این مقاله انگلیسی ISI در 18 صفحه در سال 1999 منتشر شده و ترجمه آن 22 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت خلاصه ترجمه شده است.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی | |
عنوان فارسی مقاله: |
بازنگری شواهدی در خصوص نرخ بازده سیستم ترویجی آموزش و بازدید در کنیا |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Reconsidering the Evidence on the Returns to T&V Extension in Kenya |
|
مشخصات مقاله انگلیسی (PDF) | |
سال انتشار | 1999 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 18 صفحه با فرمت pdf |
رشته های مرتبط با این مقاله | مدیریت – کشاورزی و اقتصاد |
گرایش های مرتبط با این مقاله | اقتصاد مالی – مدیریت مالی – اقتصاد کشاورزی |
رفرنس | دارد ✓ |
کد محصول | F1230 |
مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word) | |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | 22 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
ترجمه عناوین جداول | ترجمه شده است ✓ |
ترجمه متون داخل جداول | ترجمه شده است ✓ |
درج جداول در فایل ترجمه | درج شده است ✓ |
منابع داخل متن | به صورت فارسی درج شده است ✓ |
کیفیت ترجمه | کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد |
توضیحات | ترجمه مقاله به صورت خلاصه انجام شده است |
فهرست مطالب |
مقدمه |
بخشی از ترجمه |
1- مقدمه
کارایی و اثر بخشی خدمات ترویج کشاورزی عمومی در کنیا به عنوان یک مسئله بحث انگیز بوده و هنوز هم هست. دو پروژه پی در پی که توسط IDA تامین مالی شده است یعنی پروژه های ترویج ملی 1 و 2(NEP I-II)، از ترویج کشاورزی از سال 1982، که در آن زمان بانک جهانی سیستم آموزش و بازدید(T&V) مدیریت را معرفی کرد پشتیبانی کرده اند. هدف پروژه ها، موثر تر و کارآمد تر کردن خدمات ترویج کشاورزی کنیا بود.
در پایان پروژه NEP-I در 1990، مرکز فنی بانک جهانی آفریقا، مطالعه ای را برای ارزیابی اثر پروژه های ترویج کشاورزی که آن ها را در کنیا و بورکینافاسو پشتیبانی کرده بود شروع کرد. مطالعه کنیا( بیدنلیش و اونسون 1993) نرخ بازده ترویج را 350 درصد ( نرخ بازده داخلی حاشیه ای) با برآورد کران پایین 160 درصد تخمین زد. نرخ بازده ترویج در بورکینافاسو( بیدلیش، اونسون و گبیتو 1993) به شکل مشابه به میزان 91 درصد برآورد شد. این مطالعات و نتایج آن ها توجه گسترده ای را در بانک جهانی و بخش های دیگر به خود جلب کردند. در آن زمان وقتی که بسیاری از کشور های وام گیرنده به دلیل هزینه بالای ادراک شده رویکرد آموزش و بازدید و نیز افزایش نگرانی های بانک در خصوص نتایج واقعی و کاربردی سیستم ترویج از آن سرخورده و نا امید شدند، نرخ بازده بالای برآورد شده با استقبال زیادی البته با کمی تردید در برخی بخش ها مواجه گردید( بانک جهانی 1994، که متعاقبا توسط پارسل و اندرسون 1997 منتشر شد). با این وجود، چون این برآورد ها با استفاده از داده های نظر سنجی خانوار حاصل شده، و توسط یک نمایندگی مستقل( اداره مرکزی آمار) به جای وزارت کشاورزی جمع آوری گردیده و بر اساس روش های آماری رسمی بودند، نرخ بازده بالای برآورد شده، به ادعاهای مطرح شده توسط حامیان سیستم آموزش و بازدید اعتبار بخشید. یافته ها و نتایج، سیاست اعلام شده بانک را در استفاده از ترویج به عنوان یک برنامه اصلی در راهبرد کلی توسعه روستایی برای آفریقا(کلور 1993) توجیه و پشتیبانی کردند. از این روی بانک، فرآیند معرفی سیستم آموزش و بازدید را در آفریقا تسریع بخشید تا حدی که در اواخر 1997، 22 کشور دارای یک برنامه ترویج ملی با استفاده از سیستم مدیریت آموزش و بازدید بودند و پروژه های فعال بانکی، مجموع سرمایه گذاری بیش از 700 میلیون دلار را پشتیبانی می کردند. یادداشت حاضر، بخشی از مطالعه ارزیابی اثر سرمایه گذاری در ترویج کشاورزی در کنیا است که توسط اداره ارزیابی عملیات(OED) انجام شده و از طریق دو پروژه بانک جهانی NEP-I-II پشتیبانی می شود. هدف این یادداشت ویژه،آزمون استواری ارزیابی گسترده بازده اقتصادی ترویج کشاورزی در کنیا که توسط بیندلیش و اونسون برآورد شده است می باشد( 1993، اصلاح شده در 1997). موضوع در چارچوب مرز داده های مقطعی موجود بررسی شده و بنا براین یافته های این تحقیق بایستی به صورت یافته های مقدماتی و اولیه در نظر گرفته شوند. هنگامی که مطالعه کامل تر OED انجام شد، از داده های پانلی برای غلبه بر محدودیت های تحمیل شده توسط تحلیل مقطعی استفاده کرده و انتظار می رود که نتایج قوی تری را ارایه دهد. با این وجود، یافته های این مقاله، محدودیت های مربوط به داده های مقطعی را در اطلاع رسانی تصمیمات سیاستی برجسته تر می کند. به طور ویژه سه مسئله ای که به طور بالقوه می توانند اثر مهمی بر نتایج بیندلیش و اونسون( از این به بعد B&E) داشته باشند مورد بررسی قرار می گیرند. مسئله اول که مربوط به استفاده از داده های مقطعی توسط B&E می باشد، حساسیت نتایج آن ها به عوامل حذف شده احتمالی، به خصوص اثرات خاص منطقه ای ناشی از پتانسیل سودمندی و بهره وری طبیعی یا عوامل دیگر می باشد. مسئله دوم، حساسیت نرخ بازده برآورد شده به فرم تبعی یا تابع تولید مورد استفاده برای مدل سازی تولید کشاورزی است. مسئله سوم بر مسائل مربوط به داده ها تاکید می کند. همه این سه مسائل در تجزیه تحلیل نهایی، مسائل تجربی می باشند، اگرچه دو مسئله اول، از ملاحظات نظری اثبات شده در رسیدگی به داده های مقطعی و مشخصات فناوری پیروی می کنند. همان طور که در بحث ذیل خواهید دید، نتایج به اثرات منطقه ای حذف شده و ملاحظات داده ای حساسیت دارد با این حال، ظاهرا این نتایج از حیث شکل تبعی و کارکردی برای تابع تولید، قوی می باشند. |
