دانلود رایگان ترجمه مقاله تحقیق آینده در مورد نرومارکتینگ (نشریه الزویر ۲۰۰۷)

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه الزویر در ۶ صفحه در سال ۲۰۰۷ منتشر شده و ترجمه آن ۱۶ صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

بازاریابی عصبی چیست؟ مباحثه و دستور جلسه برای تحقیق آینده

عنوان انگلیسی مقاله:

What is ‘neuromarketing’? A discussion and agenda for future research

 

 

مشخصات مقاله انگلیسی
فرمت مقاله انگلیسی pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش 
سال انتشار ۲۰۰۷
تعداد صفحات مقاله انگلیسی ۶ صفحه با فرمت pdf
نوع مقاله ISI
نوع نگارش مقاله پژوهشی (Research article)
نوع ارائه مقاله ژورنال
رشته های مرتبط با این مقاله روانشناسی، مدیریت و پزشکی
گرایش های مرتبط با این مقاله روانشناسی شناخت، بازاریابی، مدیریت بازرگانی و مغز و اعصاب
چاپ شده در مجله (ژورنال) مجله بین المللی روان شناسی – International Journal of Psychophysiology
کلمات کلیدی علوم اعصاب، نرومارکتینگ، اقتصاد عصبی، بازار یابی، تصویر برداری عصبی
کلمات کلیدی انگلیسی Neuroscience – Neuromarketing – Neuroeconomics – Marketing – Neuroimaging
ارائه شده از دانشگاه گروه بازاریابی، دانشکده کسب و کار آستون، دانشگاه آستون، انگلستان
نمایه (index) scopus – master journals – JCR – MedLine
شناسه شاپا یا ISSN ۰۱۶۷-۸۷۶۰
شناسه دیجیتال – doi https://doi.org/10.1016/j.ijpsycho.2006.03.007
ایمپکت فاکتور(IF) مجله ۲٫۴۵۱ در سال ۲۰۱۹
شاخص H_index مجله ۱۱۰ در سال ۲۰۲۰
شاخص SJR مجله ۱٫۱۴۹ در سال ۲۰۱۹
شاخص Q یا Quartile (چارک) Q2 در سال ۲۰۱۹
بیس  نیست 
مدل مفهومی  ندارد 
پرسشنامه  ندارد 
متغیر  ندارد 
رفرنس دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
کد محصول F2186
نشریه الزویر – Elsevier

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله
فرمت ترجمه مقاله pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
کیفیت ترجمه ترجمه ارزان – نقره ای ⭐️⭐️
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  ۱۶ صفحه (۱ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin
ترجمه ضمیمه ندارد 
ترجمه پاورقی ندارد 
منابع داخل متن به صورت فارسی درج شده است 
منابع انتهای متن ندارد / به صورت انگلیسی درج شده است  
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد.

 

فهرست مطالب
چکیده
۱ – مقدمه
۲- کشف و ترسیم گستره بازار یابی عصبی
۳- بعضی رهنمود ها برای تحقیق بازاریابی عصبی دانشمندانه
۳-۱ اعتماد
۳-۲ قیمت گذاری
۳-۳ مذاکره
۳-۴ بازاریابی و جامعه : اخلاقیات
۴ – نتیجه گیری های نهایی

 

بخشی از ترجمه

چکیده
سال های اخیر شاهد پیشرفت هایی در زمینه تصویر برداری عصبی تا چنین حدی بوده است که دانشمندان عصب شناسی قادر هستند تا به طور مستقیم به مطالعه فرکانس ، مکان و زمان بندی فعالیت نورونی با یک مقیاس غیر منتظره بپردازند . بنابراین ، علم بازار یابی تا حد زیادی از این چنین پیشرفت ها و پتانسیل عظیم اشان ناآگاه باقی مانده بود . در واقع ، کاربرد تصویربرداری عصبی برای تحقیق بازار به مجادله قابل ملاحظه درون چرخه های علوم عصبی در زمان های اخیر منجر شده بود – آنچیزی که بازاریابی عصبی نامیده شد – . مقاله حاضر در واقع تلاش برای گسترده تر کردن گستره بازاریابی عصبی ورای علامت تجاری و کاربرد های رفتار مصرف کننده می باشد تا مفهوم سازی گسترده تر علم بازاریابی را منظور کنند . بازاریابی عصبی همانند حوزه بررسی با درک علم عصبی و علم اقتصاد عصبی تعریف می گردد و بعضی از مسیر های تحقیقاتی آینده پیشنهاد می شوند .
۱٫ مقدمه
شگرفی های عظیمی در توانایی های دانشمندان در حوزه علوم اعصاب شناختی در سال های اخیر مشاهده شده اند که به طور مستقیم به مطالعه فعالیت قشری سر برحسب فرکانس ، زمان و فضا می پردازد . علوم روانشاختی و فیزیولوژیکی برای اعمال این قبیل تکنیک ها برای آغاز کردن پشرفت ها در شناخت ما از مغز و شناخت سریع می باشند . بنابراین ، اکثر علوم اجتماعی در واقع تصویر برداری عصبی را به عنوان ابزار عصبی یا تکنیک تحقیق بکار گرفته اند . بویژه ، در حالی که علم اقتصاد کار بهره برداری از تکنیک های تصویر برداری عصبی را در تحقیق شروع کرده بود – منجر به خلق علم اقتصاد عصبی گردید ( برای مثال براتیگام ۲۰۰۵ ؛ کنینگ و پلاسمان ۲۰۰۵ ؛ روستیچینی ۲۰۰۵ ) – علم بازار یابی برای برانگیختن مزیت های تحقیق تصویر برداری بسیار کند تر عمل کرده بود علی رغم این که هر دو حوزه بررسی در تعدادی از نگرانی های مشترک در رابطه با تصمیم گیری و مبادله شریک می باشند .
چندین دلیل ممکن برای عدم در دست گرفتن روش شناسی های تصویر برداری مغزی در علم بازار یابی وجود دارند . علم اعصاب و روانشناسی شناختی در مفهوم عمومی از چشم انداز فلسفه بازاریابی می تواند موضوعات را مرعوب سازد . علاوه براین ، تعدادی از پیروان فلسفه بازاریابی ممکن است تکنیک های تصویر برداری این گونه ببینند که آنها را می توان به سادگی در دپارتمان هایشان بدست اورد . بنابراین ، معمولا این یک مشکل محسوب نمی شود ، چون اکثر فلسفه های تجاری در بافت دانشگاه بزرگ تر با امکانات قابل ملاحظه تصویر برداری مغزی کار می کنند . حتی اگر ابزاری نظیر توموگرافی انتشار پوزیترون ( PET ) ، مغزنگاشتی مغناطیسی ( MEG ) یا تکنولوژی عکسبرداری با تشدید مغناطیسی تابعی ( Fmri) در دسترس نمی باشند و تکنولوژی الکتروانسفالوگرافی ( EEG ) و فناوری واکنش پوست برقی ( GRS ) محتمل می باشد تا وجود داشته باشند . بنابراین ، کمبود دانش در مورد وجود این قبیل تکنیک ها به موقعیتی منجر می گردد که آنها در این موقعیت به عنوان مسیر های بالقوه اکتشاف به حساب نمی آیند .

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Abstract

Recent years have seen advances in neuroimaging to such an extent that neuroscientists are able to directly study the frequency, location, and timing of neuronal activity to an unprecedented degree. However, marketing science has remained largely unaware of such advances and their huge potential. In fact, the application of neuroimaging to market research – what has come to be called ‘neuromarketing’ – has caused considerable controversy within neuroscience circles in recent times. This paper is an attempt to widen the scope of neuromarketing beyond commercial brand and consumer behaviour applications, to include a wider conceptualisation of marketing science. Drawing from general neuroscience and neuroeconomics, neuromarketing as a field of study is defined, and some future research directions are suggested.

۱٫ Introduction

Recent years have seen an explosion in the abilities of neuroscientists to directly study cortical activity in terms of frequency, time, and space. The psychological and physiological sciences have been quick to apply such techniques to make startling advances in our understanding of the brain and cognition. However, most social sciences have yet to adopt neuroimaging as a standard tool or procedure for research. In particular, while economics has begun to utilise neuroimaging techniques in its research – resulting in the creation of ‘neuroeconomics’ (e.g. Braeutigam, 2005; Kenning and Plassmann, 2005; Rustichini, 2005) – marketing science has been far slower to wake up to the benefits of imaging research, despite both fields of study sharing many common concerns regarding decision making and exchange.

There are a number of possible reasons for the lack of takeup of brain imaging methodologies in marketing science. From the perspective of the marketing academic, neuroscience and cognitive psychology in general can be intimidating subjects. Furthermore, many marketing academics may see imaging techniques as simply ‘unattainable’ to them in their own departments. However, this is generally not the case, as most business academics work within the context of a larger university with considerable facilities for brain imaging. Even if instruments such as positron emission tomography (PET), magnetoencephalography (MEG), or functional magnetic resonance imaging (fMRI) are unavailable, electroencephalography (EEG) and galvanic skin response (GSR) technology will likely be. However, the lack of knowledge of even the existence of such techniques leads to a situation where they are not considered as potential avenues of exploration.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا