این مقاله انگلیسی در نشریه الزویر در 18 صفحه در سال 2014 منتشر شده و ترجمه آن 37 صفحه بوده و آماده دانلود رایگان می باشد.
دانلود رایگان مقاله انگلیسی (pdf) و ترجمه فارسی (pdf + word) | |
عنوان فارسی مقاله: |
مدار مغز برای تصمیم گیری در راسته پستانداران غیر انسان |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Brain Circuitry for Social Decision Making in Non-Human Primates |
دانلود رایگان مقاله انگلیسی | |
دانلود رایگان ترجمه با فرمت pdf | |
دانلود رایگان ترجمه با فرمت ورد |
مشخصات مقاله انگلیسی و ترجمه فارسی | |
فرمت مقاله انگلیسی | |
سال انتشار | 2014 |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی | 18 صفحه با فرمت pdf |
نوع نگارش |
فصل کتاب (Book Chapter)
|
نوع ارائه مقاله | ژورنال |
رشته های مرتبط با این مقاله | پزشکی – زیست شناسی |
گرایش های مرتبط با این مقاله | مغز و اعصاب – علوم جانوری |
چاپ شده در مجله (ژورنال)/کنفرانس | اقتصاد عصبی |
کلمات کلیدی | تئوری بازی – یادگیری تقویتی – قشر پری فرونتال – قشر اوربیتو فرونتال – میدان چشم جلویی – کولیکولوس فوقانی – قشر جداری خلفی – لب |
کلمات کلیدی انگلیسی | game theory – reinforcement learning – prefrontal cortex – orbitofrontal cortex – frontal eye field – superior colliculus – posterior parietal cortex – LIP |
شناسه دیجیتال – doi | https://doi.org/10.1016/B978-0-12-416008-8.00026-7 |
لینک سایت مرجع | https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/B9780124160088000267 |
رفرنس | دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله ✓ |
نشریه | الزویر – Elsevier |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش | 37 صفحه با فونت 14 B Nazanin |
فرمت ترجمه مقاله | pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش |
وضعیت ترجمه | انجام شده و آماده دانلود رایگان |
کیفیت ترجمه |
مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب) |
کد محصول | F2493 |
بخشی از ترجمه |
مزایای ترکیب کردن فعالیتهای نظریه بازی با تکنیکهای علوم اعصاب مانند ثبت تک نرونی دارای دو قسمت است. اول، همانطور که در بالا بحث شد، الگوهای انتخاب در این فعالیتها غالبا مطابق با پیش بینی های نظریه بازی کلاسیک نیست، و بنابراین توصیف دقیقتر رفتار (از لحاظ فرآیند عصبی که پایه آنها است) در تطبیق این مدلها برای متناسب کردن اینکه چگونه تصمیمات گرفته میشوند حائز اهمیت است. دوم، علم اعصاب میتواند محدودیتهای بیولوژیکی مهم را در فرآیندهای درگیر فراهم سازد، و در واقع تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از فرآیندهای که فکر میکنند پایه این نوع از تصمیمگیری پیچیده باشند ممکن است قویا با بیشتر فرایندهای مغزی مانند پاداش، تنبیه و انزجار همپوشانی داشته باشند. دانش “بلوکهای ساختمانی” تصمیمگیری در بازیها بطور قابل توجهی در ساخت مدلهای بهتر این فرآیند کمک خواهد کرد. مدار بصری راسته پستانداران غیر انسان بعنوان یک سیستم مدل برای مطالعه پایه عصبی تصمیم گیری اجتماعی با وجود استفاده از بیداری، رفتار میمونها یکی از اصلیترین سیستمهای تحقیقاتی علوم اعصاب در چهل سال اخیر بوده است و استفاده از آنها در ارتباط با فعالیتهای تئوری بازی کمتر از 10 سال است. اگرچه هنوز در به بلوغ کامل نرسیده است، این تحقیق بینش قابل توجهی را در مورد فرآیندهای پنهانی که در جعبه سیاه در طول تعاملات اجتماعی رخ میدهند ایجاد کرده است. ما در اینجا روشهای نوروفیزیولوژیک را برای تکنیکهای غیر عصبی معرفی میکنیم و محدودیتهای آنها را در فراهم آوردن بینشهای آتی برجسته میسازیم. یک مدل حیوان مناسب لازم است تا دسترسی مستقیم به بستر عصبی در طول تصمیمگیری در بازیها فراهم شود. به دلایل مختلف، میمون رزوس (ماکاکا مولاتا) مدل حیوانی اصلی برای مطالعه فرآیندهای تصمیمگیری مرتبه بالا بوده است. سازماندهی عمومی سیستم عصبی آنها شبیه انسان است و این پیچیدگی به آنها این اجازه را میدهد که فعالیتهای رفتاری نسبتا پیچیده را در آزمایشگاه یاد بگیرند. مناسب بودن این راسته از پستانداران احتمالا به حوزه اجتماعی نیز میرسد، نکتهای که در فصل 7 آمده است. هر دو گونه بخوبی دارای ساختارهای اجتماعی با سیستمهای سیگنالدهی پیچیده برای حفظ این ساختار هستند (بیرن و وایتن، 1989؛ د وال، 1990). در شماری از بسترهای تصمیمگیری شامل بازیهای با استراتژی مخلوط که ما در اینجا بر روی آنها تمرکز داریم، میمونها و انسانها استراتژیهای قابل مقایسهای را نشان میدهند که نشان دهنده این است که ممکن است بسیاری از فرآیندهای عصبی به اشتراک گذاشته شوند. به علت تعدادی از دلایل عملی، تحقیق در مورد تصمیمگیری در حیوانات مورد توجه قرار گرفته است، اما نه بصورت انحصاری بر روی سیستم بصری-عصبی میمون (گلیمچر، 2003؛ شال و تامسون، 1999). سیستم بصری-عصبی پستانداران غیر از انسان حائز اهمیت است زیرا به آنها اجازه میدهد که به اندازه کافی اطلاعات بصری را از محیط ما استخراج کنند. این امر با همتراز کردن فرورفتگی (بخش مرکزی سبکیه که با بالاترین حد بینایی همراه است) با اهداف مورد نظر با استفاده از حرکات چشم که بعنوان ساکاد شناخته میشود (و سپس ثابت میشود) زمانی که اطلاعات بصری کسب میشود و در نواحی مخطط مورد پردازش قرار میگیرد حاصل میشود. اگرچه انتخابها بصورت سنتی در نظر گرفته نمیشوند، ساکادها در حقیقت عبارتند از بازخوانی رفتاری یکی از رایجترین تصمیمات ما یعنی انتخاب اینکه چه زمانی و چه جایی را نگاه کنیم. مدار عصبی اساس فرآیند بصری است و کنترل حرکت چشم بخوبی درک میشود، و یک بنیاد جامع را برای پرسیدن سوالات در مورد فرآیندهای تصمیمگیری که حساسیت را به عمل پیوند میدهند فراهم میسازد. حرکات چشمی، ساده و دارای حرکات کلیشهای هستند و برخلاف دیگر سیستمهای حسی-حرکتی، تمام مدار عصبی آن درون سر قرار گرفته است. این نکته آخر حائز اهمیت است زیرا سر میتواند در طول آزمایشات از حرکت باز بایستد و بنابراین پایداری مورد نیاز را برای ثبت نرونهای گوچک در حیوان در حال حرکت یا خواب را فراهم میکند. برای انجام این کار، میمونها برای نشستن در صندلیهایی که سر را در طول انجام آزمایشات از حرکت محدود میکنند آموزش میبینند. در نتیجه، تعاملات اجتماعی در آزمایشگاه شامل هدایت حرکات چشم به سمت اهداف بصری است که توسط رقبای کامپیوتری مجازی به جای تعاملات مستقیم، خشن و آشفته بین میمونها کنترل میشود (شکل 26.2). محدودیتهای قابل مقایسه هنگامی که آزمایشات بر روی تصمیمگیری اجتماعی در اسکنرها در آزمایشات انسانی انجام میشوند وارد میگردند. مزایا و معایب رویکرد نوروفیزیولوژی سیستمها مزایای رویکرد نوروفیزیولوژی از دسترسی مستقیم به بستر عصبی ناشی میشود. سیگنالهای عصبی میتوانند با تفکیکپذیری زمانی (1 میلی ثانیه) و فضایی (نورونهای منفرد) دقیق و با دقت قابل مقایسه نمونهبرداری شوند، فعالیت عصبی میتواند به صورت مصنوعی دستکاری شود. برای آنهایی که با روش همراه با نوروفیزیولوژی در بیداری و رفتار میمونها آشنایی ندارند، ما بطور خلاصه شرح میدهیم. این مورد بطور دقیقتر و با جزییات در فصل 6 بیان میشود. یک محفظه با کلاهک قابل جابجایی در یک ورودی کوچک در جمجمه تحت شرایط ضد عفونی قرار داده شده است. در شروع هر آزمایش، یک الکترود فلزی یا سوزن وارد غشا میشود که مغز را پوشش میدهد و به اهستگی تا ناحیه مغزی مورد نظر پایین آورده میشود. این روشها بدون درد هستند و آسیب کمی را به بافت عصبی وارد میکنند زیرا مغز فاقد گیرندههای درد است و تنها کاوشگرهای نازک استفاده میشوند. این خصوصیات بحرانی هستند زیرا برای کسب نتایج آزمایشگاهی دقیق حیوان و مغز باید تا حد امکان در حالت طبیعی خود باشند. این پتانسیلهای عمل یا پالسهای الکتریکی ناشی از یک نورون و تکثیر در طول آکسونهای توصیف شده در فصل 5 هستند که با استفاده از میکروالکترودها در طول این آزمایشات ثبت شدند. این فعالیت عصبی میتواند با خصوصیات دستورالعمل حسی، متغیرهای داخلی پیشبینی شده توسط نظریه اقتصادی، جوانب پاسخ انتخاب و نوع تقویت همبستگی داشته باشند. از آنجا که این فعالسازی عصبی میتواند با دقت میلیثانیه اندازهگیری شود، بهترین ابزار برای فهم فهم محاسبات لحظه به لحظه است که اساس فرآیند تصمیمگیری میباشد. دستکاری مصنوعی فعالیت عصبی میتواند شواهد مستقیم بیشتری را فراهم کند که نشان دهد ناحیه مغزی در فرآیند تصمیمگیری دخیل است. تعدادی از تکنیکها برای دستکاری فعالیت عصبی در فصل 6 توصیف شدهاند. این فصل به توصیف تهییج مصنوعی فعالیت عصبی از طریق میکرو تحریک الکتریکی میپردازد. دقت زمانی، وسعت فضایی و شدت دستکاری فعالیت عصبی میتواند با دقت بیشتری با استفاده از تکنیکهای موجود برای غیرفعال کردن غیربرگشتی نواحی مغز کنترل شود. تعدادی از معایب بالقوه موجود در استفاده از راسته پستانداران غیر انسانی برای تشخیص فرآیندهای عصبی پایه تعاملات اجتماعی انسان هستند. تا به امروز، راسته پستانداران غیر انسانی برای اجزای بازیهای با استراتژی مخلوط ساده در طول ثبت نوروفیزولوژیکی آموزش دیدهاند. خواننده باید به فصلهای 2، 7، 11 و 25 برای بحث در مورد دیگر اشکال تعاملات اجتماعی رجوع کند. بسیاری از چالش موجود در استفاده از راسته پستانداران غیر انسان این امر را ارزیابی میکند که آیا آنها تواناییهای شناختی کلیدی را با ما برای اجرای تعاملات اجتماعی پیچیده به اشتراک میگذارند، و اگر چنین است تقطیر این وظایف انتزاعی به شکلهایی که میمونها میتوانند درک کنند صورت میگیرد. علاوه بر این، ممکن است آموزش حیوانات بر روی فعالیتهای تئوری بازی بدون دستورالعمل کلامی و تنها با استفاده از تکنیکهای عملیاتی مشکل باشد. حتی اگر استراتژیهای انتخاب قابل مقایسه در طول بازیهای آزمایشی استفاده شوند، ما باید به خاطر داشته باشیم که این پیشنیاز است نه اثبات که همان مکانیسمهای عصبی در این دو گونه به اشتراک گذاشته میشوند. گفته میشود که میمونها و انسانها استراتژیهای مشابه قابل توجهی را تحت بازیهای استراتژی مخلوط نشان دادهاند. اگرچه محدودیتهای این مدل حیوانی هنوز مشخص نشده است، فهم مکانیسمهای عصبی که پایه تصمیمگیری در طول بازیها در میمونها هستند مهم است زیرا اینها ممکن است بطور مستقیم با مکانیسمهای تصمیمگیری ما در ارتباط باشند یا حداقل مکانیسم اصلی را که از طریق آن باقی فرآیندهای تصمیمگیری پیچیدهتر را ارائه دهد. انطباق بازیها برای راسته پستانداران غیر انسانی عصبشناسان در ابتدا تلاش خود را بر روی بازیهای با استراتژی مخلوط ساده متمرکز کردهاند زیرا راسته پستانداران غیر انسان میتواند بطور نسبی و به آسانی بر روی این فعالیتها آموزش ببینند. سپس ما بطور مختصر برخی از این بازیها را توصیف میکنیم و اینکه چگونه آنها برای آزمایشگاه عصب اصلاح شدهاند (شکل 26.2). تقریبا تمامی فعالیتهای مطالعه شده تا به امروز شامل حیوانات تشنه و مقایسه آنها با رقبای کامپیوتری پویا برای پاداش آب بوده است. میمونهایی که در مقابل نمایش بصری مینشینند، انتخابهای خود را با نگاه کردن به یکی از چند هدف انتخابی تعیین میکنند که به دنبال آن بازخورد بصری انتخاب رقیب کامپیوتری است. در شروع هر آزمایش، یک میکروالکترود دستکاری میشود که به عقب و جلو حرکت میکند و این امر تا زمانیکه آزمایش کننده موفق به جدا کردن فعالیت یک نورون منفرد از پس زمینه فعالیت مغز شود ادامه پیدا میکند. |