دانلود رایگان ترجمه مقاله تاثیرات تغییر زمانی در خطر شکار راسو بر رفتار تغذیه ای موش صحرایی (نشریه اسپرینگر ۲۰۰۳)

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه اسپرینگر در ۱۳ صفحه در سال ۲۰۰۳ منتشر شده و ترجمه آن ۱۶ صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت کامل ترجمه شده است.

 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی + خرید ترجمه فارسی
عنوان فارسی مقاله:

تاثیرات تغییر زمانی در خطر شکار توسط راسو (Mustela nivalis) بر اساس رفتار تغذیه موش صحرایی (Microtus agrestis)

عنوان انگلیسی مقاله:

Effects of temporal variation in the risk of predation by least weasel (Mustela nivalis) on feeding behavior of field vole (Microtus agrestis)

 
 
 
 
 

 

مشخصات مقاله انگلیسی (PDF)
سال انتشار ۲۰۰۳
تعداد صفحات مقاله انگلیسی ۱۳ صفحه با فرمت pdf
رشته های مرتبط با این مقاله زیست شناسی
گرایش های مرتبط با این مقاله علوم جانوری، بیوانفورماتیک
چاپ شده در مجله (ژورنال) اکولوژی تکاملی – Evolutionary Ecology
کلمات کلیدی تخصيص، تغذيه، موش صحرایی، راسو، خطر شکار
ارائه شده از دانشگاه گروه زیست شناسی، دانشگاه جونسو، فنلاند
رفرنس دارد 
کد محصول F1494
نشریه اشپرینگر – Springer

 

مشخصات و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله (Word)
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش  ۱۶ صفحه (۱ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin
ترجمه عناوین تصاویر و جداول ترجمه نشده است 
ترجمه متون داخل تصاویر ترجمه نشده است  
ترجمه متون داخل جداول ترجمه نشده است 
درج تصاویر در فایل ترجمه درج شده است 
درج جداول در فایل ترجمه درج شده است  
منابع داخل متن به صورت انگلیسی درج شده است 
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد 

 

فهرست مطالب

چکیده
مقدمه
مواد و روش ها
نتایج
بحث

 

بخشی از ترجمه
 چکیده
خطر شکار در طول زمان متغیر است. بدین ترتیب حیوانات شکار (شکار شونده) با مسئله تغذیه یابی و تلاش ضدشکارچی در سراسر موقعیت های مختلف خطر مواجه هستند. یک مدل اخیر توسط Lima و Bednekoff (1999) پیش بینی می کند که یک شکار باید تلاش تغذیه یابی بیشتری را به موقعیت های کم خطر و تلاش ضدشکارچی بیشتر را برای مقابله با موقعیت های خطر بالا با افزایش میزان نسبی خطر در موقعیت های خطر بالا (نسبت حمله) اختصاص دهد. علاوه بر این، هنگامی که نسبت زمانی که شکار در شرایط دارای خطر بالا (p) صرف می کند افزایش می یابد، شکار باید در نهایت در موقعیت های خطرناک تغذیه نماید. با این حال، با افزایش p, افزایش تلاش در زمینه تغذیه در شرایط کم خطر باید به طور واضح بیشتر از تلاش در شرایط دارای خطر بالا باشد. برای آزمایش این پیش بینی ها، تلاش تغذیه نمودن موش های صحرایی (Microtus agrestis) در معرض حضور متغیر راسو (Mustela nivalis) و مدفوع های آن در شرایط آزمایشگاهی اندازه گیری شد. ما پیش بینی های کمیتی را با برآورد نسبت های حمله از نتایج یک آزمایش تولید کردیم. این مدل, ۱۵٪ از تغییرات مشاهده شده در تلاش تغذیه موش های صحرایی را توضیح داد. تجزیه و تحلیل های بیشتر نشان داد که تلاش در زمینه تغذیه در موقعیت های خطر-بالا, کمتر از شرایط با خطر کم در نسبت حمله بالا بود، اما در نسبت خطر پایین تر اینگونه نبود. موش های صحرایی مواجه شده با حضور یک راسو در دوره های طولانی زمان, نشانه هایی از استرس تغذیه ای را نشان دادند. با این حال، ما هیچ افزایشی در تلاش تغذیه را با افزایش p پیدا نکردیم. این به وضوح به دلیلp حداکثر نسبتاً پایین بود که ما استفاده کردیم چون تنها شرایطی را گنجاندیم که احتمالاً در طبیعت اتفاق می افتد.
 
۱- مقدمه
شکارچیانی که به طور فعال شکار می کنند معمولاً بسیار متحرک هستند. در نتیجه خطر شکار شدن یک طعمه با زمان تغییر می کند. با توجه به رفتار ضدشکارچی و دیگر فعالیت های اساسی, مانند تغذیه و جفت گیری، یک شکار باید به شدت از توانایی تنظیم سطح هشیاری و چالاکی خود برای تغییر در سطح فعلی خطر بهره ببرد. به نظر می رسد که بسیاری از حیوانات دارای این توانایی هستند (Kats and Dill, 1998).
فرضیه تخصیص خطر شکار شدن توسط Lima و Bednekoff (1999) تحلیل می کند که چگونه تغییرات زمانی در خطر بر تخصیص رفتار ضدشکارچی و تلاش های تغذیه در سراسر شرایط مختلف خطر تاثیر می گذارد. این فرضیه مطرح می کند که پاسخ یک حیوان به خطر شکار شدن در یک دوره زمانی، باید بستگی به خطر تجربه شده در زمان های دیگر داشته باشد. در یک محیط با خطر متغیر شکار، حیوان, بخش خاصی از زمان خود را در یک وضعیت با خطر بالا (p)، و بقیه آن (۱-p) در یک موقعیت کمتر خطرناک صرف می کند. در شرایط با خطر بالا, حملات شکارچی با سرعت و در شرایط کم خطر در نرخ رخ می دهند. حیوان باید تصمیم بگیرد که چه مقدار تلاش (یا هوشیاری) برای تغذیه در میان دو حالت خطر تخصیص بدهد به طوری که بقا به حداکثر برسد و نیازهای انرژی برآورده شود.
بر اساس تحلیل نظری Lima و Bednekoff (1999)، نسبت حمله (aH/aL) و زمان صرف شده در یک وضعیت دارای خطر بالا (p) عوامل اصلی موثر بر تصمیم های تخصیص هستند. در شرایط با خطر نامتغیر (aH/ aL= 1), تلاش بهینه تغذیه به حیوان اجازه می دهد تا نیازهای انرژی خود را برآورده کند، اما نباید وابسته به سطح خطر واقعی باشد (Houston و همکاران، ۱۹۹۳؛ Lima و Bednekoff، ۱۹۹۹). با این حال، هنگامی که نسبت حمله افزایش می یابد (aH> aL) , یک حیوان شکار تلاش تغذیه یابی خود را در شرایط دارای خطر بالا کاهش می دهد و در شرایط خطر پایین, آن را افزایش می دهد. بنابراین، هنگامی که در حال افزایش است، تفاوت بین سطوح تلاش تغذیه ای در شرایط دارای خطر بالا و پایین باید افزایش یابد. افزایش p می تواند حیوان را به تغذیه یابی حتی در شرایط با خطر بالا مجبور نماید تا نیازهای انرژی خود را تامین کند. البته در این شرایط حیوان سعی می کند تا به اندازه موثر در طول دوره های کوتاه مدت با خطر کمتر تغذیه نماید. بنابراين تلاش تغذيه اي در هر دو وضعيت با خطر بالا و پايين با افزايش یک P افزايش مي يابد، اما این افزایش بايد در موقعيتها با خطر كمتر نسبت به موارد خطرناك و به ويژه هنگامي که aH/aL بالا باشد. از سوی دیگر، این فرضیه پیش بینی میکند که حیوان در محتاط ترین حالت است و کمترین میزان تغذیه را در طول دوره های کوتاه مدت با خطر بالا دارد, زمانی که aH/aL بالا است (شکل ۱).

 

بخشی از مقاله انگلیسی

Abstract

Predation risk tends to vary in time. Thus prey animals face a problem of allocating feeding and antipredator effort across different risk situations. A recent model of Lima and Bednekoff (1999) predicts that a prey should allocate more feeding effort to low risk situations and more antipredator effort to high risk situations with increasing relative degree of risk in high risk situations (attack ratio). Furthermore when the proportion of time the prey spends in the high risk situation (p) increases, the prey have to eventually feed also in the high risk situations. However the increase in feeding effort in low risk situations should clearly exceed that in high risk situations as p increases. To test these predictions we measured feeding effort of field voles (Microtus agrestis) exposed to varying presence of least weasel (Mustela nivalis) and its feces in laboratory conditions. We generated quantitative predictions by estimating attack ratios from results of a pilot experiment. The model explained 15% of the observed variation in feeding effort of voles. Further analyses indicated that feeding effort was lower in high risk situations than in low risk situations at high attack ratio, but not at a lower one. Voles exposed to a presence of a weasel for extended periods showed signs of nutritional stress. Still we did not find any increase in feeding effort with increasing p. This was obviously due to the relatively low maximal p we used as we included only conditions likely to occur in nature.

۱ Introduction

Actively hunting predators are usually very mobile. Thus the risk of predation perceived by their prey tends to vary in time. Due to the trade-off between antipredator behavior and other fundamental activities, like feeding and mating, a prey should greatly benefit from an ability to adjust its level of vigilance to the variation in the current level of risk. It seems that many animals possess this ability (Kats and Dill, 1998).

The predation risk allocation hypothesis by Lima and Bednekoff (1999) analyzes, how temporal variation in risk affects allocation of antipredator behavior and foraging effort across different risk situations. The hypothesis states that an animal’s response to predation risk at one time period should depend on the risk experienced at other times. In an environment with a variable risk of predation, the animal spends a certain part of its time in a high risk situation (p), and the rest of it (1 ) p) in a less dangerous situation. In high risk situation the attacks of the predator occur at rate aH and in low risk situation at rate aL. The animal has to decide how much foraging effort (or vigilance) to allocate across the two risk states such that survival is maximized and the energy requirements are met.

According to the theoretical analysis of Lima and Bednekoff (1999) the attack ratio (aH/aL) and the time spent in a high risk situation (p) are the main factors affecting allocation decisions. In conditions with invariant risk (aH/ aL ¼ ۱) optimal foraging effort allows the animal to meet its energy requirements, but should not depend on the actual risk level (Houston et al., 1993; Lima and Bednekoff, 1999). However when attack ratio increases (aH > aL) a prey animal decreases its foraging effort in high risk situations and increases it in low risk situations. So the difference between levels of foraging effort in high and low risk situations should increase when aH/aL is increasing. The increase of p may force the animal to forage also during high risk situations, to meet its energy requirements. Of course in these conditions the animal tries to forage as efficiently as possible also during the short periods of lower risk intervening long periods of high risk. Thus foraging effort in both high and low risk situations should increase with an increase of p, but the increase should be even more pronounced in low risk situations than in high risk situations and especially when aH/aL is high. On the other hand the hypothesis predicts the animal to be most vigilant, and feed the least, during short periods of high risk when aH/aL is high (Fig. 1).

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا