از انها بهره می برد (به عنوان مثال، هلد، 2002،2004،2005، کریستاجانسن 2010،2012، لازاروس 2003a، 2003b، لینلی، ژوزف، هرینگتون، و وود 2006، مک ناتلی و فینچام، 2012، نورم و چنگ 2002، ای. تیلور 2001) و تا حدودی در تلاش برای یکپارچگی در یک تجدید نظر است که بر چالش هایی تاکید دارد که هنوز در مقابله با روان شناسی مثبت هستند. 

 ویژگی ها، نهادها، نتایج، احساسات و فرایندهای روان شناسی زیادی در زیر چتر روان شناسی مثبت مورد مطالعه قرار گرفته اند که منجر به زمینه ای مس شوند که به اندازه ای پیچیده است که حتی مشخص کردن مرزهای ان یک موضوع مورد مطالعه است (برای مثال، هارت و ساسو 2011، ین 2010). با این حال، لینلی و همکارانش (2006) مجموعه ای از تمایزات، یا سطوحی از تحلیل ها را پیشنهاد داده اند که ممکن است به اگاهی از بحثی در مورد جایگاه پدیده ی منفی در این کوشش کمک کند. 

 ابتدا، و با اهمیت کمتری برای فصل حاضر، لینلی و همکارانش (2006) ذکر کرده اند که روان شناسان مثبت ممکن است، «منابع» (p.7) یا عوامل پیشایندی را مورد مطالعه قرار دهند، عواملی از قبیل تاثیرات ژنتیکی و محیطی بر زندگی اولیه که در نهایت در خوشحالی، رفاه، فضایل و توانایی های افراد مشارکت داشته باشند. 

اولویت دادن مثبت به خاطر خودش
برخی طرفداران اولیه قلمروی روان شناسی مثبت را متمایز از منفی تعریف می کنند، و استدلال می کنند که روان شناسی به طور متداول به دنبال مدلی از بیماری یا اسیب بوده است که در حالی که چگونگی تجربه ی مصیبت توسط افراد را روشن می سازد، چیز نسبتا کمی از پیگیری شادی و شکوفایی ان ها بعد از رهایی از شرایط وخیم را ارائه دهد (برای مثال، Seligman & Csikszentmihalyi 2000، شلدون و کینگ 2001). با این دیدگاه، هدف اولیه ی روان شناسی مثبت پرداختن به این کمبود است، در حالی که با احترامات، تلاش های گذشته را نیز تائید می کند. همان طور که فولکمن و مویکوویتز (2003) ان را بیان کرده اند،

کسانی که از مطالعه ی جنبه های مثبت روان شناسی دفاع می کنند، این قصد را ندارند که دغدغه ی جنبه های منفی ان را جایگزین کنند. چیزی که تمرکز بیش از حد به نظر می رسد ممکن است در عوض نشان دهنده ی یک مرحله ی جبرانی برای دوره ای باشد که در سال های اخیر بر ان کمتر تمرکز شده است (p. 21).
چنین جایگاهی دید واضحی از این مجموعه ی جدید از اولویت ها فراهم می کند. Csikszentmihalyi (2003)، با اشاره به تلاش های پیشگامانه ی او و همکارانش، یکی از قوی ترین اظهارات را برای مطالعه ی استقلال نسبی مثبت از منفی ارائه کرده است:

اساسا، ما قصد ان را داریم که بهترین تلاش خود را برای مشروعیت بخشیدن به مطالعه ی جنبه های مثبت تجربه های انسان در جایگاه خود- و نه به عنوان ابزاری برای پیشگیری، مقابله، سلامت یا برخی از دیگر نتایج مطلوب- انجام دهیم. ما احساس کرده ایم که تا زمانی که امید، شجاعت، خوش بینی، و لذت به سادگی برای کاهش بیماری مفید ارزیابی شوند، ما هبچ گاه فراتر از نقطه ی هوموئستاتیک پاسخ نخواهیم رفت و شروع به درک ان دسته از کیفیت هایی خواهیم کرد که در درجه ی اول به زندگی ارزش زندگی کردن را می افزایند (pp. 113-114).

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا