دانلود ترجمه مقاله مصونیت قانونی برای زندگی مشترک در لهستان

• فهرست مطالب:

چکیده
۱ پیشگفتار
۲ تشکیل پیوند‌های ازدواج نکرده در اروپا: مرور مختصری از توسعه‌ها
۳ سنجش شیوع زندگی مشترک در لهستان: بررسی مساعل
۴ داده‌ها و روش
۵ یافته‌های تجربی
۵.۱. زندگی مشترک در لهستان: سطوح و روندها
۵.۲. ثبات زندگی مشترک
۵.۳. انتشار زندگی مشترک در سایر اقشار اجتماعی
۵.۴. زندگی مشترک به صورت یک تنظیم خانوادگی
۶ نتیجه‌گیری و بحث

• بخشی از ترجمه:

۶ نتیجه‌گیری و بحث
سوبوتکار و تولمون، در بررسی خود از تغییرات در رفتار مشارکتی اروپا ادعا می‌کنند که شیوع زندگی مشترک، همراه با رومانی و کشورهای اروپای جنوبی، دارای «مصونیت قانونی» است. این نتیجه‌گیری کاملا در راستای باور رایج درباره‌ی زندگی مشترک در خود لهستان است و تاکنون با ارائه‌ی داده‌های قابل دسترس ارائه شده در مورد زندگی مشترک در لهستان کاملا توجیه شده است. این داده‌ها به طور منحصر به فردی از بررسی‌های مقطعی به دست آمده‌اند. آن‌ها نسبتی از پیوند‌های با رضایت طرفین را در میان مجموع تعداد پیوند‌ها در ۱٫۴-۴٫۹% حاصل می‌کنند.
ما در این مطالعه نشان دادیم که داده‌های نقطعی قابل دسترس به وضوح، شیوع زندگی مشترک در لهستان را کم براورد می‌کنند. اگرچه، پیوند‌های با رضایت طرفین در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی هنوز در لسهتان دارای محبوبیت کمتری است این نشان می‌دهد که لهستان بر خلاف باور رایج، دارای «مصونیت قانونی» برای شیوع زندگی مشترک نیست. این نتیجه‌گیری بر اساس داده‌های گذشته‌نگر اخیر است که اطلاعات مفصلی را در مورد تاریخچه‌های مشارکت فراهم می‌کنند. این داده‌ها نشان می‌دهند که زنان لهستانی متولد ۱۹۶۶-۱۰۸۱ به طور فزاینده‌ای زندگی مشترک را به عنوان اولین پیوند خود انتخاب می‌کنند. این روند رو به بالا در شیوع پیوند‌های با رضایت طرفین از اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ رخ داده است، و با کاهش در ازدواج مستقیم همراه بوده است. اگرچه دومی هنوز محبوب‌ترین روش تشکیل یک پیوند اولیه است در سال‌های ۲۰۰۴-۲۰۰۶، ورودهای به زندگی مشترک هنوز حدود یک سوم از همه‌ی ورودهای به اولین پیوند را تشکیل می‌داد. علاوه‌براین، مطالعه‌ی ما نشانه‌های واضحی از شیوع زندگی مشترک در طی اقشار اجتماعی مختلف را آشکار کرده است.

• بخشی از مقاله انگلیسی:

۶٫ Conclusions and discussion

In their overview of the changes in partnership behaviour in Europe Sobotka and Toulemon claim Poland to be ‘immune’ to the spread of cohabitation, together with Romania and Southern European countries (Sobotka and Toulemon 2008: 100). This conclusion is fully in line with the common belief about cohabitation in Poland itself (e.g., Kwak 2005, Fihel 2005) and it had been so far fully justified given the available data on cohabitation in Poland. These data come exclusively from cross-sectional surveys. They yield a proportion of consensual unions among the total number of unions at 1.4-4.9%. In this study we demonstrated that the available cross-sectional data clearly underestimate the incidence of cohabitation in Poland. Although consensual unions are still less popular when compared with other European countries, it turns out that Poland is not as ‘immune’ to the spread of cohabitation as it is commonly believed. This conclusion is drawn on the basis of recent retrospective data providing detailed information on partnership histories. These data show that Polish women born 1966- 1981 have been increasingly choosing cohabitation as their first union. This upward trend in the incidence of consensual unions has been taking place since the early 1990s, being accompanied by a decline in direct marriage. Although the latter is still the most popular way of forming a first union, in the years 2004-2006 entries to cohabitation constituted already about one third of all first union entries. Furthermore, our study has revealed clear signs of the spread of cohabitation across various social strata.

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

خرید ترجمه فارسی مقاله