| عنوان فارسی مقاله: | رابطه بین تجربه مالی مدیرعامل و مدیریت سود |
| عنوان انگلیسی مقاله: | CEO’s (Chief executive officer’s) financial experience and earnings management |
| دانلود مقاله انگلیسی: | برای دانلود رایگان مقاله انگلیسی با فرمت pdf اینجا کلیک نمائید |
| سال انتشار | 2013 |
| تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 12 صفحه |
| تعداد صفحات ترجمه مقاله | 12 صفحه |
| مجله | مجله مدیریت مالی چند ملیتی |
| دانشگاه | دانشکده کسب و کار چین |
| کلمات کلیدی | تجربه مالی، مدیریت سود، تعویض و برکناری مدیریت، مدیرعامل (CEO) |
| نشریه الزویر | Elsevier |
فهرست مطالب:
چکیده
۱ مقدمه
۲ داده ها، تعاریف و آماره های توصیفی
۱ ۲ داده ها و انتخاب نمونه
۲ ۲ تعریف متغیر
۱ ۲ ۲ تجربه مالی
۲ ۲ ۲ مدیریت سود
۳ ۲ آماره های توصیفی
۳ روش و نتایج تجربی
۱ ۳ روش اختلاف در اختلافات
۲ ۳ رابطه بین تجربه مالی CEO و مدیریت سود حقیقی
۳ ۳ رابطه بین تجربه مالی CEO و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی
۴ تستهای پایداری
۱ ۴ رگرسیون میانگین سالانه
۲ ۴ رگرسیون میانه
۳ ۴ مدل مقطعی تعدیل شده جونز
۴ ۴ کنترل سایر ویژگیهای CEO
۵ ۴ کنترل سایر متغیرهای وابسته به حاکمیت
۶ ۴ طویل نمودن دوره های پیش و پس از انتصاب
۵ بحث
۶ نتیجه گیری
بخشی از ترجمه:
مقدمه
اگرچه مدیران ارشد به ویژه CEO ها، دارای نگرش عمومی هستند، اما تجربیات کاری گذشته آنها، به شکل گیری جهتی در زندگی آنها کمک کرده و این جهت می تواند بر انتخاب های استراتژیک شرکت تاثیرگذار باشد. تاثیر تجربیات کاری CEO بر اقتباس استراتژی به خوبی محرز و مشخص شده است. مطالعه موردی پیشین دربورن و سایمون گزارش می کند که وقتی گروهی از مدیران اجرایی از نواحی وحوزه های کارکردی مختلف با مشکلی روبرو می شوند، مشکل را تا حد زیادی از لحاظ اهداف و وظایف در نواحی کارکردی مربوطه تعریف می کنند، هرچند انگیزه لازم برای بررسی آن از دیدگاه شرکتی را دارند. مطالعات تجربی آتی شواهد بیشتری ارائه می دهند. به طور مثال، سانک این گونه استنباط می کند که CEO هایی با تجربه کاری عملیاتی، بیشتر مستعد متنوع سازی ذاتاً توسعه یافته می باشند، در حالیکه CEO هایی با تجربه در زمینه کارکردهای غیر عملیاتی بیشتر مستعد متنوع سازی از طریق خرید می باشند. تیلور و اسنسما نشان می دهند که مدیرانی با تجربه کاری فنی ، اتحادها و پیوستگی های تکنولوژیکی بالقوه را به گونه ای مطلوب تر از همتایانشان با تجربیات کاری دیگر مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهند. بارکر و مولر (۲۰۰۲) ادعا می کنند مخارج R&D (تحقیق و توسعه) در شرکت هایی بیشتر است که CEO ها در زمینه R&D دارای تجربه حرفه ای می باشند. کلیه این مطالعات نشان می دهند که تجربه کاری گذشته CEO تاثیر معناداری بر تصمیمات شرکت اعمال می نماید.
6. نتیجه گیری
در سایه افزایش اخیر تعداد CEO هایی با تجربه مالی، به بررسی این مسئله می پردازیم که آیا تجربه در شرکت های لیست شده سهام A چینی در طول سالیان 2008- 2002 ، تاثیری بر مدیریت سود اعمال می نماید یاخیر. در این راستا نشان می دهیم که انتصاب CEO جدید با تجربه مالی، مدیریت سود حقیقی را تقلیل می دهد. اما مدارکی بدست نمی آوریم دال براینکه تجربه مالی CEO بر مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی اثرگذار می باشد، این مسئله با استدلال محققین همخوانی ندارد، اما با این مسئله همخوانی دارد که شرکت ها از طریق فعالیتهای حقیقی بیشتر از اقلام تعهدی تمایل به دستکاری سودها نشان خواهند داد.به علاوه، به نتیجه جالب توجهی دست می یابیم مبنی براینکه انتصاب CEO فاقد تجربه مالی، مدیریت سود حقیقی را افزایش می دهد. از آنجایی که مقاله حاضر بر CEO هایی با تجربه مالی تاکید می کند، در نتیجه تحلیل و تبیین عمیق تر این پدیده به تحقیق آتی محول می گردد.
بخشی از مقاله انگلیسی:
Introduction
Although top managers, especially CEOs, are presumed to have a generalist’s view, their past workexperience shapes an orientation in their life, and this orientation can exert some influence on thefirm’s strategic choices (Hambrick and Mason, 1984). The impact of the CEO’s work experience uponstrategy adoption is well established. An early case study by Dearborn and Simon (1958) reports thatwhen a group of executives from different functional areas are presented with the same problem,they define the problem largely in terms of goals and tasks in their respective functional areas, eventhough they are motivated to consider it from a company-wide viewpoint. Subsequent empiricalstudies provide further evidence. For example, Song (1982) finds that CEOs with operational workexperience are more apt to favor internally developed diversification, while CEOs with experiencein nonoperational functions are more inclined toward diversification through acquisition. Tyler andSteensma (1998) show that executives with technical work experience assess potential technologicalalliances more favorably than their counterparts with other work experience. Barker and Mueller(2002) claim that R&D spending is greater at firms where CEOs have career experience in R&D. Allthese studies show that the CEO’s past functional experience significantly affects firm decisions.
6. Conclusion
In light of the recent increase in the number of CEOs having financial experience, we examine whether that experience affects earnings management in Chinese A-share listed firms over the years 2002–2008. We find that the appointment of a new, financially experienced CEO lessens real earnings management. However, we find no evidence that the CEO’s financial experience may affect accrualbased earningsmanagement, which is inconsistent with the argument ofMatsunaga and Yeung (2008), butis consistent with the factthat firms are more willing to manipulate earnings through real activities than through accruals.
In addition, we have an interesting finding that appointing a CEO without financial experience increases real earnings management. As this paper focuses on CEOs with financial experience, a deeper analysis and explanation of this phenomenon is left for future research.
| عنوان فارسی مقاله: | تحلیل مدیریت درآمد و تجربه اقتصادی مدیر ارشد اجرایی |
| عنوان انگلیسی مقاله: | CEO’s (Chief executive officer’s) financial experience and earnings management |
