این مقاله انگلیسی ISI در نشریه الزویر در 11 صفحه در سال 2018 منتشر شده و ترجمه آن 30 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی | |
عنوان فارسی مقاله: |
تغییر کاربری زمین های شهری: نقش برنامه ریزی فضایی استراتژیک |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Urban land-use change: The role of strategic spatial planning |
|
مشخصات مقاله انگلیسی | |
فرمت مقاله انگلیسی | pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
سال انتشار | 2018 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 11 صفحه با فرمت pdf |
نوع مقاله | ISI |
نوع نگارش | مقاله پژوهشی (Research article) |
نوع ارائه مقاله | ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله | جغرافیا، مهندسی محیط زیست |
گرایش های مرتبط با این مقاله | جغرافیا و برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی و علوم محیطی، برنامه ریزی آمایش سرزمین |
چاپ شده در مجله (ژورنال) | تغییر جهانی محیط زیست – Global Environmental Change |
کلمات کلیدی | حاکمیت، شرایط خارجی، مقاصد برنامه ریزی، اجرا برنامه، برنامه ریزی فضایی استراتژیک، مدل بندی تغییر زمین |
کلمات کلیدی انگلیسی | Governance – External conditions – Planning intentions – Plan implementation – Strategic spatial planning – Land-change modelling |
ارائه شده از دانشگاه | موسسه تحقیقات فدرال سوئیس WSL |
نمایه (index) | Scopus – Master Journals – JCR |
شناسه شاپا یا ISSN | 0959-3780 |
شناسه دیجیتال – doi | https://doi.org/10.1016/j.gloenvcha.2018.05.001 |
ایمپکت فاکتور(IF) مجله | 11.386 در سال 2019 |
شاخص H_index مجله | 147 در سال 2020 |
شاخص SJR مجله | 4.381 در سال 2019 |
شاخص Q یا Quartile (چارک) | Q1 در سال 2019 |
بیس | نیست ☓ |
مدل مفهومی | ندارد ☓ |
پرسشنامه | ندارد ☓ |
متغیر | ندارد ☓ |
رفرنس | دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
کد محصول | F1664 |
نشریه | الزویر – Elsevier |
مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله | |
فرمت ترجمه مقاله | pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود |
کیفیت ترجمه | ترجمه ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | 30 صفحه (3 صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت 14 B Nazanin |
ترجمه عناوین تصاویر و جداول | ترجمه شده است ✓ |
ترجمه متون داخل تصاویر | ترجمه نشده است ☓ |
ترجمه متون داخل جداول | ترجمه نشده است ☓ |
ترجمه ضمیمه | ندارد ☓ |
ترجمه پاورقی | ندارد ☓ |
درج تصاویر در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
درج جداول در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
منابع داخل متن | به صورت فارسی درج شده است ✓ |
منابع انتهای متن | به صورت انگلیسی درج شده است ✓ |
کیفیت ترجمه | کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد. |
فهرست مطالب |
چکیده |
بخشی از ترجمه |
چکیده
علی رغم این قضیه که برنامه ریزی برای تغییر کاربری زمین تأثیر می گذارد، تا به امروز علم تغییر کاربری زمین توجه کمی به سیاست و برنامه ریزی فضایی در چشم انداز شهری داشته است. این امر عمدتاً به دلیل فقدان داده-های مرتبط و درک نظری توسعه نیافته با توجه به تأثیر برنامه ریزی فضایی بر تغییر کاربر زمین های شهری است. برای تحلیل بهتر نقش برنامه ریزی فضایی در توسعه شهری باید موارد زیر را مشخص کنیم: 1) مقاصد ذکرشده در برنامه ها؛ 2) ابزار اجرای برنامه ها از طریق فرایندهای حاکمیت و 3) نقش شرایط خارجی مؤثر بر اجرا. بر اساس ترکیب آثار کنونی در مورد اینکه برنامه ریزی فضایی چگونه در مدل های تغییر کاربری زمین اجرا می شود، و توجه به آثار مربوط به ارزیابی برنامه ریزی، برای توسعه بیشتر و درک این سه عنصر و ارتباط درونی آنها و همچنین کاربرد آنها در رویکردهای مدل بندی کمی تغییر کاربری زمین در مناطق شهری، طرحی پژوهشی را ارائه می کنیم.
1- مقدمه
تغییر زمین یکی از فرایندهای کلیدی تغییر محیط جهانی است (مگلیوکا و دیگران، 2015؛ ترنر و دیگران، 2007؛ وربورگ و دیگران، 2015). مطالعات مربوط به این موضوع از تمرکز بر الگوهای کاربری زمین و تغییر پوشش زمین توسعه یابند تا تعاملات دینامیک سیستم های اجتماعی-اکولوژیکی و تأثیرات ناشی از سرویس های اکوسیستم و تنوع زیستی را تحلیل کنند (دینفوس و دیگران، 2004؛ رونسول و دیگران، 2012). در این بافت، تغییر زمین به عنوان یکی از نتایج نیروها و عوامل تعاملی سیاسی/نهادی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی و نیروهای محرک مرتبط در نظر گرفته می شود (بورگی و دیگران، 2004؛ هرسپرگر و دیگران، 2010). درحالی که داده های اقتصادی و شرایط طبیعی سابقۀ زیادی در توضیح تغییرات زمین دارند، محققان اخیراً به سیاست ها، برنامه ها و مقررات کاربری زمین در بافت خاص دولتی و نهادی توجه داشته اند. مطالعات ابر-تحلیلی بر نقش سیاست های کاربری زمین و برنامه ریزی فضایی به عنوان فاکتوری اصلی برای بسیاری از فرایندهای مختلف تغییر کاربری زمین تأکید کرده اند (ون ولیت و دیگران، 2016).
در مقایسه با پژوهش های مرتبط به جنگل و کشاورزی، مطالعات تغییر زمین در مناطق شهری تا کنون بخش کوچکی از پژوهش های سیستم زمین هستند (گیست و دیگران، 2006؛ مگلیوکا و دیگران، 2015؛ ستو و دیگران، 2011). بااینحال، مناطق شهری که بسیار گسترده هستند، به عنوان شهر یا مادرشهری تعریف می شوند، برخی از پویاترین سیستم های تغییر زمین در جهان هستند. با افزایش شهری سازی، انتظار می رود که در دهه های آینده مناطق بیشتری از سطح زمین را پوشش دهند و میزبان اکثریت جمعیت مردم باشند (ستو و دیگران، 2012). درعین حال، تغییر زمین های شهری تنها به مرکز شهر محدود نمی شود، شامل بسیاری از فضاهای شهری-روستایی جدید نیز می شود که از نظر عملکردی به شهر گره خورده اند (برنر و اشمید، 2015) و تأثیرات زیادی بر مناطق دورافتاده روستایی دارند (برن آمور و دیگران، 2016) و ازاینرو در علم تغییر زمین شایسته توجه بیشتری هستند (مولر و مونرو، 2014). یک قضیۀ پذیرفته شده خصوصاً در مناطق شهری این است که برنامه ریزی فضایی –یک برنامه ریزی چندبعدی با اهداف زیاد از جمله برنامه ریزی پروژه ای، برنامه ریزی اصلی، برنامه ریزی کاربری زمین و برنامه ریزی استراتژیک- بر الگوهای کاربری زمین و پوشش زمین تأثیر می گذارند (کوکلِلیس، 2005). در میان بسیاری از اهداف برنامه ریزی فضایی، برنامه ریزان فضایی و دولت ها تلاش کرده اند تا فرایندهای شهری سازی را با هدف توسعه شهرها و مناطق پایدار هدایت کنند (آلبرچت و دیگران، 2017؛ کولیر و دیگران، 2013). بااینحال، مفهومی سازی نقش برنامه ریزی در هدایت تغییر زمین چالشی بزرگ محسوب می شود (مک نیل و دیگران، 2014). این نسبتاً به خاطر این حقیقت است که بررسی سهم برنامه ریزی برای تغییر زمین وجه اشتراک دو الگو است (بریاسولیس، 2008؛ هیلیر، 2007): متخصصان برنامه ریزی بر مشارکت بافتی و اجتماعی فضا تأکید دارند؛ درحالی که پژوهشگران تغییر زمین به دنبال وجود واقعیت هایی هستند که می توانند به صورت عینی اندازه گیری شوند، توضیح داده شوند و آنها را تعمیم دهند. تفاوت میان این دو الگو این گونه می تواند به تصویر کشیده شود که آنها چگونه خود را در مفاهیم فضا و عدم قطعیت قرار می دهند. بسیاری از جغرافیدانان شهری و نظریه پردازان برنامه ریزی فضا را به عنوان ساختاری اجتماعی در نظر می گیرند و از توسعه شهری آینده انتظار دارند انتها نداشته باشد. عدم قطعیت ذاتی است، و انتظار می رود موضوع فاکتورهای خارجی باشد (گراهام و هیلی، 1999). دانشمندان تغییر زمین با مشخص کردن همبستگی و علیت میان محرک ها و پیامدها و تلاش برای تشخیص منابع و سطوح عدم قطعیت طرح های پوششی زمین فضا را مدل بندی کرده و کمیت آن را تعیین می کنند (الکساندر و دیگران، 2016). پژوهش های مربوط به پیوند این دو الگو نادر است. در نتیجه، برنامه ریزی در ارزیابی های کمی تغییر زمین، به خوبی یکپارچه نشده است. |
بخشی از مقاله انگلیسی |
Abstract To date land-change science has devoted little attention to spatial policy and planning in urban landscapes despite the widely accepted premise that planning affects urban land change. This is primarily due to lack of relevant data and an underdeveloped theoretical understanding regarding the impact of spatial planning on urban land change. To be able to better analyse the role of spatial planning in urban development we need to distinguish: 1) the intentions expressed in the plans; 2) the means of implementation of the plans through governance processes and 3) the role of external conditions influencing implementation. Based on a synthesis of the current literature on how spatial planning is implemented in land-change models, and drawing from the literature on planning evaluation, we sketch a research agenda to further develop the understanding of these three components and their interconnections as well as their application in quantitative land-change modelling approaches for urban regions. 1 Introduction Land change is one of the key processes of global environmental change (Magliocca et al., 2015; Turner II et al., 2007; Verburg et al., 2015). The studies on the topic have gradually advanced from a focus on patterns of land-use and land-cover change to an analysis of dynamic interactions within socio-ecological systems and the resulting impacts on, for example, ecosystem services and biodiversity (Rindfuss et al., 2004; Rounsevell et al., 2012). In this context, land change is understood as the result of interacting political/institutional, economic, cultural, technological and natural/spatial driving forces and the respective actors (Bürgi et al., 2004; Hersperger et al., 2010). Whereas data on economic and natural conditions have a long tradition in being used to explain land changes, researchers only recently started to pay attention to policies, plans, and regulations on land use, within their specific institutional and governmental contexts. Meta-analytical studies have emphasized the role of land-use policies and spatial planning as a major underlying driving factor for many different land-use change processes (van Vliet et al., 2016). Compared with forest and agricultural related research, studies on land change in urban regions are so far a small part of land-system research (Geist et al., 2006; Magliocca et al., 2015; Seto et al., 2011). However, urban regions, which are also broadly defined as cities or metropolitan regions, are some of the most dynamic land-change systems worldwide. With strong further urbanization expected over the coming decades they will cover increasing areas of the earth surface and host the majority of the human population (Seto et al., 2012). At the same time, urban land change is not restricted to the core city, but includes many new urban-rural spaces functionally tied to the city (Brenner and Schmid, 2015) and has many impacts on rural hinterlands (Bren d’Amour et al., 2016) and hence deserves more attention in landchange science (Müller and Munroe, 2014). A widely accepted premise is that, especially in urban regions, spatial planning – a multifaceted activity with many purposes, including project planning, master planning, land-use planning and strategic planning – influences patterns of land use and land cover (Couclelis, 2005). Amongst the many purposes of spatial planning, spatial planners and governments have been trying to steer urbanization processes with the aim of developing sustainable cities and regions (Albrechts et al., 2017; Collier et al., 2013). However, conceptualizing the role of planning in guiding land change is a great challenge (McNeill et al., 2014). This is partly due to the fact that research on the contribution of planning to land change is at the interface of two paradigms (Briassoulis, 2008; Hillier, 2007): planning scholars tend to stress contextuality and social construction of space; whereas land-change scientists incline to assume the existence of realities that can be objectively described and measured and lend themselves to generalizations. The difference between the two paradigms can be illustrated through how they position themselves in respect to the concepts of space and uncertainty. Many urban geographers and planning theoreticians conceive space as a social construct (Harvey, 2006; Lefebvre, 1991) and expect future urban development to be open ended. Uncertainty is inherent; to be expected and subject to exogenous factors (Graham and Healey, 1999). Land-change scientists quantify and model space by identifying correlation or causality between drivers and outcomes, and strive to identify sources and levels of uncertainty in landcover projections (Alexander et al., 2016). Research to bridge the two paradigms is sparse. Consequently, planning is not well integrated in quantitative land-change assessments. |