این مقاله انگلیسی ISI در نشریه الزویر در 16 صفحه در سال 2003 منتشر شده و ترجمه آن 25 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی | |
عنوان فارسی مقاله: |
اقتصاد سیاسی مالیات بندی سبز در کشورهای عضو OECD |
عنوان انگلیسی مقاله: |
The Political Economy of Green Taxation in OECD Countries |
|
مشخصات مقاله انگلیسی (PDF) | |
سال انتشار | 2003 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 16 صفحه با فرمت pdf |
رشته های مرتبط با این مقاله | اقتصاد و حسابداری |
گرایش های مرتبط با این مقاله | حسابداری مالیاتی و اقتصاد مالی |
چاپ شده در مجله (ژورنال) | مجله اروپایی حقوق و اقتصاد – European Journal of Law and Economics |
کلمات کلیدی | مالیات بندی، سیاست زیست محیطی، انتخاب عمومی، مالیه عمومی |
ارائه شده از دانشگاه | دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، هریسبورگ، ایالات متحده آمریکا |
رفرنس | دارد ✓ |
کد محصول | F1397 |
نشریه | اسپرینگر – Springer |
مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word) | |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | 25 صفحه (2 صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت 14 B Nazanin |
ترجمه عناوین تصاویر و جداول | ترجمه شده است ✓ |
ترجمه متون داخل تصاویر | ترجمه شده است ✓ |
ترجمه متون داخل جداول | ترجمه شده است ✓ |
ضمیمه | ترجمه شده است ✓ |
درج تصاویر در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
درج جداول در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
درج فرمولها و محاسبات در فایل ترجمه | به صورت عکس درج شده است ✓ |
منابع داخل متن | به صورت فارسی درج شده است ✓ |
کیفیت ترجمه | کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد |
فهرست مطالب |
چکیده |
بخشی از ترجمه |
چکیده
این مقاله به بررسی نقش سیاست گذاری های زیست محیطی در کشورهای عضو OECD می پردازد. نظریه ی منافع عمومی قانونگذاری، سیاستمداران را به دنبال منفعت عمومی هدایت می کند و به لحاظ اقتصادی از ابزارهای کارآمدی همچون مالیات های پیگوئی برای تضعیف فعالیت های آلاینده استفاده می کنند. با این حال سایر نظریه های قانونگذاری تبیین واقع گرایانه تری را از فرایند سیاستگذاری زیست محیطی ارائه می دهند. طبق نظریه ی مطرح شده در این مقاله، افزایش درآمد و رقابت صنعتی باعث پایمال شدن بهبود کیفیت محیط زیست در حین تصویب مالیات های سبز از جانب سیاستمداران می شد. این نظریه به لحاظ تجربی به وسیله ی مدل اقتصاد سیاسی با استفاده از داده های حاصل از کشورهای عضو OECD مورد بررسی قرار گرفته است. این نتایج نشان می دهد که سیاستگذاران با نگرانی در قبال محیط زیست به تصویب مالیات ها نمی پردازند، بلکه به دنبال درآمدزایی هستند. این مدل نشان دهنده ی واگرایی تابع درآمد با توجه به انتشار گازهای گلخانه ای است، مالیات ها تا سطح بهینه ای افزایش یافته اند و افزایش بیشتر از این مقدار باعث کاهش گازهای گلخانه ای و در نتیجه کاهش درآمد می شود. رفتار آسیب رسان از طریق تحلیل مالیات ها کاهش نمی یابد. چون جمعیت دارای سلامت کمتر، مشمول مالیات کمتری هم می شود. گازهای گلخانه ای تولید شده به وسیله ی صنایعی که معاف از پرداخت مالیات هستند به وسیله ی صنایعی که مشمول مالیات هستند، جبران می شود. هنگامیکه محصولات آلاینده سهم بالایی از محصولات صادراتی را تشکیل می دهند، مالیات های مرتبط با محیط زیست کاهش می یابند. این نتایج به تبیین فقدان جهت گیری زیست محیطی مالیات های سبز در کشرهای عضو OECD کمک می کند.
1- مقدمه
کشورهای عضو OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه) با مجموعه چالش های زیست محیطی شامل بهبود کیفیت هوا، حفظ کیفیت مناسب آب، مدیریت مواد زائد جامد شهری، حفاظت از لایه ی ازن و حفاظت در برابر زیان های تنوع زیستی مواجه هستند. کشورهای عضو به تبیین این چالش ها با تعدادی از بازارهای نظارتی شامل احکام مبتنی بر فناوری، مقررات کنترلی، استانداردهای عملکردی، انجمن های حوزه ی رودخانه و مالیات ها و سایر مشوق های اقتصادی می پردازند. در طول دهه ی گذشته، ابزارهای مبتنی بر مشوق های اقتصادی، نقش رو به رشد و عمده ای در سیاست های زیست محیطی کشورهای عضو OECD داشته اند. 1 تمامی کشورها به تصویب مالیات های زیست محیطی پرداخته اند، تعداد رو به رشدی از کشورها، اصلاحات جامع مالیات سبز را به کار گرفته اند در حالیکه سایر کشورها تنها در فکر اجرای آنها هستند (OECD ، 2001).
اشاره به مالیات بندی زیست محیطی، به سرعت مشارکت قابل ملاحظه ی آرتور سیسیل پیگ (1920) را به ذهن متبادر می کند2. نظریه ی پیگویی مالیات بندی در بحث از اثرات جانبی هزینه ها ی بخش های غیر تراکنشی به تصریح طراحی مناسب مالیات های قادر به تجدید نظر در رفتار آلایندگی در حین کاهش هزینه های اجتماعی می پردازد. با این حال، همانگونه که پروفسور پیگو توضیح می دهد؛ آنچه که به لحاظ نظری خوب به نظر می رسد، در عمل چندان خوب نیست (پیگو، 1938، ص 331؛ 1960، ص 99). در واقع همانگونه که اشاره شد، مالیات های زیست محیطی، احتمالاً مبتنی بر منطق زیست محیطی نخواهند بود (بارنت یاندل، در حال چاپ). همانگونه که پیگ پیش بینی کرده، یافتن مالیات های منطبق با نسخه ی پیگوئی خالص، دشوار است (یاندل، 1998، ص 130 – 132). اگر چه طراحی چنین مقررات های مالیاتی در وهله ی اول دشوار است امّا نشان دهنده ی خسارات جانبی صنعتی یا کارخانه ای هستند. رقابت صنعتی نگرانی های افزایش درآمد، فرایند تصویب مالیات های زیست محیطی را پیچیده می کنند3. آنچه که به لحاظ مناقشه ی اقتصادی سیاسی و به طور سطحی، مالیات زیست محیطی به نظر می رسد در واقع تنها می تواند روش دیگری برای افزایش درآمد باشد4. به عبارت دیگر، واژه های زیست محیطی تنها می توانند پوشش مفیدی برای فعالیت های درآمد طلبانه ی بی پایان سیاستمداران باشد. در واقع درآمد طلبی می تواند تلاش در جهت اهداف زیست محیطی را افزایش داده یا سرکوب کند که این امر تبدیل به پرسش تجربی مورد بررسی در این مقاله می شود. در ادامه به ایجاد نظریه و ارائه ی شواهد تجربی برای رد فرضیه ی ساده ی پیگوئی پرداختیم. درآمد طلبی سیاسی، بهترین تبیین برای مالیات های سبز به نظر می رسد. این مقاله به این صورت سازماندهی شده است: در بخش دوم به مرور نظریه های اصلی قانو نگذاری در پیشینه ی علوم اجتماعی می پردازیم. این بخش هم به طور مختصر به بررسی مالیات های زیست محیطی OECD اصیل و تبیین عدم هماهنگی مالیات ها با معیار پیگویی ایده آل برای کاهش هزینه ی اجتماعی می پردازد و در بخش سوم، نظریه ی اقتصاد سیاسی مدل آماری برای تبیین پراکندگی در سطح مالیات های زیست محیطی جمع آوری شده در کشورهای عضو OECD به کار رفته است. در بخش چهارم، توصیف داده های به کار رفته برای ارزیابی مدل و گزارش یافته ها ارائه می شود. در بخش نهایی، اندیشه های نهایی درباره ی پژوهش مطرح می شود. |
بخشی از مقاله انگلیسی |
Abstract This paper addresses the role of politics in environmental policymaking in OECD countries. The public interest theory of regulation assumes that politicians pursue the public good and employ economically efficient instruments such as Pigouvian taxes to discourage polluting activities. Alternative theories of regulation, however, explain more realistically the environmental policymaking process. The theory developed in this paper argues that the goals of raising revenue and industry competitiveness overwhelm the goal of improving environmental quality when politicians set green taxes. This theory is empirically tested with a political economy model using data on OECD countries. The results suggest that policymakers do not set taxes with a specific concern for the environment, but to generate revenues. The model also demonstrates the concavity of the revenue function with respect to emissions; taxes are raised up to an optimal point beyond which raising them would discourage emissions, and thus revenues. Harmful behavior is not discouraged through the imposition of the taxes, since less healthy populations are taxed less. Emissions generated by industries that are exempted from taxation are offset by the industries that are taxed. When polluting products constitute a high share of the exported products, revenues from environmentally related taxes drop. These results help explaining the lack of environmental orientation of green taxes in the OECD countries. 1 Introduction OECD member countries face a daunting set of environmental challenges that include improving air quality, maintaining adequate water quality, managing solid waste, protecting the ozone layer, and guarding against biodiversity losses. Member countries have addressed these challenges through the use of a number of regulatory instruments that include technology-based command-and-control regulation, performance standards, river basin associations, and the use of taxes and other economic incentives. Over the last decade, instruments based on economic incentives have played a large and growing role in environmental policies of OECD countries.1 All countries have introduced environmental taxes and an increasing number of countries are implementing comprehensive green-tax reforms, while others are contemplating doing so (OECD, 2001). The mere mention of environmental taxation brings immediately to mind one of the notable contributions of Arthur Cecil Pigou (1920).2 The Pigouvian theory of taxation, which emerges in a discussion of spillover effects that impose costs on non-transacting parties, stipulates that appropriately designed taxes can limit polluting behavior while minimizing social cost. However, as Professor Pigou explained, what seems to be good in theory does not work well in practice (Pigou, 1938, p. 331; 1960, p. 99). Indeed, as he pointed out, environmental taxes will not likely be set on the basis of environmental logic (Barnett and Yandle, forthcoming). As Pigou predicted, it is difficult, if not impossible, to find taxes that might come close to following a pure Pigouvian prescription (Yandle, 1998, pp. 130–132). Though difficult to construct in the first place, given that to achieve their acclaimed efficiency status, such taxes are to reflect marginal damages on an industry-by-industry, or even better on a plantby-plant basis, the process by which environmental taxes are actually set is complicated by industry competitiveness and revenue raising concerns.3 Because of the political economy struggle, what may on the surface look like an environmental tax, and even be called an environmental tax, can actually be just another way to raise revenues.4 Put differently, environmental pleadings can serve as a useful disguise in the politician’s never-ending search for revenues for redistributional purposes. The extent to which the pursuit of revenue goals may in fact overwhelm or even accompany the effort to achieve environmental goals is an empirical question, which we address in this article. We do so by developing a theory and then presenting empirical results that reject the simple Pigouvian hypothesis. Political revenue seeking seems to be the better explanation of green taxes. The article is organized as follows. The second section reviews the main theories of regulation found in the social science literature. This section also briefly surveys some of the principal OECD environmental taxes and explains how, on the surface, the taxes charged do not square with the ideal Pigouvian criterion of minimizing social cost. In the third section, a political economy theory and a statistical model are developed to explain the variance in the level of environmental taxes collected across OECD countries. The fourth section describes the data used to estimate the model and reports the findings. The last section offers some final thoughts on the research. |