دانلود رایگان ترجمه مقاله بازتاب پذیری در تحقیق حسابداری (نشریه Taylorfrancis )

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه Taylorfrancis در 14 صفحه منتشر شده و ترجمه آن 19 صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

بازتاب پذیری در تحقیق حسابداری

عنوان انگلیسی مقاله:

Reflexivity in accounting research

 
 
 
 
 

 

مشخصات مقاله انگلیسی (PDF)
تعداد صفحات مقاله انگلیسی 14 صفحه با فرمت pdf
رشته های مرتبط با این مقاله حسابداری
رشته های مرتبط با این مقاله حسابداری عمومی
رفرنس دارد  
کد محصول F1451
نشریه Taylorfrancis

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word)
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  19 صفحه (2 صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت 14 B Nazanin
منابع داخل متن درج نشده است 
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 

 

فهرست مطالب

مقدمه
مفهوم بازتاب پذیری
بازتاب پذیری و روابط میان هستی شناسی، دانش شناسی و متدلوژی
ذهنیت گرایی
فرا ذهنیت گرایی
تمرین بازتابشی چند لایه شده
بازتاب پذیری هستی شناسانه
بازتاب پذیری نظری
بازتاب پذیری متدلوژیکی
بازتاب پذیری فرهنگی، اجتماعی، ایدئولوژیکی و سیاسی
بازتاب پذیری اخلاقی
بازتاب پذیری عاطفی
بارتاب پذیری رابطه ای
استراتژی هایی برای آگاهی بازتابشی
فرایندهای بازتاب پذیری
به کار بردن بازتاب پذیری در تحقیق حسابداری
آگاهی از موقعیت محقق و زمینه اجتماعی – فرهنگی در تحقیق حسابداری
توجه به انتخاب های نظری یا ایدئولوژیکی محققان یا موقعیت آن ها
خلق و پاسخ ها به هنجارهای آکادمی حسابداری
ارزیابی قدرت محقق و روابط افراد داخلی / خارجی
نگرانی های اخلاقی و بازتابشی در برنامه آموزشی حسابداری و تدریس حسابداری
احتمالات آینده برای تحقیق حسابداری بازتابشی

 

بخشی از ترجمه
 مقدمه
چند دهه است که مفهوم بازتاب پذیری به طرز گسترده ای در روش های تحقیق کیفی علوم اجتماعی کاربرد پیدا کرده است، بنابراین رخداد جدید نیست. به طور گسترده این مفهوم به فرایندی اشاره دارد که در آن محقق مجموعه داده ها و تفسیر آن را بازتاب می دهد. این مسأله می تواند در چند سطح و از دیدگاه های متعددی که بعداً در این فصل در مورد آن ها صحبت خواهیم کرد، در فرایندی فعال رخ دهد. بازتاب پذیری مرتبط با کل تحقیق است، خواه کیفی باشد یا کمّی، چون تمامی محققان باید رویکرد بازتاب پذیری را برای داده های خود بپذیرند. اما، علیرغم روش های کیفی که در تحقیق حسابداری شایع تر و پذیرفته تر شده اند، باز هم در حوزه تفوق یافته بواسطه متدلوژی های کمّی فرضی – قیاسی عمل می کنند که اساساً به صورت سخت، حقیقی و هدفمند، و همخوان با جهان اعداد حسابداری مادیت پیدا کرده اند، که در آن بازتاب پذیری کمتر به کار برده شده است. این اظهار دارنده آن است که اهمیت بازتاب پذیری به عنوان یک مفهوم تمام آن چیزی است که ارتباط بیشتری با تحقیق حسابداری کیفی معاصر دارد، چون مرکز توجه طبیعت دانش است. سوالات در مورد بازتاب پذیری بخشی از بحثی است که در مور هستی شناسی، دانش شناسی و متدلوژی وجود دارد.
هستی شناسی نشانگر شیوه بودن محقق در جهان بینی اش در ذات واقعیت است؛ دانش شناسی نشانگر بنیان های فلسفی در مورد ذات یا نظریه دانش و آن چه که به عنوان دانش در رسوم تحقیقاتی دیده می شود می باشد.؛ و متدلوژی نشان دهنده استراتژی تحقیق چیره شده و فرایندهای تولید دانش است که مرتبط با روش های جمع آوری داده ها و اشکال تحلیل استفاده شده برای تلید دانش است. هدف این فصل بازتاب این بحث ها، معنا و کاربرد بازتاب پذیری، استراتژی هایی برای آگاهی بازتابشی و فرایندهای بازتاب پذیری، تحقیق بازتاب پذیری در حسابداری و احتمالات آینده پژوهش حسابداری بازتابشی می باشد.
 
مفهوم بازتاب پذیری
به عبارت ساده بازتاب پذیری آگاهی از نقش محقق در تمرین تحقیق و شیوه ای که بواسطه هدف تحقیق تحت تأثیر قرار می گیرد می باشد، که محقق را قادر می سازد از شیوه ای اطلاع یابد که به آن روش روی فرایندها و خروجی های تحقیق تأثیر می گذارد. این مورد غالباً به عبارتی مفهوم سازی شده که به محقق پیشنهاد می کند باز گردد و خود را در تحقیق در نظر بگیرد و این اطلاع را اثبات کند که محقق و هدف مطالعه روی یکدیگر تأثیر مشترک دارند و دائماً در فرایند تحقیق تأثیر می گذارند. به عنوان مثال (Berger (2015، ص 220 اعلام کرده که بازتاب پذیری “بازگرداندن لنز محقق به سمت خودش برای تشخیص و قبول مسئولیت خود فردی است که در تحقیق جایگاهی ندارد و اثری که می تواند روی زمینه و افراد مورد مطالعه، سوالاتی که پرسیده شده اند، داده هایی که جمع آوری می شوند و تفسیر آن داشته باشد” می باشد. (Clegg و Hardy (1996، ص 4 آن را به عنوان شیوه های مشاهده بازگشت و بازتاب دادن شیوه های مشاهده موجود در نظر گرفته است.
اما بازتاب ساده در فرایند تحقیق شاید در جهت پایان یک پروژه تحقیقاتی بازتابشی نباشد. این بازتاب ساده در فرایند تحقیق است: شاید آزمودن آن چه می تواند به طور متفاوت انجام شود یا آن عوامل زمینه ای که می توانند روی خروجی ها تأثیر بگذارند. بازتاب پذیری فرای بازتاب است. Hibbert و همکاران (2010) تفاوت سودمندی میان این دو ارائه کرده اند: بازتاب اظهار دارنده تصویر آینه ای است که از عهده فرصت درگیر شدن در مشاهده یا آزمودن شیوه های انجام کار ما، یا مشاهده برازش ما دبر می آید، در حالی که بازتاب پذیری پیچیده تر بوده و شامل تفکر در مورد تجارب و سوال در مورد شیوه های انجام کار ما می باشد. بازتاب پذیری مستلزم توجه به موقعیت گیری خود محقق از جهت حساس بودن و شرح درگیری مستقیم خود او با عوامل مکان تحقیق و نقش خود آن ها در تفسیر و ایجاد معنایی از داده هایی که جمع آوری کرده اند می باشد.
موقعیت خود محقق روی طرح تحقیق، فرایند تحقیق و نتایج آن تأثیر خواهد گذاشت. این شامل اشکال دیگر، سن آن ها، نژاد، قومیت جنسیت، تمایل جنسی، باورها، پس زمینه اجتماعی و غیره می باشد، اما علاوه بر این شامل وضعیت سیاسی، نظری، ایدئولوژیکی و سیستم های ارزش می باشد. به همین دلیل بازتاب پذیری دید تولید دانش را به عنوان مورد مستقل از تحقیقی که آن را تولید می کند و دانش به عنوان دانش ضمنی به چالش می کشد. بازتاب پذیری یادآور آگاهی بیشینه از فرضیات نظری، اهمیت زبان و پیش درک ارائه شده در تحقیق می باشد، در حالی که محقق را قادر به بازگرداند توجه به خودشان، اجتماع تحقیقاتی شام و شرایط فراستی و فرهنگی و سننی می کند که از پژوهش آگاهی می دهد.
همان طور که (Cunliffe (2010، ص 226 اظهار داشته بازتابشی بودن تشخیص می دهد که:
کار کردن از یک فضا با یک نما (دید) غیر قابل اجتناب است، چون باعث می شود کیف های فراستی محققان همراه آن ها آورده شود، منطفی به نظر آید و تحقیق آن ها را با سنن اجتماعشان، فرضیات، زبان و انتظارات در ذهنشان تکمیل نماید.
بازتابشی بودن مستلزم بازتاب انتقادی در مورد این است که چگونه اصول و فرضیات فراستی، ادراکی، نظری، ایدئولوژیکی، فرهنگی، زمینه ای، مفهومی از تفسیر و خروجی های تحقیق ما اطلاع می دهند. در تحقیق حسابداری، این هم می تواند شامل تجربه ما از خود حسابداری باشد. به عنوان مثال، اگر محققان حسابداری در تمرین حسابداری کار کرده باشند، این باعث تأثیر گذاری روی پیش فرض ها و درک های آن ها در مورد فرهنگ و رفتارهای متخصص خواهد شد، یا اگر آن ها نابرابری جنسیتی را در حسابداری تجربه کرده باشند، این روی انتخاب موقعیت های نظری آن ها تأثیر خواهد گذاشت که از آن موقعیت ها تجربه خود را تفسیر می کنند. این بدین معنا نیست که فرد باید آن چه را تجربه کند که خود محقق تجربه کرده، بلکه بدین معناست که باید محققان از موقعیت های سیاسی، انتقادی و ایدئولوژیکی آگاه باشند که در مورد تحقیق آن ها اطلاعاتی ارائه می کند.
از اینرو بازتاب پذیری فرای بازتاب ساده فرایند و خروجی های تحقیق می باشد تا چندین لایه و سطح از بازتاب را در تحقیق بر مبنای موقعیت گیری محقق مشارکت دهد و می تواند بسته به این موقعیت گیری اشکال مختلفی به خود بگیرد.

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Introduction

The concept of reflexivity has been widely used in social science qualitative research methods for a number of decades, so it is not a new phenomenon. Broadly it refers to the process in which the researcher reflects on data collection and its interpretation. This can occur at a number of levels and from a number of perspectives, as discussed in this chapter, in an active process. Reflexivity relates to all research, whether qualitative or quantitative, since all researchers should adopt a reflexive approach to their data. However, despite qualitative methods becoming more prominent and more accepted within accounting research, they still operate in a context ‘dominated by hypothetico-deductive quantitative methodologies that essentially are reified as “hard”, factual and objective, consonant with the accounting world of numbers’ (Parker, 2012, p. 59), where reflexivity is less often applied. This suggests that the significance of reflexivity as a concept is all the more relevant to contemporary qualitative accounting research since it is central to consideration of the nature of knowledge. Questions about reflexivity are part of debates about ontology, epistemology and methodology. Ontology represents the researcher’s way of being in the world or their worldview on the nature of reality; epistemology represents the philosophical underpinnings about the nature or theory of knowledge and what counts as knowledge in various research traditions; and methodology represents the overarching research strategy and processes of knowledge production, concerned with the methods of data collection and forms of analysis used to generate knowledge. The purpose of this chapter is to reflect on those debates, the meaning and application of reflexivity, strategies for reflexive awareness and processes of reflexivity, reflexive research in accounting, and future possibilities for reflexive accounting research.

The concept of reflexivity

In simple terms, reflexivity is an awareness of the researcher’s role in the practice of research and the way this is influenced by the object of the research, enabling the researcher to acknowledge the way in which he or she affects both the research processes and outcomes (Haynes, 2012). It is often conceptualized in terms which suggest the researcher turns back and takes account of themselves in the research (Alvesson et al., 2008) and demonstrates awareness that the researcher and the object of study affect each other mutually and continually in the research process (Alvesson and Skoldburg, 2000). For example, Berger (2015, p. 220) suggests reflexivity is the ‘turning of the researcher lens back onto oneself to recognize and take responsibility for one’s own situatedness within the research and the effect that it may have on the setting and people being studied, questions being asked, data being collected and its interpretation’. Clegg and Hardy (1996, p. 4) describe it as ‘ways of seeing which act back on and reflect existing ways of seeing’.

However, simply reflecting back on the process of research perhaps towards the end of a research project is not being reflexive. This is simply reflection on the research process: perhaps examining what could have been done differently or what contextual factors may have influenced the outcomes. Reflexivity goes beyond reflection. Hibbert et al. (2010) provide a useful distinction between the two: reflection suggests a mirror image which affords the opportunity to engage in an observation or examination of our ways of doing, or observing our own practice, whereas reflexivity is more complex, involving thinking about our experiences and questioning our ways of doing. Reflexivity requires attention to the researcher’s own positioning ‘in the sense of their being sensitive to and explaining their own direct involvement with the research site actors and their own role in interpreting and creating meaning from the data they collect’ (Parker, 2012, p. 58).

The researcher’s own position will affect the research design, research process and its outcomes. This will include, inter alia, their age, race, ethnicity, gender, sexual orientation, beliefs, social background and so on, but will also include their political, theoretical, ideological position and value-systems. As such, reflexivity challenges the view of knowledge production as independent of the researcher producing it and of knowledge as objective (Berger, 2015). Reflexivity calls for the utmost awareness of the theoretical assumptions, importance of language and of pre-understandings brought to the research, while also enabling the researcher to turn attention to themselves, their research community and their intellectual and cultural conditions and traditions informing the research (Alvesson and Skoldburg, 2000). Being reflexive recognizes, as Cunliffe (2010, p. 226) points out, that:

working from a room with a view is unavoidable because [researchers] bring their intellectual bags with them, making sense and completing their research with their own community traditions, assumptions, language and expectations in mind.

Being reflexive requires critical reflection on how our intellectual, perceptual, theoretical, ideological, cultural, textual, cognitive, principles and assumptions inform the interpretation and outcomes of our research (Haynes, 2012). In accounting research, this might also include our experience of accounting itself. For example, if accounting researchers have worked in accounting practice this will influence their pre-suppositions and understandings about the profession’s culture and behaviours, or if they have experienced gender inequality in accounting this will influence their choice of theoretical positions from which to interpret their experience (Haynes, 2008b; 2010). This does not mean that one has to experience what one researches, but that researchers should be aware of the political, critical and ideological positions which inform their research.

Hence, reflexivity goes beyond simple reflection on the research process and outcomes, to incorporate multiple layers and levels of reflection within the research, based on the researcher’s positioning, and it can take different forms dependent on this positioning.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا