این مقاله انگلیسی در ۲۲ صفحه در سال ۲۰۰۸ منتشر شده و ترجمه آن ۲۳ صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) |
عنوان فارسی مقاله: |
نقش فرآیندهای کسب و کار و معماری سازمانی در توسعه خودآگاهی سازمانی
|
عنوان انگلیسی مقاله: |
The Role of Business Processes and Enterprise Architectures in the Development of Organizational Self-Awareness
|
دانلود رایگان مقاله انگلیسی |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf |
|
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
|
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی |
فرمت مقاله انگلیسی |
pdf |
سال انتشار |
۲۰۰۸ |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
۲۲ صفحه با فرمت pdf |
نوع نگارش |
مقاله پژوهشی (Research article) |
رشته های مرتبط با این مقاله |
مدیریت – مهندسی فناوری اطلاعات |
گرایش های مرتبط با این مقاله |
معماری سازمانی – مدیریت کسب و کار – مدیریت سیستم های اطلاعاتی – مدیریت منابع انسانی |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس |
بررسی مطالعات پلی تکنیک |
کلمات کلیدی |
طراحی سازمانی و مهندسی (ODE) – معماری سرمایهگذاری (EA) – فرآیند های کسب کار – خودآگاهی سازمانی (OSA) – Sensemaking – ساختار – ساخت سازمانی – Autopoiesis – هوش سازمانی – پیچیدگی سازمانی |
کلمات کلیدی انگلیسی |
Organizational Design and Engineering (ODE) – Enterprise Architectures (EA) – Business Processes – Organizational Self Awareness (OSA) – Sensemaking – Structuration – Organizational Constructionism – Autopoiesis – Organizational Intelligence – Organizational Complexity. |
ارائه شده از دانشگاه |
گروه سیستم های اطلاعاتی و علوم کامپیوتر، موسسه برتر فنی |
رفرنس |
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش |
۲۳ صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله |
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه |
انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
|
کد محصول |
F2306 |
بخشی از ترجمه |
۲٫ نیاز به نمایش سازمانی
نمایش گرافیکی، یک ابزار پیچیده از ارتباطات در محیطهای پیچیده ارائه کرده است. از یک طرف، میدانیم که، هیچ چیز پیچیدهای (شی/ محصول) بدون حالت اول کشیده نشده است. از سوی دیگر، تیمهای حرفهای بزرگ بر روی ارتباطات پیچیده از طریق طرحواره یا نقشه کار میکنند.
یک طرح از شی موجود، یک مخزن از اطلاعات است که از خوانندگان متعدد دریافت شده و شامل برخی اصول اساسی (Boar، ۱۹۹۸) است:
• باید مجموعهای حداقل از مفاهیم اساسی انتخاب شود، که براساس آن اطلاعات (یا ارتباطات) مونتاژ گردد. اینها، عناصر معماری (یا مفاهیم) هستند که براساس آنها اطلاعات تعریف شده است.
• هیچ مفهومی مربوط به نماد، و هیچ نمادی مربوط به مفاهیم مختلف وجود ندارد. این یک طرح منسجم است. هیچ برداشت نادرستی از تفسیرهای متعدد این پیام به دست نمیآید.
چنین ویژگیهایی با کلمات قابل دستیابی است، در واقع بسیاری از واژهها براساس قوانین ارتباطات هستند. بااینحال، در میان انسانها، ادراک گرافیکی و ساختاریافته بهراحتی از پیچیدگی توصیفات قابل دستیابی است. احتمالا نتوانیم آخرین مبحث را اثبات کنیم، اما کافی است که بگوییم هیچ مهندسی، قبل از مجموعهای جامع از مفاهیم و نمایش گرافیکی آنها پیشرفت قابل توجهی را بیان نکرده است.
بنا به جریان اطلاعات، به نظر میرسد که سازمانها از برخی از اشیاء که مهندسین امروزه تولید میکنند و درک کاملی از ابزار و روشهای مشابه نیاز دارد، سادهتر نیستند. نمودار سلسله مراتبی سازمانی یکی از نمایشهای گرافیکی پرکاربرد سازمان، براساس مفهوم کلیدی واحد یا گروه است. ولی سازمان به مراتب پیچیدهتر از این دیدگاه ساده است. بنابراین این موضوع دلیلی است برای اینکه چرا نظم معماری سازمانی با شناسایی مفاهیم کلیدی سازمانی شروع میشود (Sowa و Zackman، ۱۹۹۲؛ Pereira و Sowa ، ۲۰۰۴؛ Pereira و Sowa، ۲۰۰۵).
۳٫ ویژگیهای توصیفی فرآیند های کسبوکار
فرآیند های کسب کار گامی مهم در حوزههای مختلف، از یک پلتفرم بنیادی برای توجیه و حفظ تغییرات سازمانی برای تراز شاخص IT و یا عملکرد سازمان داشته است (Senge، ۱۹۹۰؛ Davenport و Short، ۱۹۹۰؛ Hammer، ۱۹۹۰؛ Davenport ، ۱۹۹۳؛ Davenport، ۱۹۹۴؛ Davenportو Beers، ۱۹۹۵؛ Porter، ۱۹۸۵؛ Grover و همکارانش، ۱۹۹۵؛ Labovitz و Rosansky، ۱۹۹۷؛ Hammer و Champy، ۲۰۰۱).
بااین حال، به نظر میرسد که مفهوم “روند” به اندازه کافی اساسی برای ساخت ایدهها یا سیستمهای پیچیده نیست. شواهد این ادراک بر حقایق متعددی پایدار است: تولید ثابت فرآیند کسبوکار ؛ وجود نقشههای فرآیند کسب و کار متفاوت در زمینههای مختلف؛ و تیمهای مختلف طراحی فرآیند همیشه در نقشههای مختلفی از فرآیند عمل میکنند.
تعاریف مشترک از مفاهیم فرآیند کسبوکار عبارتند از:
• یک فرآیند یک دوره از عمل، یک سری از عملیات و یا یک سری از تغییرات است.
• فرآیند ها نشاندهنده جریان کار و اطلاعات در طول کسبوکار هستند (OMG، ۲۰۰۵).
• یک فرآیند کسبوکار مجموعهای از فعالیتهایی است که یک یا چند نوع ورودی و خروجی دارند. (Hammer و Champy، ۲۰۰۱).
• هر سازمانی برای به انجام رساندن کار ارزش افزوده وجود دارد. این کار از طریق یک شبکه از فرآیند ها قابل انجام است. هر فرآیند دارای ورودی است و خروجی، نتایج حاصل از این فرآیند است (ISO، ۱۹۹۵).
• نوعی فرآیند است که از موارد مربوط به کسبوکار ساختار سازمانی و سیاست بهمنظور دستیابی به اهداف کسبوکار پشتیبانی میکند. که شامل فرآیند های دستی و/ یا گردش کار (W3C، ۲۰۰۲) است.
• فرآیند کسبوکار شیوهای است که در آن، کار برای تولید یک محصول ارزشمند و یا خدمات، سازمانیافته، هماهنگ و متمرکز است (لاودن و لاودن، ۲۰۰۰).
• یک فرآیند یک چرخه علّی است که یک حلقه بازخوردی از علتها و تاثیر آنها را توصیف میکند. از دیدگاه سیستم، انسانها بخشی از فرآیند بازخورد هستند (Senge، ۱۹۹۰).
• فرآیند کسبوکار مجموعهای کامل، پویا و هماهنگ از فعالیتهای جمعی و معاملاتی برای تحویل محصول به مشتری است (Smith و Fingar، ۲۰۰۳).
همه این تعاریف بسیار آسان هستند اما قادر به ارائه یک تعریف واحد نیستند. در واقع، برای هر سازمان داده شدهای، روند بسیاری وجود دارد که با تعاریف آن مطابقت دارد. این مسئله، صرفنظر از مراحل تجزیهوتحلیل یا روشهای بالا به پایین برای ایجاد ارزش فروپاشی به کارهای کوچکتر یا روشهای پایین به بالا، که فعالیتها را درکل ادغام میکنند، درست است.
در رویکرد مهندسی این مقاله، برای تجزیه و تحلیل روند و نقشه، یکی از دروس اساسی Zackman را اتخاذ میکنیم (۱۹۸۷): هر چیزی که موجود است با پاسخ به شش پرسش: کی، چه چیز، کجا، چه کسی، چگونه و چرا مشخص میشود. به نظر ما، یک فرآیند مجموعهای از عناصر (فعالیتها یا فرآیندهای فرعی) است که در آن:
• هیچ دو عنصری پاسخ یکسانی به سوالهای کی، چه چیز، کجا، چه کسی، چگونه و چرا ندارند.
• هیچ دو مقدار یکسانی برای سوالهای کی، چه چیز، کجا، چه کسی، چگونه و چرا درون یک عنصر وجود ندارد.
این به این معنی است که، در طول فرآیند تجزیهوتحلیل و مدلسازی، اگر فعالیتهای A و B هیچ پاسخ مختلفی برای سوالهای کی، چه چیز، کجا، چه کسی، چگونه و چرا نداشته باشند باید بهعنوان یک فعالیت واحد در نظر گرفته شوند. ازسوی دیگر، اگر یک فعالیت دارای چندین پاسخ به سوالهای کی، چه چیز، کجا، چه کسی، چگونه و چرا باشد، باید به دو دسته فعالیت مختلف تقسیم شود (Sowa و همکارانش، ۲۰۰۶b).
برای مثال، اگر فعالیت ” تمام کردن درب” یک نجار و نقاش را درگیر کند (چهکسیهای مختلف)، باید بهعنوان دو فعالیت مدل شود. بههمین ترتیب، اگر یک فعالیت در شهرهای مختلف انجام شود (کجاهای مختلف)، باید جدا از هم مدل شود.
استفاده از این قوانین منجر به تعداد زیادی از عناصر فرآیند میشود. چنین زنجیره طولانی از عناصر، برای دستکاری توسط انسان و تجزیه و تحلیل بسیار عملی نیست. بااینحال، دارای اطلاعاتی لازم برای رسیدن به دو نتیجه عمده است:
• از تیمهای انجام دهندهی روند تجزیه تحلیل مستقل باشد.
• برای ایجاد ایدهای خاص برای فرآیند خاص سهامداران به اندازه کافی قدرتمند باشد. بنابراین تنها نیاز به انتخاب مقداری مورد نظر و متفاوت برای سوالهای کی، چه چیز، کجا، چه کسی، چگونه و چرا دارد.
مشاهده براساس چراهای مختلف منجر به تولید دیدگاههای مشترک در فرآیندها میشود. مشاهده براساس کی، چه چیز و کجا متفاوت برای یک دیدگاه منطقی مناسب است. مشاهده براساس چه کسیهای مختلف برای تجزیهوتحلیل منابع انسانی کافی است. مشاهده براساس چه چیز و چطورهای مختلف برای تجزیهوتحلیل سیستمهای اطلاعاتی و غیره مناسب است.
ما بر این باوریم که چنین رویکرد مهندسی برای فرآیندها، منجر به رسیدگی به پایه و اساس حوزههای دیگر، مانند معماری سازمان میشود.
|