بخشی از مقاله انگلیسی |
1 Introduction The effectiveness of the public agricultural extension service in Kenya has been, and continues to be, a controversial issue. Two successive IDA-funded projects, the National Extension Projects I and II (NEP-I and II) have supported agricultural extension since 1982, at which time the World Bank introduced the Training and Visit (T&V) system of management. The objective of the projects was to make the Kenyan extension service more effective and efficient. Towards the end of NEP-I in 1990, the Africa Technical Department of the World Bank undertook a study to evaluate the impact of the agricultural extension projects it had supported in Kenya and Burkina Faso. The Kenya study (Bindlish and Evenson, 1993) estimated the returns to extension at 350% (marginal internal rate of return), with a “lower bound” estimate of 160%. The returns to extension in Burkina Faso (Bindlish, Evenson and Gbetibouo, 1993) were estimated in a similar fashion at 91%. These studies and their findings received wide attention in the Bank and elsewhere. At a time when many borrower countries were becoming disenchanted with the T&V approach because of its perceived high cost, as well as increasing concern within the Bank about “results on the ground” from the extension portfolio, the high estimated returns were greeted with skepticism in some quarters (World Bank, 1994, subsequently published in Purcell and Anderson, 1997). Nevertheless, since the estimates were arrived at by using household survey data, collected by an independent agency (the Central Bureau of Statistics) rather than the Ministry of Agriculture, and were based on formal statistical methods, the high estimated returns lent credibility to the claims made by the supporters of T&V. The findings vindicated the Bank’s stated policy of using extension as a major plank in the overall rural development strategy for Africa (Cleaver, 1993). Hence, the Bank speeded up its already rapid pace of introducing the T&V system in Africa to the extent that, at the end of 1997, 22 countries had a national extension program using the T&V system of management, with active Bank projects supporting a total investment of over $700 million. The present note is part of an impact evaluation study by the Operations Evaluation Department (OED) of the investment in agricultural extension in Kenya supported by the two World Bank projects, NEP-I and II. The purpose of this particular note is to test the robustness of the widely disseminated assessment of the economic returns to agricultural extension in Kenya estimated by Bindlish and Evenson (1993, revised in 1997). The matter is examined within the limits of the available cross-sectional data and the findings of this enquiry should, therefore, be considered as preliminary. The fuller OED study when complete will use panel data to overcome the limitations imposed by cross-sectional analysis and is expected to provide more robust results. Nevertheless, the findings in this paper do highlight the shortcomings of cross-sectional data to inform policy decisions. Specifically, three issues that could potentially have an important bearing on the results of Bindlish and Evenson (hereafter B&E) are addressed. The first, related to the use of crosssectional data by B&E, is the sensitivity of their results to possible omitted factors, particularly region-specific effects due to natural productivity potential or other factors. The second is the sensitivity of the estimated returns to the functional form used for modeling agricultural 3 production. The third concerns data-related problems. All three are, in the final analysis, empirical issues, although the first two follow from well-established theoretical considerations in dealing with cross-sectional data and technology specification. As the following discussion explains, the results are sensitive to omitted regional effects and data considerations, but are seemingly robust with respect to the functional form for the production function. |